سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

سخت است حرفت را نفهمند

اما

سخت تر آن است که

حرفت را اشتباهی بفهمند!


[ شنبه 91/8/20 ] [ 8:25 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

مردها هم فرشته اند

مرد میانسالی است لاغر اندام وآرام، درصدایش صمیمیت موج می زند کارش را به خوبی می داند ومی داند که با چه کسانی روبه روست می داند آنان که پای به این اتاق می گذارند به هوای عزیزی آمده اند که اگر چه پیر وفرتوت است یا بیماری طویل المدتی دارد اما برای خانواده وبستگان عزیز است وعزیز می ماند .

آقای اسحاقی به درستی برای این بخش درنظر گرفته شده است با صبوری به پرسش های تکراری وگاه خسته کننده همراهان بیمار پاسخ می دهد ودر پرستاری از آنان کوتاهی ندارد وقتی به شغل آقای اسحاقی بیشتر می اندیشم درمی یابم که بسیاری از شغل ها درجامعه ما ناشناخته اند وفقط روزی که سر و کارمان با این افراد می افتد درمی یابیم که اینان نیز وجود دارند و شایدگاهی دیده شوند!  شغل های ساده بسیاری هستند که اهمیت فوق العاده ای دارند وپرستاری دربخش ICU یکی از این شغل های خاموش وگمنام است.

مدیران بیمارستانها ، بیماران، وهمراهان آنان باید بیش از آنچه هست قدر این موجودات مهربان زمینی را بدانند و نیز وظیفه مسئولان است که درشناساندن این افراد به جامعه کوتاهی نکنند .

من برای همیشه آقای اسحاقی را به یاد می سپارم، نه بدان جهت که وظیفه شناس بود بلکه از آن روی که انسانیت را سرلوحه کارش داشت وفقط برای سپری کردن روز وداشتن شغل ، سمتی را اشغال نکرده بود آقای اسحاقی را برای همیشه در یاد خواهم داشت وبرایش بهترین ها را از او که مهربان است وبخشنده خواستارم.

 


[ یکشنبه 91/8/7 ] [ 11:12 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

وقتی چشم درست می‌بیند و مغز اشتباه می‌فهمد...

گاهی اوقات آن چیزی که ذهن ما از تصاویر برداشت می‌کند، متفاوت با آن چیز در واقعیت است که به آن خطای دید می‌گویند که البته شاید نام خطای ذهن برای این تشخیص اشتباه، درست‌تر باشد.

آنچه در زیر می‌بینید همه دایره کامل و متحد المرکز هستند اما با طراحی خاصی که دارند ذهن ما نمی‌تواند به درستی آنها را تشخیص دهد و آنها شبیه به اشکال کج و معوج به نظر می‌رسند:

خطای دید

دنیای پیرامونی ما نیز اینگونه است؟ چه چیزهایی را ممکن است ما آنگونه که واقعآ نیستند ببینیم؟ یا آنگونه نبینیم که هستند؟

 


[ پنج شنبه 91/6/16 ] [ 11:47 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

زندگی بایدکرد...

می گوید می دانی چرا شبها خواب قبر ومرده را می بینم؟ می پرسم به مرگ زیاد فکر می کنی؟ می گوید زیادکه نه اما فکرش بیشتر اوقات ذهنم را مشغول می کند.. می پرسم از مرگ می ترسی؟ پاسخ می دهد نه اما می شود ترس را درچهره اش دید .... راستی کیست که واقعا" از مرگ نهراسد؟

کمی مکث می کند ومی گوید اصلا" ما را برای چه آفریده اند به دنیا آمدنمان چه حکمتی دارد و....

می گویم این پرسشی است که بزرگان  هم درپاسخش درمانده اند  اما به نظر می رسد باید بیش از مرگ به زندگی پرداخت ودرباره اش اندیشید کسی که خوب زندگی کند مرگ ِ خوبی هم خواهد داشت  از طرفی دیگر، مرگ نیز مرحله ای از زندگی است کسی که دوران مختلف زندگی را با موفقیت والبته باآرامش طی کرده باشد درجایی  می تواند از مرگ استقبال هم بکند........

پیرمرد آرام می گیرد می گوید با فکر مرگ چه کنم؟ می گویم گاهی اندیشه وفکرش ناخودآگاه سراغمان می آید وناچار به فکر کردن به آنیم حتی اگر از این پدیده ناشناخته بترسیم ویا نترسیم اما گاهی خودمان بی دلیل به مرگ می اندیشیم وبرای خودمان وحشت از مردن می آفرینیم  که موجب خوابهای آنچنانی می شود باید به زنده بودن وزندگی فکر کرد وگاهی از دست این افکار فرارکرد .... ظاهرا" حرفم را می پذیرد اما نمی دانم امشب هم خواب قبر وقبرستان را می بیند یا خواب آرامی را تجربه می کند...

 


[ شنبه 91/6/11 ] [ 11:13 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

ارزیابی شما از نگاه دیگران

اگر جستجوگر اینترنت باشید یا مجله های مختلف را ورق بزنید به تست های روان شناسی وارزیابی شخصیت برخواهید خورد . تعداد این تست ها بسیار زیاد ودرستی ونادرستی آنها مشخص نیست .

یکی ازجالب ترین این تست ها را اینجــــــــــــــــــــــــــــا می توانید ببینید .

نتیجه به دست آمده تا چه اندازه درباره شخصیت شما مصداق دارد؟به نظر شما تا چه اندازه می توان به نتیجه این تست  خوشبین بود ؟

 


[ جمعه 91/6/3 ] [ 9:16 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دایره های روح

افلاطون گفته روح دایره است
و من دایره های روحم را کشف کردم!
پنح دایره دور روحم کشیدم، و خودم را در مرکز این دایره ها قرار دادم

در دایره اول نام افرادی را نوشتم که حال و هوای خوبی به من می دهند

و در دایره پنجم که دورترین دایره به مرکز بودنام کسانی را که از دنیای من فاصله دارند و بیشترین کشمکش را با آنها دارم

همه ما دلمان می خواهد که احساسی خوب در مورد خودمان داشته باشیم

و گاهی اوقات نداریم!
گاهی حال و هوای ما در مورد خودمان بستگی به تاثیری دارد که دیگران روی ما می گذارند
... به آنهایی که در دایره آخر هستند و سعی می کنند که اعتماد به نفس مارا از بین ببرند

نمی توانی کسی را مجبور کنی که دوستت داشته باشد

و گاهی حضور در کنار افراد نامناسب باعث می شود
حتی در مفایسه با تنهایی ات، بیشتر احساس تنهایی کنی...
در چنین وضعیتی تلاش برای ایجاد تغییر و تحول ممکن است باعث شود راهت را گم کنی یا شاید باعث شود وجود خودت که تو را "تو" می کند ازدست بدهی

گاه سالها طول می کشد تا یاد بگیری چگونه از خودت مراقبت کنی

به همین دلیل بسیار مهم است که افرادی را در اطرافت داشته باشی که دوستت بدارند
حتی گاهی بیشتر از آنچه که خودت می توانی خودت را دوست داشته باشی

در مواجه با افراد از خودت بپرس
  این فرد چه حسی در من ایجاد می کند...
در کنار او می توانم خودم باشم؟
با او می توانم رو راست باشم؟
می توانم به او هرچه می خواهم بگویم؟
در کنار او احساس راحتی می کنم؟
وقتی او وارد می شود چه حسی به من دست می دهد؟
و وقتی می رود چه حالی می شوم؟
وقتی با او هستم احساسات واقعی ام را پنهان می کنم یا با او روراستم؟
آیا او باعث می شود احساس حقارت کنم یا به خودم ببالم؟

فلسفه وجود این 5 دایره، شناخت است، نه پیش داوریپس با خودت روراست باش
با افرادی که در نظر تو بد خلق اند، مدارا کن
و خودت را مقید نکن که چون به صرف اینکه با کسی در سر کار و یا اوقاتی ممتدهر روز زمانی را می گذرانی باید او را در دایره اول و نزدیک به خودت جای دهی

در دایره اول افرادی را بگذار که از صمیم جان به آنها اعتماد داری

حتی اگر هر روز آنها را نمی بینی
ولی وجود آنها باعث حس خوب و ارزشمندی در تو می شود
از خودت بپرس
در مورد افکار و خواسته هایم به چه کسی می توانم اعتماد کنم؟
آنها همان کسانی هستند که در دایره اول جای دارند
با این افراد و در کنار آنها، قدرتمندی...
ارزشهای مشترک با آنها داری
و با حضور آنها در زندگیت، دنیا را زیباتر می بینی
دوستان و همراهانی خارق العاده!

دایره دوم جای کسانی است که به رشد معنوی تو کمک می کنند

مربیان... آموزگاران
و شاید هم افرادی که تنها برای وقت گذرانی خوبند
بیرون رفتن و خندیدن...
چیزی به تو اضافه نمی کنند
ولی در عین حال هم باعث نمی شوند که حس بدی نسبت به خودت داشته باشی

دایره سوم همکاران و اقوامند

و شاید هم آدمهای خنثی، کسانی که نقش بسیار کوچکی در چند ساعت از زندگی
تو ایفا می کنند
و تاثیر آنها نیز تنها همان چند ساعتی است که با آنها هستی
هیچ زمانی در غیر از ساعت ملاقاتشان به آنها فکر نمی کنی
و به راحتی می شود با فرد دیگری جایگزین شوند
افراد این دایره در محدوده کار و وظایفشان با تو هستند و لاغیر

دایره چهارم سر آغاز عزم راسخ توست!

آنها کسانی هستند که در کار تو اخلال ایجاد می کنند
افراد این دایره لزوما" با خود واقعی تو مرتبط نیستند
حتی ممکن است رییس اداره ای باشد که تنها دورادور با کار آنها در ارتباطی
افراد این دایره در زندگی اجتماعی و حرفه ات مهم هستند...
در کنار آنها نمی توانی راحت باشی
و وقتی آنها را می بینی شاید حتی آشفته و پریشان شوی

دایره آخر جای دورترین افراد است

جای آدمهایی که به تو لطمه زده اند، تحقیرت کرده اند،
کسانی که همیشه به تو انرژی منفی می دهند
و احساسات زجرآوری را با آنها تجربه می کنی

خوب اکنون که جای هر کس را تعیین کردی

اجازه نده کسانی که در دایره آخر جای دارند
مستقیما" روح و روان تو را هدف قرار دهند
نگذار کسی اولویت زندگی تو باشد، وقتی تو فقط یک انتخاب در زندگی او هستی...
یک رابطه بهترین حالتش وقتی است که دو طرف در تعادل باشند

شخصیت خودت را برای کسی تشریح نکن

چون کسی که تو را دوست داشته باشد به آن توضیحات نیازی ندارد
و کسی که از تو بدش بیاید، باور نمی کند!

وقتی دائم بگویی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمی شوی

وقتی دائم بگویی وقت ندارم، هیچوقت زمان پیدا نمی کنی
وقتی دائم بگویی فردا انجامش می دهم، آن فردا هیچوقت نمی آید!
وقتی صبح بیدار می شویم دو انتخاب داریم:
برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم،
یا بیدار شویم و رویاهایمان را دنبال کنیم.
انتخاب با توست...
ما کسانی که به فکرمان هستند را نگران می کنیم و حتی به گریه می اندازیم
و گریه می کنیم برای کسانی که حتی لحظه ای به فکر ما نیستند!
این یکی از حقایق عجیب زندگی است،
و اگر این را بفهمی،
  هیچوقت برای تغییر دیر نیست!

برگرفته از یک ایمیل دریافتی وباتشکر از ارسال کننده ایمیل


[ سه شنبه 91/5/24 ] [ 2:3 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

13 راه برای کنترل احساسات در محل کار

همه ی ما با افرادی روبه رو شده ایم که کنترل احساساتشان را سر کار از دست می دهند، درها را می کوبند، سر همکاران یا مشتریان فریاد می زنند و چیزهایی میگویند که خیلی زود پشیمان می شونداشخاصی را دیده ایم که در جلسات کاری نمی توانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند چون با عقاید و نظراتشات مخالفت شده است یا اینکه فرد دیگری را به جای آنها نشانده اند.
از وقتی بچه بودیم به ما می گفتند "مثل یک مرد رفتار کن" و جلوی فوران احساساتت را بگیر، حال می بینیم که بسیاری از همکارانمان سر کار به خاطر عدم توانایی در فرو نشاندن خشم و عصبانیت و احساساتشان دست به از بین بردن خود و اعتبارشان می زنند. در اینجا می خواهیم به نکاتی اشاره کنیم که با کمک آنها می توانید جلوی احساسات منفی و عصبانیت هایتان را سر کار بگیرید و همچنان موفق سر کار خود باقی بمانید.


کمی قدم بزنید تا عصبانیتتان فروکش کند

در طی یک جلسه کاری، وقتی کسی از سبک مدیریت یا بخش تحت اداره ی شما ایراد می گیرد، عصبانی نشوید. وقتی می بینید که در صدد خشمگین شدن هستید، خود را از آن محل دور کنید. بهانه ای بیاورید و از جلسه بیرون روید تا بتوانید عصبانیتتان را فروکش دهید. اگر برای فروکش کردن خشمتان به خود فرصت دهید می توانید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید.

قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، توضیح بخواهید

با پرسیدن سوال های مختلف وقت را بگذرانید. می توانید از صحبت های دیگران استفاده کرده و سوالاتی از آنها بپرسید. با این کار به آن فرد زمان می دهید که اشتباه خود را تصحیح کند.

از قانون
10 ثانیه ای استفاده کنید
هیچ عکس العملی نشان ندهید. اگر می بینید که در یک جلسه ی کاری یا پشت تلفن می خواهید کنترل خشمتان را از دست بدهید، با خود تا 10 بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری شود. قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، واقعیات را بررسی کنید.

با کسی که می تواند آرامتان کند حرف بزنید

همیشه کسی را برای درد دل کردن و تکیه کردن داشته باشید، چه داخل و چه خارج از محل کار. در این مواقع سعی کنید که با او بیرون رفته و کمی صحبت کنید. درست نیست که همه ی احساساتتان را در خود نگاه داشته و بیرون نریزید. با این کار سلامتی خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستی صمیمی در مورد این مشکلات صحبت کنید تا او آرامتان کرده و کنترل خود را دوباره بازیابید.
برای از بین بردن عصبانیتتان ورزش کنید

اجازه ندهید که تصویر کاریتان با عصبانی شدن و از دست رفتن کنترلتان مخدوش شود. در این مواقع ورزش کمک بسیار خوبی است. به باشگاه بروید و کمی ورزش کنید. مطمئناً همه چیز را فراموش خواهید کرد.
13 راه برای کنترل احساسات در محل کار
ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان می شود

آگاه باشید که در چه موقعیت هایی کنترل خود را از دست داده و عصبانی می شوید. وقتی فهمیدید که چه چیز منجر به عصبانیتتان می شود در صدد جلوگیری از ایجاد چنین موقعیت هایی برآیید. با اینکه یاد بگیرید که چطور با این موقعیت ها کنار بیایید تا موقعیت کاریتان خدشه دار نشود.
همکارانتان را بشناسید

ببینید رفتار هر کدام از همکارانتان چه علائمی دارد. ممکن است خیلی از حرفهای آنها که برای شما مثل انتقاد می ماند، در واقع حکم شوخی داشته باشد. با شناختن شخصیت و رفتارهای همکارانتان، بهتر می توانید با انتقادات آنها کنار آمده و خشم خود را کنترل کنید.
واکنش افراد دیگر را پیش بینی کنید

زمانی که می خواهید کار جدیدی را در اداره انجام دهید، واکنش و عکس العمل همکارانتان را پیش بینی کنید. با این کار می توانید بهتر با انتقادات و ایرادهای آنها پس از انجام کار کنار بیایید.

خود را برای حفظ آرامش آماده کنید

زمانی که می خواهید سخنرانی انجام دهید، خود را برای هر نوع سؤال و انتقادی آماده کنید. با این کار می توانید حین ایراد انتقادات سایرین آرامش خود را حفظ کرده و به درستی پاسخ منتقدین را بدهید.
قبل از نوشتن هر ایمیل نامحترمانه کمی صبر کنید

هیچگاه به دیگران بی احترامی نکنید، حتی اگر حق با شما باشد. آسان است که اجازه بدهیم ابرهای تیره جلوی قضاوتمان را بگیرد. قبل از ارسال هر ایمیل نامحترمانه در پاسخ به انتقادات سایرین یک روز صبر کنید. روز بعد دوباره آن را خوانده و تجدید نظر کنید.
در پایان هر روز خشمتان را دور بیندازید

یاد بگیرید که با ترک اداره، عصبانیت های خود را نیز دور بریزید. بعد از کار به کارهایی بپردازید که به آن علاقه داشته و لذت می برید. با دوستانتان بیرون بروید، یا تلویزیون تماشا کنید، با این کار استرستان را از بین خواهید برد.

برای طغیان های عصبی خود عذرخواهی کنید

با وجود اینکه قصد بدی نداشته اید، درست نیست که جلسات اداری را با عصبانیت ترک کنید. اگر در حین جلسه عصبانیتتان باعث شده که به کسی بی احترامی کنید، از او معذرت بخواهید. لزومی ندارد که برای عصبانیت خود توضیحی بیاورید، فقط گفتن "من رفتار بدی داشته ام و عذر می خواهم" کافی است تا همه ی سوء رفتارها را از بین ببرد.

مثل یک مرد ،مردانه رفتار کرده و جلو بروید

مدیران خوب با شخصیت های استوار، احساساتی قوی نیز دارند. این به این معنی نیست که می توانید اجازه بدهید احساساتتان بر شما غلبه کنند، قضاوت هایتان را تیره کرده و ایجاد مشکل کنند. با شناسایی علائم عصبانیتتان، می توانید آسان تر بر آنها چیره شوید، حتی بدون اینکه کسی بفهمد. احساسات منفی خود را با اعتماد به نفس جایگزین کنید و تعادل احساساتتان را حفظ کنید. در این مسائل عجله نکنید. سالها طول می کشد تا آبرو و اعتبار جمع شود اما برای از بین رفتن آن فقط ثانیه ای کافی است

برگرفته از سایت عصرایران

 


[ شنبه 91/4/24 ] [ 9:52 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 572
بازدید دیروز: 50
کل بازدیدها: 1471439