حسام ســرا
| ||
اگر کسی بگوید تاکنون دروغ نگفته است «دروغ گفته است»!! اما دروغ هم مثل خیلی دیگر از احتیاجات روزمره اجتماع ما انواع و اقسام دارد؛ از عادی وشاخدارش که بگذریم انواع دیگرش اینها هستند : نوع اول دروغ: من دروغ می گویم. من می دانم که دروغ می گویم. ولی شما نمی دانید که من دروغ می گویم. ولی ازاین نوع دروغ مفتضحانه تر و احمقانه تر هم وجود دارد:
[ چهارشنبه 90/12/3 ] [ 10:24 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
امروز هفدهم ربیع الاول است که به روایتی تولد پیامبراسلام (صل الله علیه وآله وسلم) به شمار می رود . تلویزیون را روشن می کنم شبکه 1زندگی مردم خراسان شمالی رانشان می دهد که بخشی از آنها اهل سنت هستند ،درشبکه 2 عموقناد، مثل همه جمعه ها درحال اجرای فیتیله است،شبکه 3 گلخانه رامثل همیشه اجرامی کند ،شبکه 4درباره آبزیان برنامه دارد،شبکه استانی (اصفهان)زنده رود را باحضور حجت الاسلام گُرجی که معمولا کارشناس همه برنامه هاهستند اجرامی کند ..... نگاهی به دیگر جشن های مذهبی می اندازیم: تزیین وصحنه آرایی،چراغانی،جلسات سخنرانی ومولودی خوانی،مسابقات مختلف فرهنگی وهنری،پخش شیرینی وشربت توسط دستگاههای اجرایی که به مرور به مردم هم سرایت کرده است و....فقط بخشی از این برنامه هاست . دوباره نگاهی دقیق تر به 17 ربیع الاول می کنم : نه چراغانی وتزیینش مثل سایرجشن های مذهبی است نه مسابقات وبرنامه ونه برنامه های صدا وسیمایش ...فقط لطف کرده اند واین روز رادرتقویم، تعطیل اعلام کرده اند می توانستند این تعطیلی را هم به 28صفرمنحصرکنند ! یاد فریادهای شهید مطهری درحماسه حسینی افتادم که گفته بود امروز مظلوم ترین شخصیت دردین ما پیامبر اسلام است انگار هرچه می گذرد این مظلومیت پررنگ وپررنگ ترمی شود .
[ جمعه 90/11/21 ] [ 10:32 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
افلاطون احتمالا 427 سال پیش از میلاد مسیح در آتن بدنیا آمد و سال 347 پیش از میلاد به سن هشاد درگذشت 1-آنچه شایسته نیست به آرزو مخواه،و بدان که انتقام خدا از بنده، به خشمِ بی رحمانه و بی حرمتی و سرزنش نبـُود،بلکه به متحول کردن و ادب کردن از فرط عشق باشد. افلاطون 2-در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است. افلاطون 3-نیرومند ترین مردم کسی است که بر خشم خود غلبه کند. افلاطون 4-زینت انسان به سه چیز است علم ،محبت ،آزادی. افلاطون 5-عوام ثروتمندان را محترم می دانند و خواص دانشمندان را. افلاطون 6-به عقیده من تنها موضو عی که شایسته است مغز انسان را نگران بدارد آینده فرزندان اوست و اندیشه این موضوع که چه کار کند تا فرزندان او خوشبخت شوند ؟افلاطون 7- کسی که در ایام موفقیت و خوشی با آنچه در تو نیست تو را ثنا گوید ، البته در روز ناسازی و افتراق هم از دروغ و بهتان در حق تو دریغ نخواهد کرد. افلاطون 8-سزاوار است مرد عاقل هنگام تناول لذائذ، یاد آورد تلخی دوا را و زیاد نخورد. افلاطون 9-آنان که می خواهند خوب زندگی کنند باید به حقیقت نزدیک بشوند زیرا پس از نیل به مقام حقیقت یابی است که دست از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند. افلاطون 10-درغگو از دروغگوی دیگر در حذر است . افلاطون 11-با دوست طوری رفتار کن که به حاکم محتاج نشوی وبا دشمن طوری معامله نما که اگر کار به محاکمه کشید ظفر، تو را باشد. افلاطون 12-از نزدیکی به کسی که قادر به حفظ اسرار و رموز خود نیست پرهیز نما. افلاطون 13-رقت به سه کس واجب است : 1-عاقلی که حکم جاهلی بر او روان باشد . 2-قوی ای که گرفتار ضعیفی گردد. 3-کریمی که محتاج لئیمی باشدافلاطون 14-بی صبری انسان را از هیچ رنجی نمی رهاند، بلکه درد جدیدی برای از پا درآوردن شخص بوجود می آورد. افلاطون 15-از خدا چیزی مخواه که نفعِ آن منقطع (مقطعی) بـُود،و یقین داشته باش که همه ی مواهب از حضرت اوست،و از او نعمت های باقی (نعمتهایی که مثل انرژی پایستگی دارند!)،و فوایدی که از تو مفارقت(جدایی) نتواند کرد، التماس کن.افلاطون 16-معبود خویش را بشناس و حقِ او را نگه دار افلاطون 17-همیشه با آموزش دادن و آموزش گرفتن باش، و توجه بر طلب علم را مقدم دار. افلاطون 18-- اهلِ علم را به کثرت علم امتحان مکن،بلکه اعتبار حال ایشان به دوری از شر و فساد کن.افلاطون 19-همیشه بیدار باش که شرور را اسباب بسیار است،افلاطون 20-- بر آسایش و خواب اقدام مکن،مگر بعد از آنکه محاسبه ی نفس در سه چیز را به تقدیم رسانیده باشی: 21-یاد کن که چه بوده ای در اصل،و چه خواهی شد بعد از مرگ،و هیچکس را ابدا" رنجور مکن،که کارهای عالم در معرضِ تغییر و زوال است.افلاطون 22-بدبخت آن کس بُوَد که از تذکر ِ عاقبت غافل بُود و از لغزش باز نایستد. افلاطون 23-سرمایه ی خود را از چیزهایی که از ذات تو خارج بُود مساز.افلاطون 24-اگرروزگاری ، شأن و مقام تو پایین آمد ، ناامید مشو . آفتاب هر روز هنگام غروب پایین می رود تا بامداد روز دیگر بالا بیاید .افلاطون 25-در جهان یگانه مایه نیکبختی انسان محبت است .افلاطون 26-زینت انسان سه چیز است : علم - محبت - آزادی افلاطون 27-به دنیا نیامدن بهتر از تعلیم نیافتن و نادان ماندن است زیرا جهالت ریشه همه بدبختی ها است . افلاطون 28-جان را فدای یاران موافق کنید .افلاطون 44- به هنگام لمس عشق، هر کسی شاعر میشود.افلاطون 45- همین که مرد از حد خود تجاوز کند، یعنی بهآنجا رسد که محل او نبوده، اخلاق او زشت و خشن میگردد. افلاطون 46- هرچیز را که نگهبان بیشتر بود، استوارتر گردد مگر راز، که نگهبانان آن هرچه بیشتر باشد آشکارتر گردد. افلاطون 47- نیاز حاجتمند را پیش از اینکه استمداد طلبد، شایسته است که با همت بلند خود نیازمندی او را رفع کنی.افلاطون 48- نزدیک مباش بههمنشینی مردمان شرور و بداخلاق، زیرا که طبع تو از طبیعت او شر را میدزدد، در حالی که تو آگاه نباشی.افلاطون 49- نادانی هرکس بهدو چیز دانسته میشود: اول، بهچیزی که از او نپرسیدهاند خبر گوید. دوم، سخنراندن بیش از ضرورت.افلاطون 50- لذتی که از علم حاصل میشود، لذتی بیآلایش است.افلاطون 51- فقط عدالت است که میتواند موجد خوشبختی شود.افلاطون 52-علاقهای در دنیا شدیدتر از عشق به وطن نیست.افلاطون 53- عشق بلائی است که همه خواستارش هستند.افلاطون 54- عزم بهمصاحبت اشرار نکنید، چه همین که تو را اهانت نکنند، بر تو منت نهند.افلاطون 55- سعادت جامعه بهمراتب مهم تر از سعادت فرد میباشد.افلاطون 56- سزاوار است حاکم را بر وفق و مدارا حد بر مجرم براند و خشونت نکند چه اگر کسی مجرم نبود، حاکم بر مسند نمینشست.افلاطون 57- سرعت و تندی کار را مجوی، بلکه خوبی و برگزیدگی آن را سعی کن زیرا که مردم از تو نپرسند در چه مدت کار را انجام دادی بلکه خوبی و بی نقصی آن را میجویند.افلاطون 58- زمان ناخوشی را به حساب عمر مشمرید.افلاطون 59- دنیا راچون آتش انگار، چنان که برای معاش به کمی آتش کفایت توان کرد، شما نیز با مقداری از نعمت دنیا اکتفا کنید.افلاطون 60- دشمنان من سه قسمند: گروهی قویتر، جماعتی هموزن و دستهای ضعیفتر. طرف شدن با گروه اول موجب نابودی است، با جماعت دوم تا جان در بدن دارم میجنگم اما گروه سوم را حتی با التماس رام خواهم ساخت، چون مقابله با خصم ضعیف از مقام انسان در جامعه میکاهد و شخص را ناچیز میسازد.افلاطون 61- در دنیا دو نیرو هست: شمشیر و تدبیر، بیشتر اوقات شمشیر مغلوب تدبیرشدهاست.افلاطون 62-در آئینه نگاه کن، اگر صورت زیبا داری کاری مناسب جمالت انجام ده و اگر قیافهات نامتناسب است، زشتی کردار را بهزشتی صورت میفزا.افلاطون 63- در راه فضیلت سدهایی از درد و رنج برپا کردهاند اما از طرف دیگر وقتی آدمی بر این مشکلات فائق آمد و از سدها گذشت، فضیلت بهدست آمده کار آسانی به نظر میرسد.افلاطون 64- حب مال سراسر وجود آدمیان را تسخیر میکند و هرگز بهآنان مجال نمیدهد که حتی لحظهای در باره چیزی جز اموال شخص خویش بیندیشند.افلاطون 65 -چون کامیابی رو کند همه خوبند و چون ناکامی سررسد همه بد.افلاطون 66- تندرستی و زیبائی و نیرومندی و مالداری و همه چیزهای دیگری که در دست نیکمردان باعث و بانی خیر است، بههمان اندازه پلید و عامل شرارت خواهد بود، اگر در دست نابکاران و اراذل قرار گیرد.افلاطون 67- تمول و تقوی چون دو وزنه هستند که در کفههای یک ترازو قرار گرفته باشند، بالا رفتن یکی مستلزم پائین رفتن دیگری است.افلاطون 68- بهضرورت آمدم در این جهان و بهحیرت زیستم و بهکراهت میروم.افلاطون 69- افراط، عمومأ سبب پیدا شدن عکسالعمل است و تغییری در جهت مخالف پدید میآورد خواه در فصول سال باشد، خواه در افراد و خواه در حکومت.افلاطون 70- اشرار، کسانی را گویند که عیوب مردم را جستجو میکنند و بهآن میچسبند و نیکویی آنها را به دست فراموشی میسپارند؛ مانند مگسی که در جاهای کثیف مینشیند و از جاهای تمیز دوری میکند. افلاطون به نظرشما زیباترین این جملات کدام است ؟
[ دوشنبه 90/10/26 ] [ 12:50 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
تاسوعا وعاشورا وشام غریبان امام حسین علیه السلام ویارانش امسال هم به پایان رسید؛ سنج ها وطبل ها کوفته شد وعَلَم ها به پاگردید ،سینه ها بامشت های گره کرده ونکرده باضربات پی درپی درآمیخت وپشت عزاداران سالارشهیدان با زنجیر کوفته شد . همه این ها باعشق به آن سالارقافله ی آزادی وعدالت آسان ،وتحملش ساده بود هزینه ها برای اطعام وپذیرایی از زائران وبرپایی کاروانهای نمادین بارضایت پرداخت شد ،گلوی نوحه خوانان از خواندن مراثی ونوحه های سوزناک جدید وقدیم جریحه دارشدوچند روزی زمان لازم است تا به روزهای عادی برگردد. پارچه های سیاه درجای جای مسجد وحسینیه وشهر آذین در ودیوار گردید وتعزیه خوانان متن های تعزیه را دوباره از برکردند تا دل تماشائیان را به رحم آورند تامگر درغم از دست دادن اُسوه عدالت وتقوا اشکی بریزند ودراین تعزیه وبزرگداشت ـ هرچند کم اماـ بهره ای برند وثوابی عایدشان شود...... همه اینها درجای خود درست وقابل دفاع .فوج فوج این مردم بنابر علاقه ودلبستگی خاصی به این مراسم می پردازند وبه نظرنمی رسد هیچ نیرویی بتواند دربرابر این فوج عظیم اندک مقاومتی کند اما... اکنون عاشورا به پایان رسیده است آفتاب فرداکه بزند کم کم مردم به سراغ زندگی روزانه شان می روند وباید دوباره درکار ساختن وسوختن خودباشند که زندگی راشوخی بردار نیست امااین مراسم که سالهاست برقرار می شود وما مردم دلسوخته اباعبدالله بااشتیاق درآن شرکت می کنیم اگر نتواند ذره ای از روح نهضت عاشورا را درما زنده کند به نظر قدر ومنزلتی نخواهد داشت ویا قدر ومنزلتش اندک وناچیز است. اگر عاشورا وشب بیداری هایش ، محرّم وسینه زدنهایش ،تاسوعا وزنجیرزدنهایش وطبل ها وسنج ها وشیپورها وعَلَم هایش نتوانند درافکار ورفتارماکه شیعه هستیم تغییری نه به اندازه عاشورا که به اندازه فهم ودرک خودمان از این نهضت انسانی ایجاد کند بهتر آن است که به مراسم ومناسکی به نام «عاشورای تقویمی» دلخوش باشیم واین وسایل مناسک را درجایی مصون نگه داریم تامثل آیینه وتُنگِ ماهی ِقرمز سفره هفت سین ویا آتش چهارشنبه سوری سالی یک بار به کارمان آید وباز سالی وآیینی ودیگر هیچ ... نازم حسین را که چو در خون خود تپید شیواترین حماسه عالم بیافرید
دیدی دقیق باید و فکری دقیق تر تا پی بَرَد به نهضت آن خسرو شهید
قامت چو زیر بار ِ زر و زور خم نکرد در پیش عزم و همت وی آسمان خمید
خوشبخت ملتی که از این نهضت بزرگ گردد ز روی معرفت و عقل مستفید
1- «شهادت مرگی نیست که دشمن ما بر مجاهد تحمیل کند. شهادت مرگ دلخواهی است که مجاهد با همه ی آگاهی و همه ی منطق و شعور و بیداری و بینایی خویش، خود انتخاب می کند!»2- حسین علیه السلام ،مردی بود که به ما درس "بایستن" در "نتوانستن" را آموخت. 3- حسین علیه السلام آموخت که مرگ سیاه ،سرنوشت شوم مردم زبونیست که به هر ننگی تن می دهند تا زنده بمانند، آنان که گستاخی آن را ندارند که شهادت راانتخاب کنند ، مرگ آنان را انتخاب خواهد کرد. 10- حسین پس از آن همه پیامبر و امام که آمدند تا چگونه باید زیست را به انسان بیاموزند، آمد تا چگونه باید مُرد را به انسان آموزش دهد. [ چهارشنبه 90/9/16 ] [ 1:55 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
تَشَیُّع در داستان کربلا، در اوج شکوهش تجسم عینی پیدا میکند. اما یکی از وسایل بیروح شدن و فلج شدن فکر شیعی و گم شدن اصل قضیه، این است که ما همه چیز را گذاشتیم، و به داستان کربلا پرداختیم. و به شکلی پرداختیم که اولین قربانی تجلیل و تعظیم ما از حسین و یادآوری داستان کربلا، خود حسین و خود داستان کربلاست.دکتر علی شریعتی حسین، بیشترازآب تشنه لبیک بود، افسوس که به جای افکارش زخمهای تنش رانشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.دکترعلی شریعتی درواقعه عاشورا تشنگی تاچه اندازه اهمیت دارد؟تکرار یک نام تاکدام حد ؟
قدیمی ترین تابلو از عاشورا
[ جمعه 90/9/11 ] [ 5:54 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
«حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی» در برنامه «درسهایی از قرآن» این هفته از شبکه اول سیما، از ممانعت زنان نسبت به ازدواج دوم همسرانشان انتقاد کرد.
اصل خبر را از سایت درسهایی از قرآن در اینجا بخوانید.
** ** ** ** ** یکی نیست از این آقا بپرسد اگر پژوهشی درجامعه صورت گرفته باشد- که گرفته است- چند درصد ازدواجهای دوم مربوط به زنان بیوه بامردان متمکن است ؟به راستی درجامعه ماچند درصد متشرعینی که سنگ ازدواج مجدد وچندهمسری را به سینه می زنندبا زنان بیوه ازدواج کرده اند؟ پرسش دیگر این است که اگر دولت ونظام ما که عنوان اسلامی هم دارد بتواند شرایط ازدواج را برای جوانان فراهم کند دغدغه افرادی مانند آقای قرائتی کم خواهد شد به راستی فقر ، بیکاری ، فساد، اختلاس ، فحشا وتن فروشی ، کم کاری ، دزدی ، دروغ ، تهمت ، وعوام گرایی بلاهای کمی هستند که کسی برای آنها نسخه ای نمی پیچد و یا اینها مهم نیستند؟! باید به فکر شلوار دوم مردانی افتاد که از قضای روزگار از هرچیز دوتایش را دارند !! اگر این دستور اسلام است روحانیون معظم دراین نبرد ومسابقه برای کسب امتیاز ورود به بهشت درکجای معادله قراردارند ؟ یک بار دیگر می پرسم چند درصد ازدواج های مجدد و موقت مربوط به جوانان بدون همسر وچند درصدش تنوع طلبی وتوجیه رفتارهای نادرست اجتماعی است ؟
[ یکشنبه 90/8/8 ] [ 1:9 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
"برتراند آرتور ویلیام راسل"، فیلسوف مشهور انگلیسی ( متولد 18 مه 1872 و درگذشته به تاریخ 2 فوریه 1970)
[ چهارشنبه 90/7/27 ] [ 6:18 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |