حسام ســرا
| ||
به نظرشما تصمیمات مهم بین این دومقام سیاسی که داعیه فرمانروایی جهان رادارند جلوی دوربین های خبرنگاران گرفته می شود یا درجلسات غیررسمی اینچنینی ؟
[ چهارشنبه 88/4/17 ] [ 11:55 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
حضرت امام خمینی(ره) در تاریخ 1361/9/24 یعنی پس از گذشت نزدیک به 4 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، فرمان هشت مادهای خطاب به قوه قضائیه و تمام ارگانهای اجرایی در مورد اسلامی شدن قوانین و عملکردها بدین شرح صادر کردند. متن کامل بیانات امام خمینی(ره) به این شرح است: 1ـ تهیه قوانین شرعیه و تصویب و ابلاغ آنها با دقت لازم و سرعت انجام گیرد و قوانین مربوط به مسائل قضائی که مورد ابتلای عموم است و از اهمیت بیشتری برخوردار است در رأس سایر مصوبات قرار گیرد که کار قوه قضائیه به تأخیر یا تعطیل نکشد و حقوق مردم ضایع نشود و ابلاغ و اجرای آن نیز در رأس مسائل دیگر قرار گیرد. 2ـ رسیدگی به صلاحیت قضات و دادستانها و دادگاهها با سرعت و دقت عمل شود تا امور شرعی و الهی شده و حقوق مردم ضایع نگردد و به همین نحو رسیدگی به صلاحیت سایر کارمندان و متصدیان امور، با بیطرفی کامل بدون مسامحه و بدون اشکالتراشیهای جاهلانه که گاهی از تندروها نقل میشود، صورت گیرد تا در حالی که اشخاص فاسد و مفسد تصفیه میشوند اشخاص مفید و مؤثر با اشکالات واهی کنار گذاشته نشوند و میزان، حال فعلی اشخاص است با غمض عین از بعض لغزشهائی که در رژیم سابق داشتهاند مگر آن که با قرائن صحیح معلوم شود که فعلاً نیز کارشکن و مفسدند. 3ـ آقایان قضات واجد شرایط اسلامی، چه در دادگستری و چه در دادگاههای انقلاب باید با استقلال و قدرت بدون ملاحظه از مقامی احکام اسلام را صادر کنند و در سراسر کشور بدون مسامحه و تعویق به کار پراهمیت خود ادامه دهند و مأمورین ابلاغ و اجرا و دیگر مربوطین به این امر باید از احکام آنان تبعیت نمایند تا ملت از صحت قضا و ابلاغ و اجرا و احضار احساس آرامش قضائی نمایند و احساس کنند که در سایه احکام عدل اسلامی جان و مال و حیثیت آنان در امان است. و عمل به عدل اسلامی مخصوص به قوه قضائیه و متعلقات آن نیست، که در سایر ارگانهای نظام جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و متعلقات آن و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیتهها و بسیج و دیگر متصدیان امور نیز به طور جدی مطرح است و احدی حق ندارد با مردم رفتار غیراسلامی داشته باشد. 4ـ هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد، توقیف کند یا احضار نماید، هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است. 5ـ هیچ کس حق ندارد در مال ِکسی چه منقول و چه غیرمنقول و در مورد حق کسی دخل و تصرف کند یا توقیف و مصادره نماید مگر به حکم حاکم شرع، آن هم پس از بررسی دقیق ثبوت حکم از نظر شرعی. 6ـ هیچ کس حق ندارد به خانه یا مغازه و یا محل کار شخصی کسی بدون اذن صاحب آنها وارد شود یا کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود، یا به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد، شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند. تمام اینها جرم و گناه است و بعضی از آنها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آنها موجب حد شرعی میباشد. 7ـ آن چه ذکر شد و ممنوع اعلام شد، در غیر مواردی است که در رابطه با توطئهها و گروهکهای مخالف اسلام و نظام جمهوری اسلامی است که در خانههای امن و تیمی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی و ترور شخصیتهای مجاهد و مردم بیگناه کوچه و بازار و برای نقشههای خرابکاری و افساد فی الارض اجتماع میکنند و محارب خدا و رسول میباشند، که با آنان در هر نقطه که باشند و همچنین در جمیع ارگانهای دولتی و دستگاههای قضائی و دانشگاهها و دانشکدهها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل ولی با احتیاط کامل باید عمل شود، لکن تحت ضوابط شرعیه و موافق دستور دادستانها و دادگاهها، چرا که تعدی از حدود شرعیه حتی نسبت به آنان نیز جایز نیست، چنان چه مسامحه و سهلانگاری نیز نباید شود. و در عین حال مأمورین باید خارج از حدود مأموریت که آن هم منحصر است به محدوده سرکوبی آنان حسب ضوابط مقرره و جهات شرعیه، عملی انجام ندهند. 8ـ جناب حجت الاسلام آقای موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور و جناب آقای نخستوزیر موظفند شرعاً از امور مذکوره با سرعت و قاطعیت جلوگیری نمایند و لازم است در سراسر کشور، در مراکز استانداریها و فرمانداریها و بخشداریها هیأتهایی را که مورد اعتماد و وثوق میباشند انتخاب نمایند و به ملت ابلاغ شود که شکایات خود را در مورد تجاوز و تعدی مأمورین اجرا، چه نسبت به حقوق و اموال آنان سر میزند بدین هیأتها ارجاع نمایند و هیأتهای مذکور نتیجه را به آقایان تسلیم و آنان با ارجاع شکایات به مقامات مسئول و پیگیری آن متجاوزین را موافق با حدود و تعزیرات شرعی مجازات کنند. باید همه بدانیم که پس از استقرار حاکمیت اسلام و ثبات و قدرت نظام جمهوری اسلامی با تأیید و عنایات خداوند قادر کریم و توجه حضرت خاتم الاوصیا و بقیة اللّه ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ و پشتیبانی بینظیر ملت متعهد ارجمند از نظام و حکومت، قابل قبول و تحمل نیست که به اسم انقلاب و انقلابی بودن خدای نخواسته به کسی ظلم شود و کارهای خلاف مقررات الهی و اخلاق کریم اسلامی از اشخاص بیتوجه به معنویات صادر شود. باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهیها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیتهها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. و این امور بر عهده همگان است و کاربستن آن موجب رضای خداوند و سعادت دنیا و آخرت میباشد و تخلف از آن موجب غضب خداوند قهّار و عذاب آخرت و تعقیب و جزای دنیوی است. از خداوند کریم خواهانم که همه ما را از لغزشها و خطاها حفظ فرماید و جمهوری اسلامی را تأیید فرموده و آن را به حکومت عالمی قائم آل محمد(ص) متصل فرماید.
[ سه شنبه 88/3/19 ] [ 1:49 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
ابتدا این خبر رابخوانید . نمی توانم بگویم وقتی این خبر راخواندم شوکه شدم چراکه پیش از این نیز چیزهایی خوانده یاشنیده بودم اما با این وسعت وپراکندگی دربین شخصیت ها ورجال مطرح اروپایی خبری حیرت آور بود . سخن از « زن » است همو که «مادربچه ها» نام می گیرد ، درکارت عقد وعروسی « دوشیزه » می نامندش واز داشتن نام خودش محروم است ،وقتی شوهرش می خواهد اورا صدا بزند ، به ویژه آن هنگام که غریبه ای درمیان باشد نام فرزندان ذکور را دارد وآن هنگام که می میرد، حتّا اگر پیرزنی فرتوت باشد از داشتن عکس یاتصویری دراعلامیه ترحیم ومراسم زنانه نیز محروم است آری او « زن » است همان کالای خریدنی وفروختنی .شیئی که باوجود هزاران سال از تاریخ بشری انگار تغییر ماهیتی نداده است ، شهرنشین شده ودرجامعه سر وسرّی دارد، رئیس شده ودرمقام نخست وزیر ورئیس جمهمور هم دیده می شود اما هنوز دروادی اول با مردان نتوانسته نرد ببازد . براستی دراین ماجرای «شیئ جنسی بودن» چه کسی کوتاهی کرده است؟اگر بگویید فقر وناداری این را سبب شده نمی توانم باشما همنوا شوم چراکه این مقوله ی اخیر تفاوتی دارد با نمونه های «خودفروشی» وشایدبا «رفاه» نسبتی تواند داشت. وقتی این خبر راخواندم نظر یکی از ««دوستان وبلاگ نویس»» را دراین باره جویا شدم بدنیست نظر او را بخوانید : ««گفته بودی نظرم در مورد این لینک چیست؟ خوب. تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که زنها هنوز هم در قرن 21، شان و منزلتشان و ارزششان مثل سالهای اولیه تاریخ است. جلد اول ویل دورانت را می گویم. هنوز هم شیی اند و جز املاک مردان. می شود تعویضشان هم کرد! البته این همه بودن، یعنی این همه نبودن، همیشه گفته ام که تقصیر زنهاست که از ماست که بر ماست. نمی دانم و واقعا نمی فهمم این حس کمبودی که در بین خیلی از زنان است و من به عینه آن را در جامعه ام دیده ام، واقعا تقصیر کیست؟ تقصیر مردان؟ اگر تقصیر مردان است پس چرا زنان نتوانستند در طول تاریخ مردان را دچار حس تحقیر و خودکم بینی کنند؟ نمی دانم واقعا این ها همه سئوالهای جدی ذهن من است. سئوالهایی که هرچه بیشتر در جامعه حضور پیدا می کنم و بیشتر با اقشار مختلف ارتباط برقرار می کنم، پررنگ تر می شود. چون می بینم این حس، برخلاف تصور سالهای گذشته ام، مخصوص یک طبقه، یا جامعه نیست. متاسفانه!»» اگر ازدواج وهمسرگزینی رادرطول تاریخ بررسی کنیم به موارد جالبی برمی خوریم . تاریخ و حتی فرضیات مربوط به ماقبل تاریخ ، دوره ای را نشان نمی دهد که در آن دوره بشر به کلی فاقد زندگی خانوادگی بوده باشد . الف ) ازدواج دسته جمعی : ویل دورانت در صفحه 60 جلد اول تاریخ تمدن می گوید : « در بعضی نقاط ، ازدواج به صورت دسته جمعی صورت می پذیرفته به این معنی که گروهی از مردان یک طائفه گروهی از زنان طائفه دیگر را به زنی می گرفته اند . مثلاً در تبّت عادت بر آن بوده که چند برادر ، چند خواهر را به تعداد خود به همسری اختیار می کرده اند به طوری که هیچ معلوم نبود کدام خواهر ، زن کدام برادر است و یک نوع کمونیسم در زناشویی وجود داشته و هر مرد با هر زنی که می خواسته همخوابه می شده است . ب)چند شوهری : یعنی یک زن در آن واحد چند شوهر داشته باشد . ویل دورانت می گوید : « این کیفیت در قبیله تودا و بعضی از قبایل تبّت قابل مشاهده است . » ج) تعدد زوجات : شکل دیگر چند همسری ، چند زنی یا تعدد زوجات است.اعراب جاهلی،قوم یهود،ایران در زمان ساسانیان و دربعضی ملل دیگر این رسم وجود داشته است . مونتسکیو می گوید : « در قانون مالایو گرفتن سه زن مجاز بود » و « والنتینین» امپراتور روم به علل مختلف اجازه داد مردها چند زن بگیرند . » چندسئوال : 1- آن گونه که پیداست نوع کنونی ازدواج وهمسر گزینی یعنی تک همسری ( یک زن دربرابر یک مرد ) نتیجه تجربه ای طولانی درتاریخ بشری است ؛ پرسش این است که رواج پدیده ی تعویض همسر،نشان از رشد مدنیت وانسانیت انسان دارد یا سیر نزولی وقهقرایی انسانیت رانشان می دهد ؟ وضعیت ایران ما دراین مقوله چگونه است ؟ 2- یادم آمد درجایی خواندم که از انیشتن ، فیزیکدان مشهور ، درباره سلاح مورد استفاده درجنگ جهانی سوم پرسیده بودند و او به طعنه گفته بود : جنگ جهانی سوم را نمی دانم ولی درجنگ چهارم جهانی سربازان از تیروکمان استفاده می کنند!! این کنایه ی انیشتن شاید بیانگر این واقعیت هم باشد که سیر تکاملی تمدن روندی سینوسی دارد وهر از گاهی به پایین ترین نقطه نزولی خود می رسد وشاید پدیده جدید تعویض همسر نیز شاهدی بر این مدعا باشد اگر نیست آیا می توان آن را یکی از نشانه های تکاملی خانواده وتمدن درهزاره سوم میلادی دانست ؟ 3- برای انتخاب نام این نوشته بسیار اندیشیدم،مثلا" می خواستم نام آن رابگذارم : «زن، کالایی تاریخی» یا«درجستجوی حقوق مردانه»یا«زن درهزاره سوم» و... ،ولی دیدم جامع ترین واژه در همین کلمه یعنی «زن» نهفته است ... در ادامه مطلب، نکاتی سودمند در باره سیرتکاملی این روند آمده است. [ یکشنبه 88/2/20 ] [ 7:10 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
در حالی که با تصویب شورای انقلاب فرهنگی ، دهم اردیبهشت ماه به عنوان روز ملی خلیج فارس به تقویم ایران اضافه شده است ، دولت در عرصه ورزشی از موضع ایران مبنی بر نام جاودانه خلیج همیشه فارس عقب نشست و موضع اعراب را در نامگذاری مجعول تقویت کرد. قضیه از آنجایی شروع شده است که ایران میزبانی بازیهای کشورهای اسلامی را برعهده گرفته است و طبق عرف بین المللی طراحی و چاپ پوسترها از اختیارات میزبان می باشد. در همین راستا مسئولین پوسترهایی با نقشه ایران از جمله خلیج فارس تهیه و چاپ کرده و مدال های این مسابقات را نیز بر مبنای نقشه کشورمان طراحی می نمایند. روز ششم اردیبهشت گروهی به سرپرستی عربستان برای نظارت بر چگونگی انجام این بازیها به ایران می آیند و با سازمان تربیت بدنی به گفتگو می نشینند و در این گفتگو با وقاحت تمام از ایران می خواهند نام خلیج فارس را از نقشه پاک و بجای آن نام خلیج(ع ر ب ی) بگذارند و تهدید می کنند در صورت عدم انجام این کار کشورهای عربی از حضور در این بازی ها انصراف خواهند داد. با آنکه انتظار می رفت نمایندگان سازمان تربیت بدنی همان لحظه پاسخی دندان شکن به اعراب بدهد اما سازمان تربیت بدنی طی نامه ای به محموداحمدی نژاد کسب تکلیف می کنند. معاون سازمان تربیت بدنی برای توجیه این مسئله در اظهار نظری جالب گفته است نگران نباشید نام ایران نیز در این طرح حذف شده است و همین که خلیج فارس در نقشه وجود دارد یعنی مالکیت آن برای ایران است: "ما در بالای نقشه دو بار نام الله را که بالاترین نامها است درج کردهایم و باید به این نکته هم توجه داشته باشید که نام ایران نیز درج نشده و همین که تصویر خلیجفارس در نقشه موجود در پوستر وجود دارد، بیانگر حاکمیت ایران بر این حوزه است."
اصل خبر را اینجـــــــــا بخوانید.
[ جمعه 88/2/18 ] [ 12:20 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
خبر تکراری است ،اما تلخ وناگوار. این بار نیز اتوبوس حامل مسافران ایرانی به عراق که برای زیارت عتبات عالیات رهسپار این کشوربود به دلیل نقص فنی وتصادف دچار حادثه شد و گرو هی از هم وطنان ایرانی ما جان باختند .دراین باره چند پرسش قابل طرح است : 1- دراسلام برگزاری مناسک وآیین عبادی این دین ( به جز جهاد که از فروع دین به شمار می آید ) اگر باخطر جان آدمی همراه باشد واجب نیست چنان که اگربرای تهیه آب برای وضو وبرگزاری نماز( که ستون دین محسوب می شود )بیم جان درمیان باشد شرع دستور داده است تامسلمان تیمم کند وجان وی درامان بماند. چگونه است درشرایطی که عراق امنیت لازم راندارد وهرآن خطر انفجار درمناطق مختلف این کشور جان مسلمانان را تهدید کرده ومی کند اعزام زائر به این کشور دردستورکار سازمان حج وزیارت قراردارد ؟ 2- می گویند کشته شدگان ایرانی از راه غیر قانونی واز مرز مشخصی وارد عراق شده اند واین عده بدون هماهنگی باسازمان حج وزیارت کشور راترک کرده اند! سئوال این است که مگرمرزهای کشور تحت کنترل ونظارت مرزداران ایرانی نیست ؟اگر مرزداران سلحشورایرانی نتواننند از خروج اتباع ایرانی جلوگیری کنند وبا افرادی که مجوز لازم رااخذنکرده اند برخورد قانونی ومناسب نداشته باشند چه کسی پاسخگوست ؟ 3- هرزائر که به کشورهای عربی (عربستان ، سوریه وعراق ) ویاهرکشور دیگراعزام می شود میزان مشخصی ارز ازکشورخارج می کند اگر به طور متوسط سالانه 2میلیون نفر به کشورعراق وسوریه اعزام شوند وهر نفر برای هزینه های اقامت ، ویزا، رفت وآمد ونیز خرید سوغات دست کم 500هزارتومان هزینه کند ( بیش وکم این مبلغ رافعلا" نادیده بگیرید تابعد)سالانه چه مبلغی ارز ازکشور خارج می شود وبه جای سرمایه گذاری دربخش های مختلف دراین موضوع صرف می گردد؟. نکته جالب توجه آن است که بسیاری با گرفتن وام های بلند مدت وپرداخت اقساط طولانی گام دراین وادی می گذارند ومدتها خود وخانواده رادچار تنگنای مالی می کنند .نکته جالب دیگر آن که کشورهای یاد شده _ به جز عربستان _ از نظر اقامتی امکانات مناسبی رابرای زائران تدارک ندیده اند وما روزانه هزاران مسافر را روانه این کشورها می کنیم ! برخورد ناشایست ، عدم صدور روادید ، و.. با ایرانیان که درشان این ملت نیست بماند برای مجالی دیگر . انگار ماایرانیان را برای روزهای مصیبت آفریده اند ، خشکسالی ، قرارگرفتن درمنطقه ای که خود به خود صحنه درگیری های بین المللی است واخبار آن درصدرخبرهای جهان قراردارد دریک سو واشتیاق ما به کارهای غیرقانونی از سوی دیگر ممکن است افرادی رادچار سانحه کند وخانواده ای را سالیان سال درغم واندوه گرفتارنماید براستی مقصر اصلی دراین ماجراکیست ؟ پی نوشت مهم : بزرگان دین وبه ویژه امام حسین (ع) ویاران وفادارش همواره مورد احترام بوده وهستند اما احترام با غیرقانونی عمل کردن، بی برنامگی ، عدم تامین امنیت برای اتباع ایرانی و.. تناسبی ندارد باید همواره شان ملت ایران حفظ شود وجان انسانها مورد تکریم واحترام واقع گردد چراکه قرآن مجیددراین باره تصریح دارد که: اگر کسی یک نفر رازنده کندانگار همه انسانها رازنده کرده است واگر موجب مرگ انسانی شود گو این که همه بشریت را به نیستی فراخوانده است .
[ سه شنبه 88/2/15 ] [ 12:19 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
بچه که بودم گاهی اجتماعی از زنان کوچه ومحله مان را می دیدم که گاه مدتی طولانی به گپ وگفت مشغول می شدند . در دنیای خردسالی ونوجوانی این کار را بیهوده می دانستم وفکر می کردم بیان این مطالب چه دردی را از آنان درمان می کند ؟..... وقتی بزرگتر شدم وبه دنیای نوجوانی وجوانی پای گذاشتم گاه ساعت ها با دوستان درباره چیزهایی حرف می زدیم که انصافا" آن مسئله ای را که در دوران خردسالی به آن فکر می کردم درمان نمی کرد ... واکنون که سالها از آن دوران می گذرد باز هم اندک زنانی را درمحله قدیم وجدیدمان دیده ومی بینم که فارغ از هر دغدغه ای به گفت وگو مشغولند واز این گپ وگفت احساس لذت می کنند... گفت وگوهای زنانه وگاه مردانه اگر چه از نگاه دیگران بیهوده وناکارآمد محسوب شده ومی شوند اما حتما" کاربردی داشته ونیازی را برطرف می نموده که دوام یافته است . به نظر می رسد نیاز به هم صحبت ، یافتن دوست ، بیان نگرانی ها ومشکلات ، پرکردن اوقات فراغت و...از مهم ترین دلایل گفتگوهای اینچنینی بوده است اما امروزه دیگر از آن تجمع زنانه وحتّا مردانه خبری نیست نمی توان گفت نیاز به گفتگو از بین رفته است ودیگر به دوست نیازی نیست ویا به هم صحبت احتیاجی نیست ..پس چه اتفاقی افتاده است ؟ به باور من در روزگار ما اوقات فراغت به شکل وشمایل دیگری پُر می شود اگر زنان ومردان ونوجوانان دیروز با گفتگوهای رودر رو وبیان دلتنگی ها سعی در رفع رنج های روانی ودرونی خود داشتند ، اگر کوچه از صدای نوجوانان ورفت وآمدهای بازیگوشی آنان به تنگ آمده بود واگر ساعت ها ایستادن وایستادن وصحبت های گاه تکراری تسکینی بر دلتنگی های آنان بود اما امروز این دردها را دیگر چاره ای باید تا تسکینی باشد ودرمانی . شاید وبلاگ نویسی نوعی از این درمان تازه باشد... وبلاگ جایی برای بیان دلتنگی هاست اگر چه گاهی ممکن است دروبلاگ نویسی به بیراهه روبم ــ که در گفتگوهای رو در رو هم می شد اینگونه بود ــ به غیبت مبتلا شویم و.. در این دنیای مجازی هم می شود اینگونه بود ؛ البته می شود به دنیای دوستی اندیشید ، رنجیدن ورنجاندن را به کناری نهاد ، از غیبت پرهیز کرد ، به دوستی ورفاقت اندیشه ها اندیشید و.... وبلاگ نوع پیشرفته گذران اوقات فراغت است اما همچنان که صحبت های چهره به چهره بدون حاشیه وموارد ناپسند نبود اینجا هم گاهی می شود موارد نادرست را دید وافسوس خورد که چرا این فضایی را که می تواند به گسترش دایره دوستی ها کمک کند به فضایی آلوده تبدیل می کنیم . نوجوان امروزی با کامپیوتر واینترنت وتلویزیون وبازیهای کامپیوتری دمخوُر است وزنان امروزی با شبکه های رنگارنگ تلویزیونی ، کلاسهای ورزشی و.... فراغت همیشه بخشی از زندگی بشر بوده است اما به فراخور زمان شکلی هماهنگ با زمان یافته وخودرا با آن سازگار کرده است . کاش برای استفاده از هر پدیده ای به اندازه ای آموزش می دیدم وزیانهای احتمالی آن را می شناختیم که هزینه کمتری بپردازیم .افسوس که اینگونه نیست . [ جمعه 88/1/21 ] [ 11:5 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
می پرسد چرا خرافات رایج شده است ؟ چرا به نیروی عقل ومنطق رجوع نمی شود ؟ به فکر فرو می روم می خواهم استدلال کنم تاحرفم را بپذیرد؛ می گویم : روزی درکلاس درس دانشجویی از استاد پرسید: اگر شما وارد کلاس شدید ودانش آموزی سرجایش ننشست چه می کنید ؟ استاد: می گویم لطفا" بنشینید . دانشجو: اگر ننشست ؟ استاد: کنارش می روم بامهربانی می گویم بنشینید. دانشجو: واگر ننشست ؟ استاد : کنارش روی صندلی می نشینم واز او درخواست می کنم بنشیند . دانشجو : واگر باز هم ننشست ؟ استاد:..... کمی فکر می کند ...راه می رود .. وبالاخره می گوید با یک کشیده آبدار اورا به نشستن وادار می کنم ! دانشجو: نیم ساعت وقت کلاس را گرفته اید کاش این کار آخر را همان اول انجام می دادید !! واقعیت این است که مابرای وقایع ورویدادهای اطرافمان فکر را تعطیل کرده ایم آری ممکن است برای رسیدن به پاسخ، کمی وقت صرف کنیم ، خسته شویم ویا دیر به جواب برسیم اما این موضوع آنقدر ارزش دارد که وقتی برایش بگذاریم وراههای مختلف عقلی را بیازماییم. نکته دیگر در این باره ضعف مبانی عقلی وعلمی درجامعه است اگر دانش پزشکی گسترش یابد ؛ اگر فقر ریشه کن شود ، اگر برای زنده بودن انسان وحقوق اساسی اش احترام قائل شویم ، اگر علت وقایع را نیروهای اسطوره ای ندانیم ، اگر عقل را به عنوان رسول درونی محترم شماریم وخردورزی را رشدد دهیم واگر .. مجالی برای رشد خرافات به شکل گسترده باقی نمی ماند . می ماند ؟ [ جمعه 87/12/23 ] [ 10:51 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |