سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

  دست نگه دارید

باید درزمینه کاهش استفاده ازظروف یکبار مصرف تلاش بیشتری شود چراکه بنابه نظر کارشناسان مربوطه،استفاده از این ظروف بیش از 118نوع بیماری به افراد منتقل می کند .استفاده روزافزون ازظروف یکبار مصرف درجامعه یک تهدید بزرگ برای تخریب محیط زیست واز بین بردن سلامت جامعه است چراکه این ظروف علاوه بر انتقال بیماری به افراد مصرف کننده درروند تجزیه نیز مدت طولانی لازم دارد.تحقیقات صورت گرفته بیانگر این موضوع بوده که حداقل زمان تجزیه مواد یکبار مصرف درزمین ، بیش از 340سال است .محققان درپی تحقیقات تازه درخصوص استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی برای نوشیدن چای، آب داغ وقهوه هشدار دادند . ظروف پلاستیکی که بسیاری از افراد از آن برای نوشیدن چای ، ومایعات داغ استفاده می کنند از خود مواد شیمیایی سمّی منتشر می کنند که درمایعات حل می شود وبرای سلامتی انسان بسیار مضّر است .محققان می گویند ظروف پلاستیکی حتا درصورتی که مایعات ولرم باشد از خود ماده سمّی منتشر می کند . این مساله شیشه پلاستیکی کودکان وپستانک راهم شامل می شود .


[ شنبه 87/6/23 ] [ 12:50 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

لذت کودکانه را دریابیم

   دفعه بعد که به یک پارک می رویم وازکنار کودکی که درچمن ها مشغول راه رفتن است عبور می کنیم ، یکی دو دقیقه صبر کنیم وبه آن کودک نگاه کنیم ؛ببینیم که دیدن یک کفشدوزک چگونه او را هیجان زده می کند وپرواز یک پروانه چگونه وی را غرق شادی می سازد .چگونه وقتی به زمین می افتد چمن ها را درمشت خود می گیرد ، به آنها نگاه می کند وگاهی کلماتی مفهوم ونامفهوم به زبان می آورد . این ها وصدها مورد مشابه ، چیزهایی هستند که ما به آنها عادت کرده ایم وبه اصطلاح «برایمان عادی شده اند »ولی همین مواردند که شگفتی وشادی واقعی رادرخود نهفته دارند . کودکان مثال بارز وبی غل وغش « لذت» از محیط هستند .آنان باتمامی حواس خود محیط را ادراک کرده ونسبت به آن واکنش نشان می دهند .خود را با آنان مقایسه کنیم وببینیم کدامیک از ما به طبیعت انسانی نزدیک تریم ؟


[ دوشنبه 87/6/18 ] [ 12:53 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

آدمی موجودی ضعیف است که درمقایسه با سایر جانداران از غریزه کمتری برخوردار است ولی می تواند این ضعف را با «آموزش » چبران کند، یک لاک پشت بعد از صدسال می داند آنچه را نیاز دارد وچیزهایی که می داند همانهایی هستند که در یکسالگی می دانست اما آدمی اینگونه نیست .

تهیه غذا

       ساخت خانه

            تهیه لباس وطرز پوشیدن آن

                             آداب غذا خوردن

                                      زبانی که باآن تکلم می کند

                                                          آداب صحبت کردن

                                                                انتقاد کردن وانتقاد پذیری

                                                            منطقی فکر کردن (تفکر منطقی )

 

و دهها مقوله وموضوع دیگر فقط وتنها از راه «آموزش » به آدمی یاد داده می شود . این آموزش را باید در خانواده ، مدرسه ، رسانه ها ، مسجد و... آموخت . آیا با وضع کنونی این نهادها یا بخش های جامعه( خانواده ، مدرسه و..) می توان به آموزش اصولی کودکان امیدواربود؟ آیا انتظار برخورد منطقی و برقراری ارتباط کلامی صحیح از شهروندان جامعه که یکی از آنها خود ما هستیم درخواستی براساس منطق واستدلال است یا خواهشی است که همه منتظر ظهورش هستند وکسی هم کاری نمی کند؟ چه باید کرد ؟  


[ پنج شنبه 87/6/14 ] [ 2:27 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

عجیب ولی واقعی


[ شنبه 87/6/9 ] [ 8:49 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

hesamsara.parsiblog.com

خبرهای این روزها درباره المپیک وناکامی ما در این آوردگاه ورزشی جهانی که هر چهار سال یکبار تکرار می شود چندان خوشایند نیست نمی خواهم از برنامه ریزی ورزشی ومدیریت دراین عرصه که به سیاست واقتصاد وخیلی چیزهای دیگر گره خورده حرفی بزنم فقط در این دو سه روز اخیر که نقد عملکرد کاروان المپیک ایرانی را می شنوم ومی بینم که در این زمینه کمتر خط قرمز ها رعایت می شوند ومی شود مدیریت افراد را به چالش کشید برای ورزش حسادت می کنم که در این مرز وبوم چقدر خوش شانس تر از سایر عرصه هاست . نمی گویم این حرفها فایده ای دارد یاندارد که با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نشده ونمی شود اما ای کاش بازار نقد مدیریت ها وناکامی ها در سایر عرصه های علمی ، اقتصادی ، فرهنگی ، دینی و... گشوده می شد وهمای نشسته بر شانه های ورزش به این سو نیز سرک می کشید .

پی نوشت :

شاید مدال ساعی که از غیرت این جوان ایرانی ریشه می گیرد عایقی باشد دربرابر ناکامی و ضعف مدیریت ما از مدال ساعی خرسندیم ولی عملکرد ضعیف سازمان ورزش ایران را نمی شود پشت این خرسندی مخفی کرد .

 

 در این باره این نوشتار را نیزبخوانید .


[ دوشنبه 87/6/4 ] [ 1:38 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

می تونی خوشحال باشی چون من پسری منطقی  هستم .

اگر می گویم باید خوشگل باشی برای این است که فکر کنی از من سر هستی وهمین کمبودهای زندگی را برایت آسان تر کند وهمیشه فکر کنی لیاقتت از من بیشتر است .

 

اگر می گویم می خواهم شاغل باشی برای این است که دخل وخرج زندگی دستت باشد وگرنه ...

 

اگر  مهریه سنگینت را قبول نکرده ام برای این است که نمی خواهم بدعت گذار باشم وگرنه هزاران برابر این مهریه فدای سرت .

 

اگر با عروسی تجملی مخالفم فقط برای این است که ازتشریفات بیزارم وفقط تو را آری فقط تو را می خواهم .

 

اگر برایت خانه جداگانه تهیه نمی کنم فقط برای این است که دنیا را اعتباری نیست ونباید همین اول زندگی اوقاتمان را برای چیزهای بی ارزش! تلخ کنیم شاید روی قایقی درکناره ساحل خوش باشیم مسکن یعنی چه ؟

 

اگر با مسافرت مخالفت می کنم فقط برای ناامنی جاده ها وماشینهاست غذای بین راهی هم که نامطمئن است می ماند غذای خانه آن هم بدست کدبانویی که بیشتر وقتش را در آشپزخانه می گذراند وبدنش بوی ادویه جات مختلف می دهد....

 

اگر نمی گذارم حرف بزنی برای این نیست که نمی خواهم حرف بزنی برای این است که نمی خواهم کارمان به مشاجره بکشد ودعوایمان شود .

 

اگر احساس خوشبختی تمام وجودت را گرفته بی جهت نیست برای همین چیزهایی است که گفتم، می دانم که قبول داری . چه دخترخوبی!!!

عجب خانم باشخصیتی ؟.....


[ یکشنبه 87/6/3 ] [ 1:42 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

 دعوایی از جنس نوازش

عزیزم!

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیلکرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیشتر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند"داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست  هی بالاتر برود!

اگر می گویم باید ماشین بزرگ و با تجهیزات کامل داشته باشی، فقط به این خاطر است که وقتی هر سال به مسافرت دور  ایران می رویم توی ماشین خودمان بخوابیم و بی خود پول هتل ندهیم!

اگر از تو خانه می خواهم، به خاطر این است که خود را در خانه ای به تو بسپارم که تا آخر عمر در و دیوارآن،  خاطره اش را برایم حفظ کنند و هرگوشه اش یادآور تو و آن شب باشد!

اگر عروسی آن چنانی می خواهم، فقط به خاطر این است که فرصتی به تو داده باشم تا بتوانی به من نشان بدهی چقدر مرا دوست داری و چقدر منتظر شب عروسیمان بوده ای!

اگر دوست دارم ویلای اختصاصی کنار دریا داشته باشی، فقط به خاطر این است که از شنای کنار دریا خوشم  می آید... جلوی چشم همه هم که نمی‌شود!

اگر می گویم هرسال برویم یک کشور را ببینیم، فقط به خاطر این است که سالها دلم می خواست جواب این سوال را بدانم که آیا واقعا "به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است"؟! اگر تو به من کمک نکنی تا جواب سوالاتم را پیدا کنم، پس چه کسی کمکم کند؟!

اگر از تو توقع دیگری ندارم، به خاطر این است که به تو ثابت کنم چقدر برایم عزیزی!
و بالاخره...
اگر جهیزیه چندانی با خودم نمی آورم، فقط به خاطر این است که به من ثابت شود تو مرا بدون جهیزیه سنگین هم دوست  داری و عشقمان فارغ از رنگ و ریای مادیات است


[ جمعه 87/6/1 ] [ 2:31 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 552
بازدید دیروز: 50
کل بازدیدها: 1471419