حسام ســرا
| ||
مدیر،ناظم ، معاون.... این عناوین را که می شنویم ناخودآگاه یادمدرسه می افتیم زمانی درکناررئیس سمتی به نام ناظم وجود داشت ناظم کمک کار رئیس بود وباید به مدرسه نظم می داد اصلا" او را انتخاب کرده بودند برای نظم دادن به صف صبحگاه ،رسیدگی به غایب ها، بررسی نمرات دانش آموزان و... باگذشت زمان کار رئیس مدرسه به مدیریت تغییرنام داد وناظم ماضی نامش معاون شد ؛اکنون او می بایست کمک کارمدیر ومعلمان دیگر باشد ،در آماده سازی آنچه که برای یادگیری دانش آموزان لازم است کمک کند ودرکنار مدیر و معلمان هوای دانش آموزان را هم داشته باشد نرمی زحد نبرد ودرشتی بیش از اندازه هم نداشته باشد کاری سخت که از عهده هرکسی برنمی آمد . این داستان به روزگاری برمی گردد که مدارس ما از کمترین امکانات تکنولوژیکی بهره مند بودند ؛دربهترین حالت ها چند نقشه جغرافیایی زهوار دررفته ، یک کره جغرافیای رنگ و رو رفته،چندقلم گچ سفید وگاهی رنگی ، وصدالبته چند ترکه نرم ونازک برای ادب دانش آموزان به همراه اخم مدیر تنها وسایل کمک آموزشی مدارس بودند وسایلی که تاامروز هم برفضای کلاس ومدرسه سنگینی می کنند ...
باگذشت زمان پای تغییرا ت تکنولوژیکی غرب به کشورما نیز بازشد ما همواره درزمینه استفاده از وسایل تکنولوژیکی غرب کمترین تردید راهم نداشته ایم آنچه آنان ساخته اند با تاخیری کوتاه به مانیز رسیده است از دوربین عکاسی بگیرید تا سلاحهای جنگی وپزشکی و.. و.. و.. وقتی پای پیشرفتهای تکنولوژیکی غرب به مدارس بازشد معلمان برای ارائه آموزش کارآمد به وسایلی مجهزشدند که نیاز به آموزش برای استفاده ، آماده سازی ،پشتیبانی،نرم افزار ، برنامه اجرایی و پشتیبان داشت وبدین ترتیب ناظم گذشته ومعاون بعدی به دلیل حجم فعالیت ها از انجام این وظایف ناتوان شدند وهمه کار به معلمان واگذارگردید با گسترش اینترنت واژه تکنولوژی که از مدتها قبل درآموزش مطرح بود جان تازه ای گرفت ومعلمان دوره های مختلفِ تکنولوژی را گذراندند تا درکلاسها از آن بهره گیرند اما نبود فضای لازم درمدارس این موضوع را به تاخیر می انداخت تاجایی که امروز هم روش های سنتی همچنان مهم ترین روش های آموزشی درمدارس ما به حساب می آیند . درسال تحصیلی گذشته (90ـــ89)بافرمان آموزش وپرورش مقررشد درمدارس پرجمعیت، پست جدیدی به نام «معاون فنآوری» ایجادگردد وبدین ترتیب معاونت فناوری درآموزش وپرورش متولد شد به گمان اغلب مدیران، معاون فناوری کسی بود که به کامپیوتر مسلط بود ومی توانست درامورمختلفی مثل تایپ نامه ها ،ساخت وبلاگ،دریافت بخشنامه ها از اینترنت ومواردی از این دست کمک کار مدیر باشد از این رو بیشتر معاونان فناوری سال گذشته مدارس یا فارغ التحصیلان کامپیوتر بودند ویا افرادی آشنا با سخت افزار ونرم افزارهای کامپیوتری . این که معاون فناوری کیست وچه تخصص هایی باید داشته باشد بهانه ای شد تا مواردی یادآوری گردد باشد که شاید کوره راهی رابرای مدیران بگشاید : 1- برای داشتن مدرسه ای فعال وکارآمد باید زمینه های یادگیری دانش آموزان رافراهم کرد ،یادگیری از راههای گوناگون ایجاد می شود ویکی از این راهها نرم افزارهای کامپیوتری است همه چیز را درکامپیوتر خلاصه نکنیم. 2- داشتن سایت کامپیوتری با تعداد زیادی کامپیوتربرای مدرسه ویادگیری لازم است اما بعضی اوقات بودنِ این وسایل مارابه گمراهی می اندازد که «درمدرسه من یادگیری به بهترین شکل انجام می گیرد»درحالی که شواهد ونتایج این امر راتایید نمی کنند. 3- دردنیای امروزی داشتن وبلاگ وسایت برای مدرسه امری ضروری است اما اگر قرارباشد این وبلاگ یاسایت دیربه دیر به روز شود ومطالبش دربالاترین درجه کیفیت ،به درج سخنرانی این وآن وتبریک روزهای خاص ومثلا" تبریک به دانش آموزان برگزیده درمسابقات ورزشی وفلان معلم که درمسابقات رتبه ای کسب کرده است چه نفعی دریادگیری دانش آموزان ایجاد کرده است؟ داشتن سایت خوب است اما مهم تر از آن چگونگی اداره ومدیریت سایت است . 4- به نظرمی رسد معاون فناوری درواقعیت امروزی آموزش وپرورش کشورما کسی می تواند باشد که بامفاهیم مختلف یادگیری آشنایی کافی دارد ، روش های مختلف آن رامی شناسد ، می تواندبرای معلمان رشته های مختلف ودرس های متفاوت راههای جذاب یادگیری ویا دست کم زمینه های جذاب شدن تدریس رافراهم کند ودرحالی که با کامپیوتر ونرم افزارهایش آشنایی لازم رادارد فقط از فکر ودهانش نرم افزار وسخت افزار آموزشی بیرون نمی آید او می داند چگونه با دبیران ادبیات ، تربیت بدنی ، تاریخ ،پرورشی و.. ارتباط برقرارکند تا او را به عنوان «معاون» درکارها بپذیرند و وجودش را درمدرسه اضافی تلقی نکنند .بعلاوه خودش هم می تواند کلاس را اداره کند ودرارائه تدریس ویا روش های آن حرفی برای گفتن دارد اگر چنین فردی رایافتید باهر ترفندی رضایتش را به دست آورید تا کمک کارتان دراداره درست مدرسه باشد وگرنه با چندین وچند کارشناس کامپیوتر درزمینه آموزش دانش آموزان ذره ای تغییر ایجاد نخواهدشدکما این که تاکنون هم نشده است ...
[ شنبه 90/5/29 ] [ 6:41 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
درنظام های مردم سالارکه اصل بر رضایت مردم از حکوت بنانهاده شده است درانتصاب مدیران،اصلی به نام «شایسته سالاری» دیده می شود ؛اصلی که صرف نظر از جنسیت، نژاد، زبان و... به انتخاب وانتصاب مدیران اقدام می شود. در این روش ،مدیران الزاما" باید پله های مدریت را به ترتیب پیموده باشند درغیر این صورت انتصاب آنان وجاهت قانونی هم اگر داشته باشد برمبنای شایسته سالاری نیست درنتیجه از مقبولیت برخوردارنخواهد بود . اگر درشایسته سالاری فقط یک جنسیت درنظرگرفته شود این خود تبعیض جنسیتی وبرخلاف شایسته سالاری است . اینها راگفتم تا به تعیین معاونان آموزش ابتدایی ادارات آموزش وپرورش استان اصفهان که الزاما" باید «زن» باشند برسم این که آیا درسایر استانها هم وضع به همین منوال است اطلاعی ندارم اما به عنوان «مشت نمونه خروار» لازم است دراین باره به چند نکته توجه کرد : 1- اجبار مناطق آموزش وپرورش به انتصاب معاون آموزش ابتدایی «زن» درنوع خود ودرنگاهی احساسی قابل تقدیر است چرا که گروه زیادی از کارکنان این دوره را که زن هستند راضی می کند . رضایتی بر این مبنا که یکی از هم نوعانشان برصندلی مدیریتی تکیه زده است که سالها بود مردان آن رابه زور یا بنابر شایستگی تصاحب کرده بودند. 2- مجبور کردن به انتصاب معاون آموزش ابتدایی زن ، یعنی محروم کردن نیم دیگر جامعه آماری برای منصوب شدن به این پست حساس واثرگذار . وقتی فقط زنان بتوانند حق انتخاب شدن داشته باشند محروم شدن مردان هرتعریفی که داشته باشد بوی شایسته سالاری نمی دهد . 3- شاید توجیه آموزش وپرورش صرف نظر از نگاه سطحی به این موضوع درنظر گرفتن این واقعیت باشد که تعداد زیادی از کارکنان دوره ابتدایی را زنان تشکیل می دهند بنابراین بهتر است یکی از خودشان عهده دار سمت معاونت باشد!این توجیه اگر چه ممکن است طرفدارانی داشته باشد اما بدان دلیل که مردان را از انتصاب کاملا" حذف می کند قابل دفاع نیست .از طرف دیگر به تجربه دریافته ام که زنان به هزاران دلیل ،کمتر حاضر به قبول مدیریت هم جنسان خود هستند . 4- به نظر می رسد منطقی ترین تصمیم در این زمینه تعیین شرایط لازم برای انتصاب معاونان آموزش ابتدایی ویافتن فرد دارای این شرایط برای انتصاب باشد چه در این صورت ممکن است «زنان » یا « مردان» لایقی یافت شوند که صرف نظر از جنسیت بتوانند درحد توان وتجربه وتخصصص خود درسطحی محدود اثرگذارباشند . توجه نوشت : هیچ یک از معاونان منصوب شده به عنوان معاون آموزش ابتدایی را دراستان اصفهان نمی شناسم از این رو ، این نوشتار نه برای دفاع از مردان نالایق برای ماندن درسمت هایی است که شایستگی اش راندارند ونه برای سرپوش نهادن برشایستگی های زنان کاردان ومتعهد جامعه آموزش وپرورش است فقط تذکاری است برای این که بدانیم با این گونه اقدامات سطحی از حقوق « زن » نمی شود ونمی توان دفاع کرد اصلا" تنظیم واجبار این تصمیم نشان از نابرابری هایی دارد که با این اقدامات قابل حل نیستند .
[ یکشنبه 90/5/2 ] [ 1:26 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
با پایان یافتن امتحانات پایان ترم برخی استادان هنوز در مراحل تصحیح اوراق امتحانی هستند که در این میان به نامههایی از دانشجویان خود برخورد می کنند که تنها طلب نمره 10 را دارند تا درس مورد نظر را پاس کنند.
برگرفته از اینترنت
[ پنج شنبه 90/4/30 ] [ 12:49 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
از آغاز آموزش وپرورش رسمی درایران بیش از یکصدسال می گذرد در این دوره نسبتا" طولانی افکار وعقاید بی شماری بر رفتار ونوع عملکرد مسئولان ومعلمان ودرنتیجه دانش آموزان این مرز وبوم اثرگذاربوده است ازمیان مقوله های متعددی که دراین زمینه قابل یادآوری هستند مبحث «امتحانات» است همان که درآغاز لرزه بر اندام دانش آموزان می انداخت و چنان بود که دانش آموز می بایست همه امتحانات یک پایه را - به ویژه درامتحانات نهایی- دریک یا دو روز برگزار نماید ؛ رفته رفته کاربه جایی رسید که برای این سیستم، دستگاهی به نام امتحانات ایجاد شد بازرسینی به کارگمارده شدند تابر امر امتحان وبرگزاری قانونمندش نطارت کنند ...زمان گذشت ، پس از انقلاب نیز برامتحانات به عنوان رکن رکین نظام آموزشی تاکید فراوان شد وبرتعداد ناظران وبازرسان -هرچندد صوری وفرمایشی - اضافه شد تاجایی که وقتی مسئولی می خواست درباره اهمیت امتحانات درآموزش وپرورش دادِ سخن بدهد از آن به عنوان « ناموس آموزش وپرورش » یادمی کرد ...! به یاد دارم زمانی دریکی از جلسات آموزش وپرورش وقتی یکی از مسئولین درباره ناموس آموزش وپرورش دادِ سخن می داد بعد از پایان سخنانش گفتم :« به نظر می رسد ناموس آموزش وپرورش بیش وپیش از آن که «امتحانات» باشد « آموزش » است واگر امتحانات رابه عنوان ناموس بگیریم این ناموس ِ کهنسال ناموس زیبا، جوان ودلرباتری به نام « امتحانات داخلی » (منظورم امتحانات پایه های غیر نهایی بود) دارد این چه توجیهی است که همه توان دستگاه آموزش وپرورش ما صرف ناموسی می شود که همه حق الزحمه ها ، حق نظارت ها و.. و.. ... درآن نهفته است ودربسیاری از موارد این حق الزحمه به کسانی پرداخت می گردد که اصولا" درطراحی سئوال ، برگزاری امتحان ویا تصحیح اوراق کمترین سهمی نداشته اند باید نگاهها راعوض کنیم وبه همه سطوح آموزشی وبه ویژه به مقوله آموزش بیش از پیش توجه کنیم .» سکوت سنگینی برجلسه حاکم شد وچون پاسخ درخوری وجود نداشت دنباله جلسه که تعیین روسای حوزه های امتحانی بود انجام شد وجلسه به پایان رسید اما نگاه به امتحان استوار وپابرجا ماند وعوض نشد ..باگذشت زمان وبرچیده شدن امتحانات نهایی از پایه پنجم ابتدایی وسوم راهنمایی امتحانات نهایی به سال سوم دبیرستان منحصرگردید وبازرسان وناظران رفته رفته آب رفتند وکم شدندوکار به جایی رسید که دیگر سیل ناظران وبازرسان به جلسات امتحانی گسیل نمی شوند.. یکی نیست بپرسد این ناموسی که همه حق الزحمه بگیران دیروز وامروز از آن دم می زدند به چه سرنوشتی گرفتارآمده است که کسی احوالی هم از او نمی پرسد ؟!! یادش بخیر سالها پیش درکلاس داوری فوتبال ،استاد عبرنیرویی می گفت :«داورفوتبال باید کارش را انجام دهد وبه حرف مربیان تیم ها کاری نداشته باشد ،می گفت امروز مربیان فوتبال کم نیستند خدالعنت کند کسی را که «سررسید» را خلق کرد هرکسی از راه می رسد سررسیدی زیربغل گذاشته وادعا می کند مربی است! » بعدها که با آموزش وپرورش ارتباط بیشتری پیداکردم دیدم این آفت سررسید به اینجا هم سرایت کرده است وهرتازه واردی با یک ابلاغ چندسطری وبه مدد یک سررسید به خود حق می دهد درهمه حیطه هایی که صلاح می داند سرک بکشد، نظارت کند ، دستورالعمل صادرکند و.. و.. و.. شاید از همین روست که روزگار نظام آموزشی ما هر روز آشفته تر از دیروز می شود، شاید . البته با هزاران اعتذار اگر شما روزی روزگاری ناظر ،مدیر،بازرس ویا مسئول بوده اید ویا بعدا"می شوید خودتان را «استثنا» کنید باشما نبودم .
[ چهارشنبه 90/4/1 ] [ 12:48 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
بیست وچندمین نمایشگاه کتاب تهران امسال هم درحال برگزاری است ؛ ناشرین مختلفی از ایران ودیگر کشورها آثارشان را دراین نمایشگاه به طالبان علم ودانش عرضه کرده اند ، ناشرانی که گاه تیراژ یا شمارگان کتابهایشان به 1000جلد وکمتر از آن هم می رسد . شلوغی نمایشگاه بیشتر مرهون حضور دانشجویان برای یافتن کتابهای دانشگاهی وفروشندگان وعرضه کنندگان کتاب درشهرهای بزرگ است . در این میانه هستند علاقه مندانی که رنج سفر وکمبود امکانات را به جان می خرند وگشتی درغرفه های مختلف کتاب می زنند تا مگر کتابی بیابند تا عطش دانایی شان را سیراب کند... وجود نمایشگاه کتاب برای یک کشور که داعیه فرهنگ دارد غنیمت است اما از آن مهم تر «کتابخوان» است . با وضعیت کنونی و روند روبه رشد آن باید منتظر وضع اسفناک تری هم باشیم وقتی درمدارس توجه به یک کتاب درسی وکتابهای تست وکمک آموزشی متمرکز شده است ومطرح ترین معلمان کسانی هستند که بتوانند تست درس بدهند ودر طول چند سال گذشته حتا یک جلد کتاب مربوط به رشته تدریسشان نخوانده اند ، وقتی برنامه های قارچ گونه تلویزیونی از نوع داخلی فقط وقت حرام می کنند وچیزی بر دانش وبینش افراد اضافه نمی کنند ، وقتی مدارس در روزهای خاص همان راه حسینیه ومهدیه را ادامه می دهند ومثلا" برای بزرگداشت ایام محرم به سینه زنی وزنجیر زنی می پردازند وحتا از معرفی یک کتاب در این زمینه عاجزند ونمی توانند کتابی را به دانش آموزان معرفی ودرباره اش بحث ونقد برگزار کنند، انتظار بهتر شدن مطالعه وبالارفتن قدرت تعقل جامعه ،سرابی بیش نیست . جایی خواندم که دانش آموزان ژاپنی تاپایان دوره متوسطه باید 100رمان مطرح از ادبیات جهان را بخواند تابتواند درمقایسه با دیگر کشورها فرهنگ خودشان رابشناسند ودرهجوم رسانه های مختلف هویت خودشان را حفظ کنند. کتابهای فارسی مدارس ما نه تنها از ادیبان وشاعران ایرانی تهی شده اند که با ادبیات جهان قهر ودشمنی دارند . در این فضای فرهنگی ،ترغیب دانش آموزان به مطالعه تلاشی است که ره به ناکجا آباد هم اگر ببرد نتیجه بی موردی نخواهد بود . به نظر می رسد آموزش وپرورش که هویتش را نه از ساختمان وکامپیوتر واینترنت که از معلمان ومدیران اندیشمند دارد باید برای مطالعه دانش آموزان فارغ از غم نام ونان ومنزلت برنامه ریزی کند . روشن است که معلمان ومدیران اگر منتظر دستور ودستورالعمل نشسته باشند آرزویشان هیچگاه محقق نخواهد شد . بد نیست به این مطلب هم نگاهی بیندازید . [ دوشنبه 90/2/19 ] [ 1:45 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
تقریبا به تعداد وزیران آموزش وپرورش پس از انقلاب، طرح های نیمه کاره وهزینه بَر در آموزش وپرورش اجراشده است طرح هایی که درزمان اجرا روی کارشناسی شدن طراحی واجرای آنها مانور زیادی داده می شد:طرح کاد ، مدارس نمونه دولتی ،اجرای نظام جدید ، ایجاد مراکز پیش دانشگاهی ، حذف وادغام پیش دانشگاهی ،حذف نمره از دوره ابتدایی ، تولیدپیک های نوروزی و...فقط نمونه هایی از این طرح ها هستند که بلافاصله باتغییر هر وزیر تازه واردی به عرصه آموزش وپرورش اجرایی شده وپس از مدتی باانبوهی از هزینه های مادی وانسانی به دست فراموشی سپرده شده اند . تازه ترین این تصمیمات شتاب زده، تعطیلی پنجشنبه های مدارس ابتدایی است تصمیمی که اکنون جنبه قانونی هم به خود گرفته است وبناست تا آخرخرداد به صورت داوطلبانه واز ابتدای سال تحصیلی آینده به صورت اجباری درتمام دبستان های کشور به مرحله اجرا درآید این تصمیم وقانون با برخی از تصمیمات آموزش وپرورش حتا در دوره وزارت وزیر کنونی تناقض دارد مثلا ایجاد مدارس قرآنی با تبلیغات بسیاری که صورت گرفت وخود نشان از ناکارآمدی شیوه های آموزش قرآن به کودکان ونوجوانان می داد درتناقض با تعطیلی پنجشنبه هاست چگونه می توان پذیرفت که دنش آموزان یک روز فعال هفته از مدرسه برای فعالیت های آموزشی وتربیتی محروم بمانند وبعد از ظهرها به مدارس قرآنی بروند ؟کدام منطقی ایجاد هزینه برای ایجاد کلاس های جدید را توجیه می کند ؟ امروز (دوشنبه 15فروردین 90) یکی از مسئولان آموزش وپرورش در رادیو از ایجاد پیک تابستانی برای دانش آموزان خبر می داد وتاکید می کرد :مانباید دانش آموزان را درتعطیلات تابستان رها کنیم ! صرف نظر از شعاری بودن این موضوع ارتباط دانش آموزان باقبول شدن دریک پایه تحصیلی برای مدتی خاموش می شود وباشروع سال تحصیلی تولدی دوباره می یابد تولید این پیک تابستانی درتعارض آشکار با تعطیلی پنجشنبه هاست آموزش وپرورشی که نگران دوهفته تعطیلات عید نوروز وسه ماه تعطیلات تابستانی دانش آموزان است نمی تواند با رهاکردن دانش آموزان درپنجشنبه ها بی کار بماند وبه زودی پیک های رنگارنگ آخرهفته ویژه پنجشنبه وجمعه چاپ ودراختیار دانش آموزان قرارخواهد گرفت !! به نظر می رسد سیستم عریض وطویل آموزش وپرورش قبل از هرکاری باید برای یادگیری دانش آموزان چاره ای بیندیشد چراکه اگر بداند یادگیری درچه شرایطی وبا کدام پیش زمینه ها به وجود می آید درایجاد آن شرایط وزمینه ها خواهد کوشید وبیش از این برنامه های منظم آموزشی را دستخوش تغییر نخواهد کرد نکته دیگر آن است که مدارس ما چنان بی جاذبه وبی روح هستند که دانش آموز رغبتی به ماندن دراین فضا احساس نمی کند کافی است صبح ها کنار مدرسه ای بایستید و ورود دانش آموزان را به مدرسه نظاره گرشوید می بینید که دانش آموزان یکی یکی وارد مدرسه می شوند تاجایی که فقط یکی از لنگه های در باز است همین مشاهده را هنگام زنگ آخر انجام دهید انبوهی از دانش آموزان گویی که از زندان رهایی یافته اندمی خواهنددر ِمدرسه را از جای برکنند ! چرا؟ جواب ساده است چون در این محیط خشک وبی روح جاذبه ای وجود ندارد وجاذبه های بی خطر ومشروع بیرونی بسیار بیشتر از آن است که درمدرسه دیده می شود تا زمانی که این جاذبه ها ایجاد نشوند تعطیلی همه روزهای مدرسه هم تاثیری نخواهد داشت بیایید مسئله بازتراز آنچه هست ببینیم .بیایید کاری کنیم که دانش آموز ماندن درمدرسه راتکلیف ونگرانی تعبیر نکند . از طرف دیگر حذف پنجشنبه ها از تقویم مدارس کشور موجب می شود تا دانش آموزان مطالب درسی را به صورت فشرده وبا تمرکز کمتری بیاموزند درنگاه تصمیم گیران این قانون، یادگیری ،امری دستوری است که درفرصت محدود با امر وفرمان معلم ولابد مسئولان بالادستی او انجام می گیرد ! اشتباه تصمیم سازان وتصمیم گیران ما درنظام آموزشی کشور آن است که درمشاهده پیشرفت های آموزشی دیگر کشورها تنها به حلقه نهایی تغییرات درآن کشور توجه می کنند واز زیرساخت هایی که منجر به این تغییر شده است غافلند به نظر شما برای تعطیلی پنجشنبه ها هیچ زیرساختی نیاز نیست ؟ صرف تعطیلی یک روز درهفته منجر به کدام تغیییرات مثبت خواهد شد ؟ یادمان باشد که این قانون اجرایی می شود ولی از فردای اجرای قانون تبعاتی ایجادخواهدشد و مدارس ناگزیر می شوند به بهانه های مختلف رسمی وغیررسمی دانش آموزان را پنجشنبه ها به مدارس بیاورند تا کاستی ها وعقب ماندگی های نبودن درپنجشنبه ها راجبران کنند .منتظر باشد تااز هم اکنون موسسات مختلف آموزشی وتبلیغاتی باتبلیغات بسیار دانش آموزان ایتدایی را پنجشنبه ها به کلاسهای جورواجور بکشانند وآموزش وپرورش دست روی دست بگذارد تا ببندفردا چه پیش خواهد آمد . می گویید نه این خبر رابخوانید. واکنش دیرهنگام مجلس شورای اسلامی به تعطیلی پنجشنبه هارا اینجا بخوانید آخرین دلایل مخالفت مجلس را اینجا بخوانید
پی نوشت : - قرار است باتعطیل شدن پنجشنبه ها ازشنبه تاچهارشنبه یک ساعت به ساعات کار دبستانها اضافه شود ! فکرش رابکنید دانش آموز اول دبستان باید 8صبح تا 1 بعد از ظهر درمدرسه بماند ! وباز مقایسه کنید که درممالک کفر وبرخی کشورهای اسلامی دانش آموزان صبح به مدرسه می آیند ، ظهر درمدرسه ناهارمی خورند وبعداز ظهر هم مدارسشان برقرار است . فکر کنم بیچاره ها سالهاست مسیر را اشتباه می روند.
[ سه شنبه 90/1/16 ] [ 1:39 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
به این تصویر خوب نگاه کنید از نگاه منتقدانِ روش ِسخنرانی دلیل میخکوب شدن مخاطبان درکلاس درس دکترشفیعی کدکنی چیست ؟
[ سه شنبه 89/12/17 ] [ 1:7 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |