سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

کالبدشکافی بزرگداشت روزهای تاریخی ومذهبی

تاریخ به گذشته مربوط می شود و در این گذشته اتفاقات زیادی افتاده است :تولّد پیامبران ، تبلیغ ادیان،جنگ ها ، رشادت ها ، خیانت ها ، انقلابها و.. همه وهمه در گذشته تاریخی کشورها اتفاق افتاده است ؛ گرامی داشت این اتفاقات تاریخی درفرهنگ ها وکشورهای مختلف به شیوه های گوناگون انجام شده ومی شود .در ایران پس از انقلاب اسلامی،برای گرامی داشت رویدادهای تاریخی که بخشی از آن به ایام ا.. تعبیر می شود روش های چندی به کار گرفته می شود که برخی از آنها فقط حکایت مامور ومعذور بودن مسئولان برای ماندن درپست های اجرایی ویاحفظ شکل وصورت موضوع است .فکرش رابکنید فیلمی از تغییر سلطنت وبه قدرت رسیدن رضاخان رابه افرادی که دوران رضاخان را ندیده اند وفقط اطلاعات پراکنده ای درکتاب های درسی و.. از آن دریافته اند  نشان دهند واین کار را چندین سال باهمان شکل وهمان شعارها تکرارکنند  در این صورت چند درصدمردم با این تصاویر ارتباط برقرارمی کنند وتاچه اندازه این رویدادها زنده نگه داشته می شوند ؟آیا برای زنده نگه داشتن رویدادهایی که درزمان گذشته اتفاق افتاده واز آن به « تاریخ» تعبیر می شود راه دیگری نیست؟آیا برای بزرگداشت روزهای ملی ومذهبی ،پیروزی انقلاب ، 13 آبان ،روز دانشجو، 12فروردین، ،همین راهی را باید می رفتیم که رفته ایم ویا می شد ومی شود کار دیگری کرد . نسل اول انقلاب با سرودهای انقلابی سالهای 57 تا60 ارتباط برقرارمی کند وخاطراتش را درشنیدن این آواها ونواها می بیند ومی شناسد اما نسل کنونی چه ارتباطی با این شعرها وموسیقی ها برقرارمی کند؟ می شود شکل موضوع را به نیکوترین روش برگزار کرد اما برای ساختن محتوای مناسب باید طرحی نو درانداخت تا اگر قرار است بزرگداشتی صورت گیرد به درستی انجام شود وگرنه هزینه ها صرف می شود ، کلاسها تعطیل می گردد ،مناسبتی درتقویم ثبت می شود وقت وزمان مفید به این امور اختصاص می یابد اما نتیجه مورد نظر به دست نمی آید . به بچه های خودتان نگاهی دوباره بکنید وروزهایی که مناسبتی دارد وآنان در این مراسم حضورداشته اند دررفتارشان دقیق شوید واگر نادرستی در این نوشته ورفتار آنان یافتید نظرتان را بنویسید تا همگان وپیش از همه نویسنده این مطلب بهره مند شوند .پیش از آن از لطفی که می کنید سپاسگزارم  .


[ چهارشنبه 88/8/20 ] [ 11:10 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

یکم: راه که می افتی همه اش به این فکر می کنی که چگونه از ترافیک وگردنه ها بگذری ودرسبقت ها جانمانی بیشتر به فکر رسیدنی ویادت می رود که مسیر سفر هم جزیی از سفر است ، مناظر اطراف ونیز گفتگوها وسختی های مسیر راباید بخشی از مسافرت به شمار آورد . می کوشم چنین باشم.

دوّم:صدای موسیقی فضای ماشین را پُر کرده است ؛ یادم به دوران کودکی ونوجوانی ام می افتد که کمتراثری از ترکیب صداوتصویر (نماآهنگ= ویدئوکلیپ) بود وشنونده خود براساس تصورات ذهنی ودانسته ها ودیده ها وشنیده هایش تصویری به فراخور موضوع برای خود می ساخت که ماندگار می شد امروز که یکی از آن آهنگ های قدیمی را می شنوم همان تصویر دوره نوجوانی برایم تداعی می شود . انگار ترکیب کردن موسیقی باتصاویر دلخواه کارگردان، ذوق شنوندگان را کور می کند شاید به همین علت متخصصان رسانه رادیو را از نظر پرورش قوای ذهنی ورشد خلاقیت برتر از تلویزیون دانسته ومی دانند .

سوّم:می گویند وسعت چندین کشور اروپایی بامساحت بخش شمالی ایران (ناحیه خزری ) برابر است. همیشه برایم این سئوال بوده وهست که ما تاکدام اندازه از این امکان خدادادی برای توسعه وپیشرفت کشورمان ورفاه مردمانی که در این نواحی زندگی می کنند بهره برده ایم .فقر وتهیدستی مردمان روستاهای شمال رنج آورتر از آن است که بتوان تصور کرد درست است که مردم با این مشکلات کنار آمده اند اما لیاقت مردم ما بیش از این است که می بینیم . وقتی با شوق به ماسوله پا می گذاری ودرمغازه هایی که با زحمت بسیار اجناس را به آن می رسانند انواع برنج پاکستانی را تلمبار می بینی دلت برای دستان پینه بسته زنان شالیکار شمالی که رنج وزحمتشان به دیناری خریدار ندارد می سوزد ونمی دانی چه بایدبکنی .شاید تغییر درشیوه کاشت وداشت وبرداشت برنج که با کاهش هزینه ها همراه باشد وبتواندبا برنج وارداتی رقابت کند بتواند راه حلی باشد ، خدا را چه دیده اید حالا که همه راه حل اقتصادی می دهند شاید این هم راه حلی باشد مگر نه این است که ایرانیان باهوش ترین مردم جهانند ،خُب این هم یک نمونه اش !

می گویند رکود اقتصاد جهانی موجب شده تاقیمت بسیاری از کالاهای مصرفی وموادخوراکی دربیشتر کشورهای جهان کاهش یابد اما انگار اقتصاد ما مثل بعضی چیزهای دیگر برخلاف معیارهای جهانی است ، اینجا اثری از کاهش مواد خوراکی ،کالاهای مصرفی و..به چشم نمی خورد.

 ماسوله

 

چهارم:درجای جای جاده، انبوهی از زباله های یک بار مصرف را می بینی که چره کریهی را به نمایش گذاشته اند راستش ما در ادعا بهترینیم گاهی می شنویم که ایرانیان باهوش ترین مردم جهانند وبر این ادعا از طرف افراد مختلف تاکید می کنیم اما آنچه می بینیم نشانی از تیزهوشی ندارد اگر بخواهی زباله ها راجمع کنی جایی را نمی یابی که آنها را به درستی جمع آوری کنند این مسئول شهری یا روستایی اگر آدم باهوشی باشد برای این معضل فکری خواهد کرد ! ومن اگر باهوش باشم خیابان وجنگل کوه ودشت را زباله دان تصور نمی کنم .

شاید بهتر باشد این شعار مشهور را اینگونه نهادینه کنیم که :

کشورما خانه ما ونه شهرما خانه ما !! واگر باهوش باشیم باید بگوییم :

زمین،خانه ماست درتمیزی آن بکوشیم.

 

پنجم: گردنه اسالم به خلخال یکی از زیباترین جاهایی است که در ایران دیده ام، آرام آرام بالا می روی تا درانبوهی از ابر ومه محو شوی ، وقتی قطره های باران را باهمه وجودت حس می کنی یادت می رود که آخرین روزهای دومین ماه تابستان رامی گذرانی ! شکوهی داری ایران ، ای وطن من .

 گردنه اسالم به خلخال

ششم:به اردبیل که می رسی انگار به تاریخ قبل از صفویه پرتاب می شوی ،این حس، زمانی تقویت می شود که به مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی پای می گذاری . همه چیز تاریخ معاصر ایران از اینجا آغاز می شود ، جایی که شیخ صفی وجانشینانش شیوه ای از تصوّف را که مبتنی بر دعا وذکر وتوبه بود با رقص وسماع آمیختند و هوادارن بسیاری پیداکردند و166سال بعد(901 قمری) به همت همین پیروان، سلسه ای از پادشاهی را با تکیه بر اعتقادات شیعی بنیاد نهادند که تا امروز اثراتش برفرهنگ، سیاست ، اقتصاد ومذهب ایرانیان ماندگار شده است .مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

هفتم: وقتی اسم بازار آستارا را می شنوی فکر می کنی جایی است که هر چیز بخواهی درآن می یابی وآن هم به قیمتی باور نکردنی . شاید روزگاری این بازار باحضور فروشندگان روسی چنین وضعیتی داشته است اما امروزش به هیچ وجه تداعی کننده بازاری برای خریدکالای مناسب وارزان نبوده ونیست . سوداگرانی که بالطایف الحیل تلاش می کنند اجناس خود را به خریداران قالب کنند واغلب درکارشان توفیق می یابند . به این نمونه درباره تبلیغ جوراب توجه کنید :

 تبلیغ جوراب دربازار آستارا

هشتم:وقتی به مناطق روستایی می رویم ویا به طبیعت پای می گذاریم یادمان می آید که از طبع خویش جدا افتاده ایم اما ما ایرانیان انگار پیوندی ناگسستنی با سنّت داریم دلمان می خواهد باسرعت شیوه زندگیمان تغییر کند ومدرن شود اما وقتی تغییر کرد به شدّت دلمان برای زندگی سنتی تنگ می شود وحسّ «نوستالژیک» مان گُل می کند! از شما چه پنهان که من نیز به این بلا مبتلایم شما را نمی دانم .

سفر، تجربه ی بزرگی در زندگی انسانهاست ممکن است سفر سخت وپرمشقت باشد امّا لذّت دیدار از جاهایی که ندیده ای وتجربه دیدار مردمانی با فرهنگ وآدب ورسوم متفاوت در دیدگاه ما اثراتی ژرف خواهد داشت . برایتان سفرهای خوش وسلامتی همیشگی را آرزومندم.

 


[ جمعه 88/5/30 ] [ 11:54 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

پرده سوم ،اردکان:

اردکان نخستین شهر دراستان یزد از مسیر نایین به یزد است . دراین شهر ،خانه های قدیمی چندی قراردارند که عمدتا مربوط به دوره قاجار می باشند خانه تقدیری ، خانه افضلی وخانه مرحوم آیت ا.. سیدروح الله خاتمی مشهورترین این خانه هاهستند .

کوچه آشتی کنان واقعی را دراردکان دیدیم واز آن گذشتیم درحالی که ازقبل آشتی بودیم وآن کوچه ای است به شکل دالان که دو آدم بزرگسال به سختی می توانند شانه به شانه هم حرکت کنند شاید چون مجبور می شدند باهم تماس بدنی پیداکنند اگر کدورتی داشتند ناچار با سلام واحوال پرسی رفع کدورت می شده وشاید از تنگی وبارکی به این نام مشهور شده باشد.

موزه اردکان :

این موزه به همت یکی از اهالی فرهنگدوست اردکان به نام اقای علی سپهری اردکانی ایجاد شده وازسال 1370درساختمانی شخصی شروع به کار کرده است .موزه شامل بخش های مختلفی مثل مردم شناسی ، باستان شناسی ، حیات وحش ، و..است .مهم ترین بخش موزه به مردم شناسی اختصاص دارد که در آن وسایلی ازکار وزندگی مردم گذشته این شهر درآن نگهداری می شود .

جالب ترین وسایلی که درموزه می بینید عبارتند از1- نخستین تلویزیونهای ساخته شده بانام فیلکو که دستگاه پخش صدا وتصویر آن از همدیگر جداهستند وبا سیم پهن وبلندی به طول 10متر به هم متصل شده اند 2- کفش ساربانی 3- انواع چراغ های نفتی مربوط به روشنایی وپخت وپز 4- سنگ حنابندان مخصوص کسانی که پایشان راحنابسته اند ونباید پایشان با زمین تماس پیداکند 5- سینی مخصوص نگهداری زینت آلات عروس درحمام که مشبّک است وآب درآن جمع نمی شود 6- دستگاه فرکردن مو که شبیه بابلیس فرنگی کنونی است 7- قدیمی ترین چرخ خیاطی 8- آبکش های مسی 9- انواع کماجدان سنگی ومسی 10- حیوانات تاکسی درمی شده مربوط به حیات وحش اردکان 11- کارگاه گلیم بافی 12- زنجیر دست ساز 13- زنگ شتر (کُرکُری)14- ساعت آبی 15- ارده دان تهیه شده از کدو 16- ظروف مخصوص شیردادن به نوزادان یک تاشش ماهه 17- کتابها واسناد خطی 18- سنگ نوشته هایی از قبور قدیمی 19- ماکتهایی به اندازه واقعی از انسان وحیواناتی که کاربردی درزندگی اجتماعی مردم داشته اندمثل شتر 20- ماکت شهر اردکان ودورنمایی از نمای قدیمی آن چک چک اردکان.

چَک چَک یا پیر سبز:

این زیارتگاه زرتشتیان که در25 کیلومتری اردکان ودردامنه کوهی به همین نام قرار گرفته است مورد احترام زرتشتیان ایران وجهان است واز 24تا28خردادماه هرسال به مدت پنج شبانه روز زرتشتیان سراسر جهان به این مکان می آیند تا مراسم خود را برگزار کنند این مراسم به نوعی کنگره بزرگ زرتشتیان است وبسیاری از تصمیمات سالانه زرتشتیان در این زمان اتخاذ می شود . به گفته یکی از موبدان زیارتگاه چک چک، وسایل لازم برای پذیرایی ازمهمانان درساختمانهای این زیارتگاه نگهداری می شود وهر خانواده زرتشتی در ایام زیارت(24تا28خرداد) به تعداد کافی پتو، اجاق گاز ، ظرف وظروف ، مواد غذایی و..تحویل می گیرد وخود به تهیه غذا می پردازد. قسمت انتهایی این زیارتگاه با پله هایی به بالای کوه هدایت می شود و درانتها چشمه ای است که به دلیل چکه کردن آب به لهجه یزدی چَک چَک نامیده می شود . می گویند شاهدخت ساسانی به نام «حیات بانو» ، دختر یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی به این محل پناه آورده وغیب شده است.زرتشتیان به این محل« پیر سبز»می گویند واحترام ویژه ای برای آن قائلند.

خَرانَق:

ازاردکان تا خرانق 85 کیلومتر است ، 5 کیلومتر از این راه ،خاکی وکم رفت وآمد است . بعد از سالها روستای دور افتاده از مرکز را درمسیر خرانق دیدیم .به خرانق رسیدیم ودیدنی هایش را که شامل برج وباروی دوره ساسانی ،مسجدجامع ،منارجنبان درسه طبقه با دو راهرو مجزابرای بالا وپایین آمدن بود دیدیم وبازگشتیم .

اردکان شهر ارده وحلواارده(حلورده) است حلورده ی اردکان خوش طعم است شاید کسانی که حلورده دوست ندارند اگر کمی از این شیرنی صبحانه را میل کنند از مشتریان قنادی های اردکان شوند .

  درجاهایی برای ورود به مکانها وبازدید ، باید ورودی پرداخت می کردیم ، مبلغ ورودی زیاد نبود اما کسانی درپرداخت همین اندک هم خسیس بودند .فکر می کنید پرداخت ورودی وتهیه بلیت برای مراکز زیر پوشش میراث فرهنگی ، به گردشگری وحفظ بناهای تاریخی کمک می کند ؟


[ پنج شنبه 88/1/20 ] [ 12:29 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دراین دیار می توان آسمان رابهتر دید،خاک رابهتر لمس کرد،معنای آب رافهمید،وخدارا از فراز گلدسته ها درک کرد . می توان درکوچه های دربند،معنای شرم وحیا ،درپله های آخر پایاب ،معنای قناعت ،در زیر بادگیر ،هوای تازه و دردل محله های تاریخی ،معنای واقعی زندگی راجُست .

بیایید به خشت خشت ِ اثارگذشتگان احترام بگذاریم .

 آتشکده زرتشتیان :

این بنای قدیمی در کنار خیابان ایت ا... کاشانی یزد واقع است ودر 1313 خورشیدی ایجاد شده است به گفته موبدان زرتشتی آتش این آتشکده از 1520 سال قبل تاکنون همواره روشن بوده است وابتدا در آتشکده ناهید پارس به روستای هفتادُر درنزدیکی عقدا آورده شده واز آنجا به تک آباد اردکان انتقال یافته وپس از سی سال نگهداری درغار اشگفت یزدان به سال 1325خورشیدی به یزد آورده شده، مدتها درمحل موبدان یزد بوده وسپس وبه این مکان که تازه ساز بوده منتقل شده واز آدخمه زرتشتیان یزدن سال تاکنون در این بنا روشن است .

دخمه زرتشتیان :

به باور زرتشتیان مردگان را نباید به خاک سپرد بلکه پس از مراسم خاص وپوشاندن کفن ،آنان را دربلندی تپه ای در بیرون شهر دردخمه ای می نهادند تا درمجاورت هوا ودسترسی پرندگان وخزندگان تجزیه شده وبه طبیعت بازگردد.

دخمه های یزد بر بلندای دوتپه وبه فاصله 500متر از یکدیگر قرار دارند دخمه بزرگ تر «مانکجی» نام دارد ودرسال 1225 خورشیدی ساخته شده است . دخمه دیگر که کوچکتر است ودرسمت راست قسمت ورودی قرار گرفته دخمه گلستان است که درسال 1310 بنا شده است.

درسال 1318 شمسی وهمزمان با پادشاهی رضاخان ،استفاده از دخمه ها منسوخ شده وزرتشتیان ایران مردگان خود را درقبرستانی که در نزدیکی همین دخمه هاست به خاک می سپارند .

مراسم مردگان زرتشتیان درهشت بند :

1ــ مردگان را لباس دوخته شده ( دوخت ساده) می پوشانند (پیراهن وشلوار ) وبعد کفن می کنند ، ومعتقدند افراد با همین لباس درپیشگاه اهورامزدا(خدا) حاضر می شوند واز این رو باید پاک وتمیز باشد . برای دوختن لباس بر این باورند که هنگام انتقال مرده به آرامگاه درحالی که بر تخت روان قرار دارد اگر باد کفن را کنار بزند نباید بدن مرده دیده شود .

2ــ آرامگاه، منزلگاه ابدی فرد است از این رو پیش فروش نمی شود ، به صورت دویا چند طبقه درست نمی شود وتا 30 سال پس از تدفین اگر خراب شد باید تعمیر وبازسازی گردد.

3ــ پس از تغییر روش دفن ،مردگان را به خاک می سپارند .مردگان ِ هر سال را دریک ردیف که از کنار دیواری شروع می شود به آغوش خاک می سپارند واین کار رابه شکلی دنبال می کنند که اگر سال مرگ ِکسی رابدانید می توانید به آسانی در ردیف مربوطه آرامگاهش را بیابید.

4ــ درزمانی که دفن مردگان رایج نبود ( رونق دخمه ها) ، اجساد را پس از غسل وکفن در دخمه ای که دربالای تپه قرار داشت می گذاشتند .دخمه دیواری دوّار دارد زیرا قبله زرتشتیان نور است ومردگان به سمت نور دفن می شدند .

5ــ بستگان مرده، لباس وروسری سفید می پوشند وپوشیدن لباس سیاه مرسوم نیست .

6ــ روی قبر درگذشتگان ، سنگ نوشته شده نمی گذارند وتنها دربالای سر ِ مرده سنگ ایستاده ای قرار می دهند تا شناسایی آرامگاه امکان پذیر باشد .

7ــ مراسم یادبود درگذشته را درآرامگاه او وحین خاکسپاری برگزار می کنند .اگر چه فقدان عزیزان دردناک وموجب اشک واندوه است اما در آیین زرتشتی برای مردگان شیون وزاری و.برگزاری مراسم پرهزینه امروزی مرسوم نیست .

8ــ مراسم خاکسپاری زرتشتیان فقط در ایراندورنمایی از میبد مرسوم است وسایر زرتشتیان جهان اجساد مردگانشان را پس از غسل وکفن ، دردخمه قرار می دهند .

 

پرده دوم ، میـــبُد:

میبد در50 کیلومتری یزد ودرمسیر اردکان به یزد قرار دارد شهری با بافت تاریخی واز نمونه های شهرهای باستانی ایرانی .

مهم ترین جاذبه های گردشگری میبد که بازدید کردیم بدین قرارند:

کارونسرای شاه عباسی :

این کاروانسرای آجری جهار ایوانی است .وشامل ساباط ،ایوان های بیرونی ،هشتی ورودی ،حیاط مرکزی ،حوضخانه ومهتابی وچهارهشتی زیبا وفضاهای سرپوشیده شرقی وغربی است که یکصد ایوان واتاق واجاق برای استفاده کاروانیان بوده است واکنون به عنوان موزه گلیم میبد دراختیار سازمان میراث فرهنگی وگردشگری است .

چاپارخانه:

چاپارخانه ایستگاهی برای مبادلات نامه ای بوده است . پیشینه این روش به زمان هخامنشیان می رسد واین قدیمی ترین شیوه پُست درجهان است ؛ از این رو ایرانیان را مخترع پُست می دانند. در چاپارخانه همیشه اسبان تازه نفس نگهداری وتیمار می شدند تا هنگام ورود پیک ، اسب تازه نفس را سوار شده واسب خسته را برای تیمار کردن در این مکان نگه دارند  درحال حاضر چاپارخانه میبد را پس از بازسازی به موزه پست تبدیل کرده اند وماکت های بسیار زیبایی از پستچیان قدیمی واسبانی که نگهداری می کرده اند به همراه تمبرهای قدیمی ، وسایل پست قدیم واسناد وتصاویر تاریخی مربوط به پست نگهداری می کنند .

یخچال خشتی :

زیبا ترین وتاثیر گذارترین بنایی که به دیدارش رفتیم یخچال خشتی بود . این بنا که مربوط به پیش از قاجار است وشامل چند بخش است : دیوارهای سایه انداز ،حوض های یخ بند ،مخزن یخچال و  گُنبد.

درزمستان آب قنات را درحوض ها هدایت می کردند وپس از منجمد شدن ، یخ ها را شکسته وبه درون گودال یخچال می ریختند ومی کوبیدند .این کار تا پُرشدن ِکامل ِگودال ِ یخچال ادامه می یافت سپس درب یخچال را با خشت مسدود می کردند تا در تابستان یخ مورد نیاز مردم وکاروانیان را فراهم کند گنبد یخچال میبد به راستی باشکوه ترین سازه معماری خشتی ایرانی است .

موزه سفال :

این موزه در یک آب انبار قدیم باز سازی شده به نام آب انبار حاج علی محمد بنا ایجاد شده وخود ساختمان آب انبار دیدنی است . نمونه هایی از سفال های قدیمی به دست آمده وجدید ساز وتصاویری از میبد را در این مکان قرار داده اند .

نارین قلعه یا به قول میبدی ها نارنج قلعه :

قدیمی ترین بنای خشتی جهان که قدمت آن به دوره ایلامی می رسد (هزاره سوم پیش از میلاد)بنای این کهندژ دربالای مرتفع ترین پشته گِلی این شهر قدیمی ودرپنج طبقه ایجاد شده است . همه این بنا بامصالح خشت وگل است وخشت های آن اغلب 24در 40 باضخامت 10 سانتی متر هستند .

بعد از سالها خشت مالی را درمیدان پایین نارین قلعه دیدیم از پیرمرد خشت مال پرسیدم این ضرب المثل را شنیده ای که خشت مال می داند هزار چند تاست ؟اما او چیزی نمی دانست یکی از اهالی استان یزد که نمی دانم کجاییی بود جمله مرا برای خشت مال تعریف کرد اما باز هم چیزی به یادش نیامد نمی دانم او خشت مال نبود یا این مثل را تاکنون نشنیده بود .

جالب ترین نکته در نارین قلعه این بود که چرخ های سفالگری را به همراه مربیانی آماده کرده بودند وآنان از بازدید کنندگان می خواستند با راهنمایی مربی سفال بسازند وبه عنوان یادگار میبد باخود به همراه ببرند .

یکی از نکات جالب در سفر به یزد آدرس گرفتن وپیداکردن نشانی بود برخلاف اصفهان که اگر آدرس رابرایت بگویند به ناکجاآبادی رهنمون می شوی در یزد ومیبد واردکان واحتمالا درسایر نقاط یزد اگر از کسی نشانی جایی را می پرسیدی کارش را رها می کرد وتا آنجا که می توانست آدرس می داد تا بدانی کجا باید بروی واگر سوار برموتورسیکلت ــ که در این استان رایج است ــ بود راه می افتاد  تا درپشت سرش حرکت کنی ونشانی رابیابی .فکر نمی کنم کسی در این دیار گم شده باشد .


[ سه شنبه 88/1/18 ] [ 12:46 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

عمارت وباغ دولت آباد یزد

پرده اول، یزد:

امسال استان یزد مقصد ما برای سفر نوروزی بود .شهر خاک وخشت وخاطره و به تعبیری دیگر شهر قنات وقنوت وقناعت  وشهر پشمک وباقلوا وقطاب. شاید برای گروهی ، بناهای خشتی ومردم قناعت پیشه این دیار بیشتر جلب توجه کند برای من امّا درنگاه نخست خیابان های عریض وبرخی کوچه های فراخ، دلربا تر بود چراکه انسان ِعاقبت اندیش ِ یزدی شاید بدون محاسبه ی وضعیت آینده ی ترافیک شهری درطراحی معابر، وسعت نظری داشته که امروزه باوجود هزاران مسافر وگردشگر داخلی وخارجی ترافیک سنگین وازدحام جمعیت ِشتابزده را درخیابانها به خوبی پاسخگوست؛ البته بافت محله های جدیدش اینگونه نیست چنانکه در بافت قدیمی تر  نیز کوچه های آشتی کنان فقط به عابران اجازه عبور می دهد وحتا موتورسیکلت نیز از برخی کوجه ها به سختی می گذرد .

یزد نشانه ای است از :

آب، آب انبار، نَفَس ، زندگی ،بادگیر، کار ، کاریز،قناعت ، شب ، سکوت و کویر

دریزد به جاهای زیادی سر زدیم ؛

بافت قدیم یزد شامل : میدان امیر چقماق( که بیشتر غیر یزدی ها آن را به امیر چخماق می شناسند) خانه لاری ها ، مسجدجامع ، زندان اسکندر و موزه سکه ومردم شناسی حیدرزاده ، و....

 دخمه ی زرتشتیان و آتشکده دومکان دیدنی  دیگر هستند که اولی در حاشیه شهر وآتشکده در نزدیک بافت قدیم در کنار خیابان آیت ا..کاشانی یزد قرار دارد .

باغ دولت آباد :

این باغ رامحمدتقی خان بافقی همزمان با پادشاهی کریم خان زند ایجاد کرده است .بادگیر باغ دولت آباد که به شکل منشوری ساخته شده با 8/33 متربلندی شاهکارنبوغ معماران ایرانی وبلندترین بادگیر ایران وجهان است.  

کنار آب انباری ایستادیم تا معماری مردان سختکوش سَده های گذشته را به نظاره بنشینیم که زنی درب خانه گشود وبه سوی ما آمد ، از آب انبار وآخرین بهره برداری هایش پرسیدم ، گفت : با رواج آب لوله کشی وبخصوص پس از انتقال آب زاینده رود به یزد استفاده از آب انبارها برای اشامیدن منسوخ شده است .پرسیدم الآن درون این خانه های قدیمی از تزئینات وگچ کشی وتعمیرات امروزی خبری هست یانه ؟گفت : میراث فرهنگی به ما اجازه تخریب وتعمیر امروزی نمی دهد واگر بخواهیم خانه ها رابفروشیم تنها راه ممکن ،فروش این منازل به میراث فرهنگی است . درجایی دیگر با یکی ازکارشناسان میراث فرهنگی گپ وگفتی داشتم او می گفت: به نظر من باید با برنامه ای منظم وهدفمند همه بناهای ارزشمند را بازسازی کنند در غیر این صورت اگر خسارت جزیی در بنایی ایجاد شود که درآن نقطه امکان حمل مصالح ورفت وآمد نباشد به مرور زمان  تخریب بناهای ارزشمند اجتناب ناپذیر می شود وجز مخروبه چیزدیگری باقی نخواهد ماند واین مخروبه ها نیز نمی توانند معماری ، فرهنگ وزندگی اجتماعی مردم گذشته ایران زمین را به صورت واقعی نشان دهند .

خانه لاریها ی یزد

یکی دیگر از بناهای جالب وقابل تامل ،خانه لاری ها بود که در دل ِبافت قدیم واقع است .

خانه لاری ها نشانه ونماد معماری ایرانی درعصر قاجاریه است . این بنای قاجاری با سازه خشت وآجر بنا شده است وبیرونی واندرونی منحصر به فردی دارد . دلچسب ترین نقطه این بنا ( البته در بهار وتابستان )زیر ِ بادگیر است وقتی آبی برکاهگل بپاشی وعطر آن فضا راپُر کند وخُنَکای باد را برپوستت احساس کنی قدر وقیمت این شاهکار معماری کویری راخواهی دانست .

ساختمان خانه لاری ها چند قسمت دارد؛ قسمت ورودی که به بیرونی شهرت دارد وآن محوطه ای است پس از در ِ ورودی که به هیچ عنوان حیاط خانه از این مکان دیده نمی شود وقتی وارد حیاط می شوی بخشی از بنا را می بینی که درسمت ِشمال آفتابگیر است وزمستان نشین . روبرو درقسمت جنوب سایه گیر است ودرتابستان مورد استفاده قرار می گرفته است در قسمت دیگر اتاقی است معروف به اتاق آیینه که مخصوص مراسم عروسی پسران آقای لاری ودر حقیقت اتاق حجله آنان بوده است که علاوه بر آیینه کاری با تصاویری از زنان ومناظر کشورهای اروپایی  به روش کُلاژتزئین شده است. درهای اُرُسی که به صورت کشویی بالا وپایین می روند از ویژگی های درهای خانه لاری هاست شیشه های رنگی به کار رفته در این بنا دوخاصیت دارند: نخست آن که انعکاس نور از این شیشه های رنگارنگ منظره ی دلفریبی را درداخل ایجاد می کند ودوم این که همین رنگی بودن وانعکاس نور، موجب دفع حشرات می شده است !

اگر آشپزخانه موزه سکه ومردم شناسی حیدرزاده را به خانه لاری ها اضافه کنند مجموعه کاملی خواهد شد( خانه لاری ها نیز مطبخ دارد اما نمی دام چرا مورد بازدید دیدارکنندگان قرار نگرفت ) با دیدن اشپرخانه یا به تعبیر درست تر ، مطبخ موزه حیدرزاده یاد سریال «جواهری درقصر» وآشپزی های «یانگوم» افتادم ؛ شایدوقت آن رسیده که گذشته تاریخی مان را بازسازی کنیم واگر توانش را نداریم (که به باورمن می توانیم در این راه حرفی برای گفتن داشته باشیم) بهتر است با چشم بادامی های کره وچین قراردادی ببندیم تا بیایند وبخوانند وببیند وبسازند آنچه را ما به آسانی از کنارش می گذریم وگو این که آگاهانه خود را به خواب زده ایم که در گذشته اتفاقی نیفتاده وهمیشه مردم همینگونه بوده اند!!

ما درگُذر ِتاریخ، بسیاری از داشته هایمان را آگاهانه وناآگاهانه از دست داده ایم یکی از این داشته ها معماری ایرانی است معماری امروز ما «شتر گاوپلنگی» را می ماند که به «هیچ» شبیه تراست نه بیرونی دارد ونه اندرونی ، نه از مطبخ خبری است ونه از حجاب وآسایش منزل و از همه مهم تر این که باهیچ معیاری مصرف انرژی درمعماری جدید قابل توجیه نیست چرا ساختمانهای خشت وگلی قدیمی درزمستان بامنقلی از آتش گرم می شدند ودرتابستان با پاشیدن آبی بر کاهگلها هوا شادابی می گرفت ویا چندی بعدبا پنکه ای می شد خنکی را حس کرد واکنون دیگر چنین امکانی نیست ؟درمطبخ ِ موزه ی حیدرزاده که اتاقکی به وسعت تقریبی 15 متر مربع بود همه لوازم وفضای کافی برای پخت وپز ونگهداری مواد خام غذایی مهیا بود .اجاق مخصوص پخت وپز به شکل شومینه ، تنور پخت نان ، محلی برای آبکش کردن برنج وهدایت آب آن به بیرون از ساختمان ، محل نگهداری هیزم وذغال که باچند پله به اتاقک کوچکتری در کنار مطبخ منتهی می شد، محلی برای نگهداری حبوبات وبرنج ، شیر آبی که آب را از آب انبار به مطبخ هدایت می کرد ودرصورت کم آبی وپایین رفتن آب با چرخ چاهی می شد آب را به مطبخ آورد وانواع ظروف سنگی وسفالی ومسی که سلامت طبیعی بودنشان را از استواری قامت مردان قدیم می توان دریافت .

خانه لاری ها نمونه ای از سادگی بنا وهویت ایرانی است آرزو می کنم یکی از این خانه ها راداشته باشم ویابرای چند سالی  در یکی از این بناهای رویایی ساکن شوم.


[ یکشنبه 88/1/16 ] [ 1:48 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

علی دایی برکنارشد؟!!!!

خبری را که منتظرش بودیم!(شاید هم نبودیم) انتشاریافت :

«علی دایی برکنارشد.»

حرفهایم را دراین باره همان وقتی که او رابه عنوان سرمربی معرفی کردند در اینجـــــــا گفته ام . ودرباره اعتقادات او در اینجا مطلبی را نقل کرده ام ونمی خواهم دوباره آنها را بیان کنم ولی ای کاش:

ــ وقتی کسی را به کاری می گماریم از او انتظار معجزه نداشته باشیم.

ــ ناکامی هایمان را به حساب یک نفر نگذاریم .

ــ وقتی کسی را به مدیریت منصوب می کنیم او را تاحدّ جایگاه ومقامش بالا ببریم تا اگر ناچارشدیم روزی اقتدارش رابگیریم مجبور نشویم هستی اش را نابودکنیم .

ــ درخواستهایمان را صادقانه والبته قاطعانه با او درمیان گذاریم واین انتظارات را به روش منظم وپیگیر دنبال کنیم .

ــ امروزه فوتبال واصولا" ورزش نماد هماهنگی مدیریت کشورهاست نمی شود ازهیئت فوتبال سازمان ورزشی که در المپیک تنها با یک مدال راهی کشورشد انتظار معجزه داشت شاید حق با مهران مدیری باشد که نقش مطبوعات را در زمین زدن مربی ورساندن بازیکن به تیم ملی به تصویر کشیده بود .

نکته : نمی دانم آیا درهمه جای دنیا خبرنگاران می توانند درباره ریزترین تصمیمات فنی تیم، سرمربی را آن هم پس از باخت واعصاب مچاله شده اش مورد بازخواست قرار دهند یا این موضوع ساز وکار قانونی خود را دارد  ؟

علی دایی پرافتخارترین فوتبالیست ایرانی است آنچنان که پیشتر گفته ام نباید این سرمایه های ملی را به آسانی خرج کنیم شاید مجموعه مدیرتی کشور وخودِ علی دایی باید بیشتر می اندیشیدند وباسابقه درخشان این چهره نام آشنای بازیگری فوتبال( ونه مربیگری) به آسانی بازی نمی کردند

نمی دانم سرمربی جدید تیم ملی فوتبال ایران کیست (شاید رئیس فدراسیون هم نداند !) اما هرکه هست برایش آرزوی توفیق، حُسن استقبال ونیکویی بدرقه خواستار م ونه فقط حسن استقبال وبس.

اگر دوست داشتید نظرسنجی سایت فردانیوز رادرباره این که «چراعلی دایی برکنارشد »اینجــــــــــــــــا بخوانید.


[ پنج شنبه 88/1/13 ] [ 8:48 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

 

سال نومبارک

تقویم ورق خورد ویک سال دیگر از عمرما گذشت . همیشه لحظه تحویل سال نو لحظه ی ویژه ای است ، مثل اولین هایی که تجربه کرده ویانکرده ایم ؛اولین گفتگوی عاشق ومعشوق ، تولّد اولین فرزند ، اولین روز مدرسه، و. ... حسّی که قابل گفتن ونوشتن نیست. به باور من در لحظه ی تحویل سال دریک لحظه زمان از حرکت باز می ایستد تا مردمان، هر آنچه آرزو دارند دردل، از خدا بخواهند و زندگی یک سال گذشته ی خود را که آکنده از امیدها وناامیدی ها، شادیها وغم ها وشکست ها وپیروزی هاست مرور کرده و از برابر ذهن خود عبور دهند .

یک سال دیگر درکنار دوستانی که می شناختم وکسانی که فقط بااندیشه ها وافکارشان آشنایی داشتم سپری شد ، از آنان بسیار آموختم وبا این آموختن درمسیر رشد وتکامل گام برداشتم ،کسانی به هر دلیل بنای ناسازگاری داشتند ،کسانی افکارم رادربست تایید کردند ،افرادی تحمُلم کردند وگروهی تاب دیدنم رانداشتند .

درهمان لحظه ی نابِ تحویل سال، برای همه ی آنانی که مخالفم بودندواز این مخالفتشان بسیارآموخته ام ،ازکسانی که از سرِدشمنی وتنگ نظری یاهردلیل دانسته ونادانسته ، سنگی درمسیرم انداختند ویاجایی حرفی زدند که لایقش نبودم آرزوی کامیابی وشادمانی دارم چه اگر آنان نیز طعم شیرین توفیق رابچشند واز بیماری مهلک تنگ نظری رهایی یابند خود ودیگران را ازآسیب رهانیده اند

دراین دنیای خاکی هرکس به نوعی گرفتار است نوع گرفتاری فرق دارد اما همه در این «گرفتاربودن» مشترکند امید دارم درسال آینده از گرفتاری های ناخوشایند همه ما کم شود وآسایش روانی که مهم ترین آسایشهاست برسفره دلهای مردم ما میهمان گردد .

می خواستم اسامی همه آنانی را که دوستشان داشته ودارم دراین نوشته بیاورم(وبلاگ نویسان وغیراز آنان) اما از آنجا که  آوردن این اسامی نوشته راطولانی خواهد کرد بهترآن دیدم تا بدون ذکر نام این نوشتار را به پایان برم. 

 

برای همه دوستانی که درسال گذشته باامید به دیدن ویا آرزوی خواندن اندیشه های آنان روز را به شب وشب را به روز رسانیده ام امید سلامتی وبهروزی دارم.شادباشید و.سال خوب وخوشی درانتظارتان باشد.ایدون باد

 

تقدیم به همه دوستان خوبم


[ سه شنبه 87/12/27 ] [ 1:11 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 55
کل بازدیدها: 1472240