سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

  جزیره ای عمل نکنیم

وقتی خبر رکود اقتصادی غرب به ایران رسید بعضی آن را به حساب دشمنی های گذشته گذاشته ، شادمانی کردند واز این که این مشکلات گریبان غرب را گرفته درشعفی شخصی فرو رفتند غافل از آن که اثرات این موج منفی اقتصادی دیر یا زود ما وسرزمین و ملتمان را گرفتار خواهد کرد وشادمانی ما دیری نخواهد پایید . البته اگر کشورخود را جزیره ای رها درمیان آبهای آزاد جهان بدانیم که به هیچ جا وهیچ سرزمینی متصل نیست می توانیم حصاری از فولاد به دور سرزمینمان بکشیم وخود را از امواج آسوده سازیم اما هر عقل سلیمی می داند که این کار نه شدنی است ونه عقلانی...

قرار بود امروز بعد از مدتها برنامه ریزی وعوض کردن برنامه ها مسیر اصفهان را طی کنیم تا چند برنامه ضروری رابه انجام رسانیم ( نوبت پزشک در دونقطه جداگانه، خرید و...) همه چیز روی کاغذ آماده بود اما بعد از ظهر خبر رسید که کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان - همان که قراردادهای میلیونی با بازیکنان ومربیان فوتبال وفوتسال ودیگر ورزشها می بندد ودر پرداخت حقوق بازیکنان تاخیری ندارد -به دلیل آنچه تبعیض در قوانین پرداخت در لایحه خدمات کشوری به بازنشستگان صنعت فولاد می خواندند مسیر گردنه گاوپیسه ( در انتهای کوه پنجی ) را مسدود کرده وبه این تصمیم معترض بودند. پلیس نمی دانست چه وقت این ترافیک سردرگم وبدون روزنه پایان می یابد وکسی به کسی نبود شاید مسئولان می دانستند که این حرکت دیرنخواهد پایید ودرنتیجه آرام گرفتند تا این خشم برون ریخته فروکش کند .آنچه بود برنامه ما به کلی به هم خورد ، بیچاره کسانی که امتحانی داشتند ، بیماری اورژانسی را در راه بدرقه می کردند ،یا قرار بود به موقع به پرواز واتوبوس و...برسند.

پی نوشت :

    ذوب آهن کارخانه ای قدیمی است که درمنطقه ما اشتغال ایجاد کرد، چهره منطقه را دگرکون ساخت وجمعیت زیادی را از دورترین نقاط کشور برای کار به این محدوده کشاند اما این صنعت عظیم بی محابا وبدون ملاحظه آلودگی ایجاد می کند ، آب ، خاک وهوا از اثر فعالیت این صنعت به شدت آلوده شده اند کشاورزان دیگر نمی توانند محصولات قبلی را با همان بازده وکیفیت تولید کنند وبیماریهای تنفسی وحساسیت ها ی مختلف گریبان خانواده های مختلف را گرفته است کاش گاهی به این مشکلات هم فکر می کردیم ( یکی از نوبت های پزشک که قرار بود برویم مربوط به همین حساسیت ناشی از آلودگی ذوب آهن بود که نشد !)، کاش به این می اندیشیدیم که پول دریافتی بابت حقوق ودستمزد باید صرف رفاه وآسایش شود نه خرج درمان ودارو وآن هم نتیجه ای نداشته باشد . باید خودم به خودم امید بدهم که روزی مردم ما به حقوق خود آگاه می شوند ودر پی کسب حقوق از دست رفته شان مسیرهای دستیابی به آن را می پیمایند.  نمی دانم تا آن روز چقدر مانده اما امیدم را ازدست نداده ام با این توضیح که امید درد را درمان نمی کند اما آن را قابل تحمل می سازد امید که بتوانیم دردها راتحمل کنیم .....

 

 


[ چهارشنبه 87/9/13 ] [ 1:41 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

درجستجوی انسانیت

سلامتی همیشه همراه آدمی نیست ونعمتی است که تابه خطرنیفتد قدرش را نمی دانیم.دیشب به عنوان همراه بیمار افتخارمراقبت ازپدر راداشتم ،جراحی کوچکی داشت وناچار تیغ جراحی دردش را التیام بخشید دراتاق بیمارستان به جز تخت پدر، چهار تخت دیگر هم بود ؛دوجوان حدودا" بیست ودوساله مراقبت جوان دیگری بودند که درحین کار، ازساختمانی هفت طبقه سقوط کرده وبه طرز معجزه آسایی زنده مانده بود واگر چه ازشکستگی دست وپا درچندناحیه رنج می برد وهنوزهوشیاری کامل نداشت اما پزشک معالج وضع عمومی او را رضایت بخش اعلام می کرد، ازدوهمراه این بیمار می گفتم که پروانه وار گرد وجود بیمار می چرخیدند ونگرانی از چهره وصدایشان هویدا بود به تخت بیمار نزدیک شدم وکوشیدم تا با برقراری ارتباطی انسانی وعاطفی از وضع بیمار اطلاعاتی بدست آورم ؛ کُرد بودند وغریب وجالب آن که جز، هم شهری وهم زبانی نسبت دیگری با بیمارنداشتند ، کارشان را تعطیل کرده وآمده بودند تاشاید دوباره زندگی را درسیمای استوار دوستشان به تماشا بنشینند .

از ساعت 2تا5 صبح روی صندلی چندین بار خوابم برد وهنگامی که چشم می گشودم یکی وگاهی هر دوی آنها را می دیدم که چشم از بیمار بر نمی داشتند و این وضع تاصبح ادامه داشت . دیشب دوباره امید به وجود عاطفه انسانی دروجودم ریشه کرد ودانستم هنوز هم می شود به نسیمی از انسانیت که فراتر از هر آیین ومذهبی است دلخوش بود ...

پی نوشت :

1-   بیمارستان محیط خوبی نیست اما می تواند داشته هایمان را به ما یاد آور شود تابا این داشته هایمان زندگی کنیم وقدرسلامتی را بهتر وبیشتربدانیم .

2-   کار پرستاران سخت وطاقت فرساست اما گاهی فکر می کنم کار برای این فرشته های زمینی چنان عادی شده که آه وناله بیمار را برای بررسی وضعیت او درنظر نمی گیرند ودیر به فریادش می رسند شاید هر یک از ما هم چنین موقعیتی پیدا کنیم به همین وضع دچار شویم پس کسی را محکوم نمی کنم .

3-   کاش از این همه مطلب گوناگون که خوانده ومی خوانم قدری هم به بهتر شدن ارتباطات خود با دیگران ومحاسبه رفتارم اهمیت می دادم تا شاید دل کسی را نمی شکستم وآنان نیز . باید به کارنامه اعمالم نگاهی دو.باره بیندازم

4-      همان یک شب کافی بود تا از بیمارستان رها شوم ، شکر خدا حال پدر درحال بهبود است.


[ جمعه 87/9/8 ] [ 7:25 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

یک سئوال ودیگر هیچ؟

1- سالهاست آیین عاشورا وتاسوعا برگزار می شود مردم ایران سالهای سال است عاشورا وتاسوعا را در زمستان وتابستان ، همزمان با عید نوروز ونیز روزهای جشن وشادمانی ملّی برگزار کرده اند وخود، نیک می دانند چگونه این تقارن را گرامی بدارند ، جشن بگیرند یا عزاداری کنند؛ اما هنگامی که مسئولی خود را متکفّل «ایمان»مردم بداند، می خواهد به جای مردم ونه از طرف آنها تصمیم گیری کند و....

دانش آموزان دبیرستانها دونوبت درامتحانات پایانی شرکت می کنند ، طبق روال سالهای قبل وبراساس آیین نامه وتقویم اجرایی از 15 دیماه درنوبت اول و از ابتدای خرداد ماه درنوبت دوم . امسال تاسوعا وعاشورا با 17 و18 دیماه مقارن شده است وآموزش وپرورش براساس تصمیمی که می توان آن را شتابزده خواند قصد دارد امتحانات نوبت اول را بادوهفته تعجیل از ابتدای دیماه برگزار نماید مسئولان آموزش وپرورش وحتی مطبوعات،سیاسیون و... همواره از معلمان خواسته اند برنامه ریزی کنند، طرح درس داشته باشند، دانش آموزان را برای آزمون پایانی آماده کنند و.. بااین شتابزدگی تصمیمات که معلوم نیست بر اساس کدام ادلّه عقلی وشرعی گرفته می شود از این نهاد آموزشی که تصمیماتش نه بر اساس حساب وکتاب ونه در درون این نهاد که درجاهای دیگر منعقد می شود چه انتظاری داریم ؟ معجزه ؟سرگرم کردن دانش آموزان ؟خلاقیت؟ ویا ...؟

پی نوشت : شنیده وخوانده ایم که درشبهای قدربرترین کارها فعالیت علمی ومطالعه است بادرنظر گرفتن این موضوع تغییر زمان امتحانات در محرم کدام توجیه شرعی را می پذیرد؟

_____________________

2- آنگونه که ما درکشورمان همه اتومبیل ها را «ماشین» خطاب می کنیم در کشور همجوار ما «پاکستان» به این غول‌آهنی «گاری » می گویند وفرقی نمی کند که سواری باشد یا باری .

باری! در ایران زمین که داعیه استقلال اقتصادی دارد وقصد دارد همه چیز را خودش تولید کند وما نیز از این تصمیم خوشحالیم، گاهی اتفاقات خنده دار ، نه ، ببخشید، گریه داری می افتد ؛چندین ماه است ماشین (یعنی پراید) گارانتی داری را به نمایندگی های مختلف برده ام وچون قطعه مورد نظر را درانبار نداشته اند به صورت ویژه درخواست داده اند تابا هزینه مشتری ارسال شده ومشکل برطرف گردد .... اکنون بیش از هفت ماه (220روز)است به درخواست ارسال شده وقعی ننهاده اند ومدت گارانتی درحال اتمام است !! کاش جناب رئیس سایپا لال مادرزاد بود واین همه مصاحبه قشنگ قشنگ نمی کرد که مردم ومشتریان این شرکت فخیمه فکر کنند همه چیز روبراه است وآسودگی را مزمزه کنند . اصلا اگر این مسئولان بی مسئولیت مصاحبه نمی کردند وحرف روی حرف تلمبار نمی کردند چه می شد ؟راستی چرا همین قطعه ای که توسط سایپای عزیز تهیه نمی شود ومی گویند نیست، دربازار به قیمت مناسب !! وبه وفور یافت می شود ؟ نکند دست هایی درکار است تا نگذارند این مدیر جوان وتازه کار پله های ترقی را پیماید ؟ نکند ...؟

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1و2- مشکل اول به وزیر آموزش وپرورش ومشکل دوم به دامادش که رئیس سایپاست برمی گردد شاید در مهمانی های خانگی بتوانند برای این دومشکل فکری کنند شاید هم تصمیمات در همین مهمانی ها وعمدتا به هنگام خداحافظی و دَمِ در گرفته شده که اینقدر پُخته و سنجیده است! چشمها را باید بشویم تا جور دیگر ببینم، باید کمی محلول شست و شوی چشم یا آب زلال بدون آلودگی بیابم ...تا بعد


[ یکشنبه 87/9/3 ] [ 11:7 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
<< مطالب جدیدتر           

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 42
بازدید دیروز: 50
کل بازدیدها: 1470909