حسام ســرا
| ||
سال 76 نماینده فرماندار دربرگزاری انتخابات ریاست جمهوری بودم. از صبح تاظهر مانند انتخابات پیشین روند امور عادی بود بعدازظهر هجوم مردم برای رأی دادن شگفت انگیزبود ناظران مانند همیشه برروند اجرایی کارها نظارت داشتند، طبق قانون، اعضای شعبه ی اخذ رأی ونمایندگان کاندیداها وناظران نمی توانستند درنوشتن رأی برای افراد بیسواد اقدام کنند، رأی دهنده باید کسی راباخودمی آورد یا از یکی از رأی دهندگان می خواست برایش بنویسد،این توافقی بود بین رأی دهنده وفرد اجیرشده! ناظران حق مشاهده رأی راهم نداشته وندارند . در آن روز یکی از ناظران که ازاتفاق محلی هم بود وهمه را می شناخت خود را به افراد بی سواد نزدیک می کرد وفرایند نوشتن رأی ونام نامزد مورد نظر را مشاهده می نمود تا خدای ناکرده حقی ضایع نگردد!! یکی دوبار محترمانه از او خواستم این کار را ادامه ندهد بار سوم با قاطعیت گفت : به ما گفته اندنگاه کنیم! گفتم :آقای محترم! رأی،مخفی است، اگر فرد بیسوادی به کسی اطمینان دارد از او می خواهد برایش بنویسد،این توافقی اخلاقی بین آن دوفرد است ونگاه کردن شما مخفی بودن انتخاب را زیرسئوال می برد ... نگاه سردش حاکی از قانع نشدن بود ... دوباره گفت: به ما گفته اند نگاه کنیم... به چشمانش خیره شدم وباقاطعیت گفتم : به ماهم گفته اند اگر ناظران خواستند چنین کاری انجام دهند شماموظفید نگذارید! پاسخی نداشت کم کم آرام گرفت وسرجایش نشست ... از آن تاریخ تاکنون15 سال می گذرد قبل از آن هم انتخابات بسیاری در ایران انجام شده است اما انگار این مخفی بودن رأی چیزی بوده که کمتر به آن پرداخته اند .به صحنه های نوشتن رأی درهمه جای ایران نگاه کنید... میز زهوار دررفته ای که در ازدحام جمعیت لبریز از رأی دهندگان است وهرکس باکمترین مزاحمتی می تواند رأی دیگران را به نظاره بنشیند. وقتی تلویزیون انتخابات افغانستان را نشان می داد که با کارتُن های کاغذی اتاقکی برای نوشتن رأی درست کرده بودند آرزو کردم کاش دراین مورد خاص از افغانها می آموختیم .. وقتی کشورهای دیگر اروپایی وامریکایی را درروز انتخابات دیدم مشخص بود که مخفی بودن رأی برای مسئولان ومردم امری بدیهی به حساب می آید ...
34 سال از پیروزی انقلاب درایران می گذرد پیش از انقلاب هم دراین سرزمین انتخابات برگزارمی شده است(کیفیت برگزاری ،آزادبودن انتخابات،شیوه انتخاب شدن افراد وقدرت برگزیدگان موضوع دیگری است) آیا در این همه سال کسی به فکر سلامت نوشتن رأی بوده است ؟ آیا مشاهده رأی دیگران توسط هرفرد دیگری قانونی است؟آیا فراهم کردن اتاقکی مقوایی، یا پرده ای پارچه ای، هزینه زیادی به کشور تحمیل می کند؟آیا اصلا" این موضوع اهمیت بحث کردن دارد یانه؟نظرشما چیست ؟باید از افغانها بیاموزیم؟...
[ شنبه 91/2/23 ] [ 8:25 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
انتخابات تمام شد«مهم وغیر مهم انتخابات»رابیشتر بشناسیم اکنون که این مطلب را که برای مرحله اول انتخابات نوشته بودم دروبلاگ قرارمی دهم هنوز نتایج مرحله دوم انتخابات مجلس نهم اعلام نشده است این راگفتم که گمان کسانی به این نرود که چون نتیجه انتخابات اینگونه یا آنگونه شده اینها رانوشته ام بهتر است بدانیم : مهم نیست که چه کسی برای چه کسی تبلیغ می کرده است . مهم نیست که دردلمان از چه کسی تنفر داشته ایم که مبادا رأی بیاورد!. مهم نیست که اصلا" درانتخابات شرکت کرده ایم یانه! مهم نیست که دیگران را به رفتن به پای صندوق رأی تشویق کرده ایم یا دلسرد. مهم نیست که دربرگزاری انتخابات از جیبمان هزینه کرده ایم یا نه! مهم نیست که در عرصه تبلیغات درآمدی کسب کرده ایم یانه! مهم نیست که باشناخت،رای داده ایم یا تحت تاثیر سفارش ِبدون ِتحقیق ِدیگران،انتخاب کرده ایم!! مهم نیست که می دانیم وظیفه نماینده چیست یا نمی دانیم! مهم نیست که نماینده ای که برگزیده ایم می داند وظیفه اش چیست یا نمی داند! مهم نیست که نماینده برگزیده،همشهری وهم مسلکی ماست یااز شهر و دار و دسته دیگری است. مهم نیست که فرد برگزیده بر آرمانهای خویش ایستاده است یا فقط شعارداده است. مهم نیست که هزینه تبلیغات برگزیده وبرنگزیده ها ازکجا تأمین شده و چه کسانی پشتیبانشان بوده اند مهم نیست که...... اینها هیچ کدام مهم نیست ... اما....... *** *** مهم این است که: رقابت ها پس از پایان انتخابات اگر به رفاقت هم تبدیل نمی شود به دشمنی تبدیل نشود . مهم این است که: این همه حساسیت درانتخاب شدن ونشدن افراد بعد از انتخابات هم ادامه داشته باشد. مهم این است که: جلسات مکرر با نامزد برگزیده به صورت متوالی وبا همان صراحت وحساسیت ادامه یابد مهم این است که: نماینده درخدمت مردم باشند نه مردم درخدمت او مهم این است که: فردبرگزیده، نماینده کسانی که به او رأی نداده اند هم هست، یادمان باشد. مهم این است که: بدانیم باانتخاب یک فرد و سپردن کارها به امیدخدا مشکلات جامعه حل نمی شود باید پیگیر وحساس بود . مهم این است که: میان فرد برگزیده ومردم عهدی بسته شده است که درحیطه ی وظایف نمایندگی قابل تعریف وپیگیری است ،پیگیرش باشیم مهم این است که: افراد تبلیغ کننده برای نامزد برگزیده باید بیشتر از دیگران برتعهدات او پای فشاری کنند وتا دستیابی مطالبات برحق مردم کوتاه نیایند. مهم این است که: این انتخاب بر رشد اجتماعی مردم اضافه کند وآنان را با وظایف خود و وظایف نماینده، بیش از گذشته آشناسازد . مهم این است که: مردم ما درهمه روزهای سال به اندازه ی روزهای انتخابات،مهم به حساب آیند!نه فقط درروزهای انتخابات... ....خیلی چیزها مهم است وخیلی چیزها مهم نیست ... «مهم این است که این خیلی چیزها را از آن خیلی چیزها تشخیص دهیم»
[ جمعه 91/2/15 ] [ 10:27 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
شهرستان لنجان ، این روزها بر سرانتخاب نماینده درتکاپوست گروهی از کاربران و دانش آموزان سابق و کنونی(باگرایش های مختلف فکری ،سیاسی وخانوادگی) وتعدادی از خوانندگان حسام سرا خواسته اند درباره انتخابات مرحله دوم و نتایج احتمالی گزینش هریک از نامزدها مطالبی بنویسم این نوشته ی ناقص پاسخی به درخواست آن هاست. ---------------------------------- مرحله دوم انتخابات،جمعه 15 اردیبهشت ماه برگزار می گردد این هفته، زمان مناسبی برای بازنگری در معیارها و گزینش فردی؛برای این تصدی است. گروهی معتقدند با انتخاب محسن کوهکن که از اصولگرایان سرشناس مجلس شورای اسلامی است روند پیشین فعالیت وی در مجلس ادامه می یابد . روندی که دردوره های چهارم،هفتم وهشتم ادامه داشت. در بُعد منطقه ای نیز آنچه در چهار سال گذشته ودوره های قبل از آن وجود داشته ؛با شدت و ضعف اندکی ادامه خواهد یافت. چگونگی این عملکرد، که قابل دفاع یا غیر قابل دفاع است نیاز به بحث مفصل تری دارد. به طور کلی نگاهی به عملکرد مدیران شهرستان و میزان توفیق آنان در جلب رضایت مردم ؛ تا حدودی می تواند گواه وضعیت عملکرد نماینده در سطح منطقه باشد.باید دانست که در تعیین و انتصاب مدیران شهرستان؛تمایل یا عدم تمایل نماینده؛از عوامل اساسی است.اگر چه نماینده نباید وارد موضوعات اجرایی شود ولی عملا" بدون پیشنهاد نماینده و رضایت او عزل و نصبی دردستگاههای دولتی صورت نخواهد گرفت. این موضوع زمانی پر رنگ تر می گردد که نماینده از اشتهار بیشتری برخوردار باشد و بتواند با شناخت و تأمل بیشتری؛مدیران شهرستانی اش را چیدمان کند اما بنا به هردلیل موجه و غیر موجهی به این امر مبادرت نورزد . واضح است که حلّ بخشی از معضلات منطقه ای و روزمره ای مردم ؛به نحوه ی چیدمان صحیح مدیریتی باز می گردد. چون کارنامه ی محسن کوهکن تا حدود زیادی مشخص است وحضور او درسه دوره قانونگذاری این موضوع راثابت می کند؛به نظر می رسد با انتخاب ایشان روند فعلی در منطقه ادامه خواهد داشت. چرا که مردم ،عملکرد وی را در روستا و شهر خود و در کل منطقه و کشور دیده اند. اصولا چرخش دیدگاه و منظر ِ مدیریتی افراد (چه مثبت وچه منفی)؛ پس از چند دوره ی مشخص،امری بعید به نظر می رسد. درباره انتخاب مجید منصوری به نمایندگی مجلس شورای اسلامی ؛ چند موضوع بیشتر مورد پرسش قرار نمی گیرد. نداشتن سابقه اجرایی و مشهور نبودن از نکات مورد توجه مخالفان،در رأی دادن به وی مطرح می شود. طرفداران مجید منصوری معتقدندهمه افراد؛با سابقه ی اجرایی متولد نمی شوند. اگر فردی توان علمی و تخصصی مناسب داشته باشد می تواند در اندک زمانی جایگاه خود را در بین نمایندگان پیدا کند.آنان می گویند علی لاریجانی نمونه ای گواه بر این مدعاست.نمایندگان مجلس هشتم(با گرایش های مختلف) به انتخاب فردی تازه وارد رای مثبت دادند و او را 4 سال سکاندار ریاست مجلس کردند. درحالی که بسیاری از نمایندگان مجلس را می توان یافت که در کارنامه ی نمایندگی آنان فقط سابقه نمایندگی به چشم می خورد نه چیز دیگری. بختیاری ها از قدیم الایام با منطقه لنجان آمیخته اند که در این میان ،افراد فرصت طلب و سودجویی نیز وجود داشته اند. امادرمیان این قوم وهرقوم دیگری اشخاصی را می توان یافت؛که شخصیت و عملکرد قابل دفاعی داشته اند. مگر عملکرد تمامی مردمان اقوام دیگر از ترک و فارس و کُرد و... همواره مورد تایید است؟مگر می توان جامعه ی یک دستی را یافت که به طور مُطلق بتوان از همه ی افراد آن جامعه و ویژگی های رفتاری و اخلاقی آنان دفاع جانانه کرد؟ اگر چنین باشد بهتر آن است این اقوام و جوامع(اگر وجود دارند)به دیگران معرفی شوند تا دست کم آگاهی افراد افزایش یابد. یکی از مشکلات ملی ما ایرانیان قوم گرایی است ما ادعای شهرنشینی و تمدن داریم و البته در این زمینه از کشورهای پیشتاز منظقه و جهان به شمار می آییم. درمراحلی نیز انسجام ملی خود را به خوبی نشان داده ایم اما هنوز از لاک قوم گرایی بیرون نیامده ایم .این موضوع اگر چه مربوط به خودِ اقوام است اما اقوام دیگر نیز فارغ از افراط و تفریط نبوده و نیستند. امروزه کشورهای قانون مدار، بحث قوم گرایی را به موزه ها سپرده اند از این رو به رنگین پوستی آفریقایی تبار؛به نام باراک حسین اُباما اعتماد می کنند و زمام امور ایالات متحده امریکا که داعیه قدرتمندترین کشور جهان را دارد؛به وی می سپارند. نگرانی دیگری که با موضوع قوم گرایی تناسب پیدا می کند امکان قوم گرایی درانتصابات شهرستان است. که دراین صورت دو احتمال قابل پیش بینی است : احتمال اول: مدیریت جدید بر به کار گیری نیروهای قوم خاص تأکید نمی کند یعنی بر اساس شایسته سالاری و فارغ از جناح بندی های سیاسی رایج - که خود نیز نوعی قوم گرایی به حساب می آید - نسبت به انتخاب و معرفی مدیران اقدام نموده که با رضایت و حمایت مردم از این تغییرات مدیریتی؛ خواسته های قانونی و برحق مردم تحقق می یابد . احتمال دوم: نماینده ی جدید؛مدیریتی جدید را تعریف می کند که سراپا بر قوم گرایی تأکید دارد.همه مدیران قبلی برکنار می شوند و مدیرانی با گرایش قومی،بدون داشتن شایستگی های لازم جای مدیران قبلی را می گیرند.دسته بندی های قومی جای دسته بندی های سیاسی قبلی را خواهد گرفت و ناکارآمدی عریان خواهد شد. در این صورت مدیریت منطقه ضعیف گشته و عملکردشان مورد انتقاد بخش زیادی از جامعه قرارخواهد گرفت. مجید منصوری باید بداند و به نظر می رسد می داند که در صورت برگزیده شدن،این اشتباه استراتژیک را نکند،چرا که در صورت بروز چنین اشتباهی به مرگ سیاسی همیشگی قوم بختیاری کمک خواهد کرد و در این صورت مردم در دوره های بعدی این فرصت را از آنان خواهند گرفت. به هرحال باید پذیرفت که بختیاری ها بخشی از جمعیت شهرستان را تشکیل می دهند و حق دارند به عنوان یک شهروند از حقوق خود دفاع کنند. اما این که آیا جامعه لنجان به آنان فرصت بروز استعدادها و توانمندی های خود را می دهد یا نمی دهد ؛ و یا این که با این موضوع ،درقالب قبیله گرایی برخورد می کندیانه؟موضوعی است که به بسیاری از مسائل دیگر از جمله رشد اجتماعی مردم بستگی دارد. البته باید دانست که هرگونه موضع گیری افراطی و خارج از اصول انسانی ،دینی و قانونی؛ خود نوعی قوم گرایی است که با کلمات دیگری تزئین می شود . حتی اگر دونفر درهمه شرایط مساوی باشند نوع نگاه آنان درمورد موضوعات مختلف از جمله نگاه ونگرش آنها درمورد انسان،حقوق ووظایف مردم ومسئولان،تعیین مدیریت ها، نگرش آنها درباره زن که منجر به واگذاری برخی مدیریت ها به زنان شایسته و واجدشرایط خواهد شد وارتقاء جایگاه زنان درجامعه که به حل مشکلات تاریخی آنها خواهد انجامید بر سرنوشت اجتماعی مردم تاثیر خواهد گذاشت . امیدواریم مردم ما با درک درست از وقایع جاری منطقه ؛با نگرشی اصولی دست به انتخاب بزنند و کمک کنند تا در جهت بهبود حداقل های زندگی در یک منطقه ی صنعتی؛گامی کوچک برداشته شود. به یقین آنچه انتخاب واقعی مردم باشد مورد احترام خواهد بود و نماینده ی برگزیده وظیفه خواهد داشت از حقوق همه افراد،حتی کسانی که به وی رأی نداده اند دفاع کند ..... چندسال پیش درباره نمایندگان مجلس شعری را انتخاب کرده ودرحسام سرا آوردم؛بدنیست دوباره به آن شعرنگاهی عمیق بیفکنید.برای خواندن اینــــــــــــــــجا راکلیک کنید. [ شنبه 91/2/9 ] [ 8:38 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
بر اساس آمارهای رسمی وغیررسمی که تاکنون منتشر شده وهنوز به تایید شورای نگهبان قانون اساسی نرسیده است از مجموع 106865 رای مأخوذه ،نتایج نهایی آراء بدست آمده در حوزه انتخابیه لنجان بدین شرح است: آقای مجید منصوری بیدکانی با 23 هزار و 197 رای آقای محسن کوهکن ریزی با 19 هزار و 930 رای با توجه به این که هیچکدام از نامزدها نتوانستند یک چهارم کل آراء(26716 رأی )را بدست آورند انتخابات به دور دوم کشیده می شود که براساس اخبارغیر رسمی قراراست دربهار سال 1391(اوایل اردیبهشت)برگزارگردد.
مجید منصوری 44ساله،متولد1346مسجدسلیمان وبزرگ شده درسده لنجان است وتحصیلات دبستان ،راهنمایی ودبیرستان را درشهرستان لنجان به پایان رسانده ودرحال حاضر بامدرک کارشناسی ارشد درذوب آهن اصفهان به کارمشغول است است . محسن کوهکن 54ساله متولد1336 تهران است که تحصیلات خود را تا ابتدای دبیرستان درتهران به پایان برده وسپس در زرین شهر ادامه داده است او که درابتدا دبیرآموزش وپرورش بود دراوایل انقلاب به کارهای اجرایی روی آورد وسپس تاکارشناسی ارشد ادامه تحصیل داد وی در دوره چهارم،هفتم وهشتم نماینده مردم لنجان درمجلس شورای اسلامی بوده است. باکشیده شدن انتخابات به دور دوم بحث های زیادی درباره این دو نامزد انتخاباتی که هریک ویژگی ها وخصوصیات خود را دارند درگرفته است البته تا روز رأی گیری زمان زیادی باقی مانده است ومن هم دراین نوشته قصدندارم شما را به انتخاب این دوفرد تشویق کرده یا از آن باز دارم بیشتر رویکرد این نوشته بحث های عملکردی است. شما به عنوان فردی که دراین شهرستان ساکن هستید ویا به این منطقه تعلق دارید ونیز افراد دیگری که نسبت به این دونفر وعملکرد ایشان شناخت دارید کدام فرد را برای مجلس شورای اسلامی ومنطقه لنجان مناسب تر می دانید؟دلایلتان برای این انتخاب یاعدم انتخاب چیست؟ درباره بحث های قومیتی چه نظری دارید؟مطرح شدن قومیت را درانتخاب نماینده تاچه اندازه درست ومنطقی می دانید؟ پیش بینی شما ازنتیجه انتخابات مرحله دوم مجلس شورای اسلامی درشهرستان لنجان چیست؟
[ پنج شنبه 90/12/18 ] [ 12:11 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
مصطفی رحماندوست در خبرآنلاین نوشت: [ جمعه 90/12/12 ] [ 2:46 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
جبهه متحداصولگرایان(سرلیست:حدادعادل وابوترابی)صدای ملت(سرلیست:علی مطهری)جبهه مردم سالاری(سرلیست:سهیلاجلودارزاده)جبهه ایستادگی(سرلیست:ابوترابی)جبهه پایداری(سرلیست:آقاتهرانی)نامزدهای مستقل(...............؟) اصلاح طلبان(.........؟) و...... این ها مهم ترین نیروهای شرکت کننده درانتخابات مجلس نهم هستند ، نیروهای اصوالگرایی که به هردلیل انشعاب کرده اند حتی اگر این انشعاب برای گرم کردن تنور انتخابات باشد باز هم نشان از وجود نداشتن ساز وکار مناسب برای انتخابات است .اصلاح طلبان به دلایل مختلف حضورکم رنگی در این دوره دارند وبیشتر چهره های مستقل نیز دریکی از دوطیف اصولگرا واصلاح طلب جای خواهند گرفت چراکه به هرحال هرفرد درتفکر سیاسی،اقتصادی،فرهنگی واجتماعی خود به یکی از تفکرهای موجود درجامعه گرایش کُند،معتدل یا افراطی خواهد داشت . این که باگذشت چندسال همه نیروهای اصولگرا دردسته های چندگانه جای گرفته اند مساله عجیبی نیست عجیب تر این است که هریک از این افراد شعارهایی می دهند که برای انجام آنها هیچ تعهدی درقبال مردم ندارند فکر نکنید اینها آدم های بی تعهدی هستند اتفاقا برخی از آنها اینگونه نیستند اما همین تعداد متعهد نیز برای انجام مسئولیتهایشان درقبال مردم نمی توانند سندی گرو بگذارند و یا هر روز به ما مردم گزارش بدهند ،باتجربه هایشان به تجربه دریافته اند که پس از شمارش آراء وحضور درمجلس تاچهارسال خیالشان راحت است وقرارنیست به کسی گزارش بدهند ومامردم بی اطلاع که من هم یکی از آنها هستم درصورت پرسشی ازنمایندگان درباره مسائل مختلف جامعه با ارائه پاسخی نامفهوم توجیه می شویم ودرلاک بی اطلاعی فرو می رویم .... آیابرای رفع این مشکل چاره ای وجود دارد؟ به قانون اساسی مراجعه می کنیم اصل 26 قانون اساسی وجود احزاب را برای اداره کشور بدین شرح پذیرفته است : ( اصل 26: احزاب، جمعیتها، انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناختهشده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت) قانون تشکیل احزاب درسال 1360 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است این قانون را اینجـــــــا می توانید ببینید. از سال 1360 تاکنون احزاب متعددی درجامعه ما شکل گرفته اند که هریک بنا به دلایلی پس از چند سال از ادامه فعالیت منسجم منصرف شده وبا باموانعی روبرو شده اند این روند منجر به ارائه اصلاحاتی توسط مجلس هشتم برای تغییر درچگونگی تاسیس حزب درکشور شد که موارد تغییری را اینجــــــــــا می توانید بخوانید. درصورت تشکیل حزب به معنای واقعی ومنطبق برشرایط فرهنگی واجتماعی کشور هرکدام از احزاب درجذب نیروهای کارآمد تلاش خواهند نمود ومی کوشند تاکارنامه موفقی از خود برجای گذارند بدیهی است درغیراین صورت درنوبت بعدی نتیجه انتخابات را به رقیب واگذارخواهند کرد وبه همین دلیل از دادن اطلاعات کلی ونارسا خودداری خواهند کرد . موضوع دیگر ،مواظبت حزب رقیب از حزب دیگر است .بدین صورت که حزب بازنده، سایه به سایه حزب پیروز حرکت کرده وتمام رفتارهای آنان را مورد ارزیابی قرار خواهند داد این کار چند حُسن دارد یکی این که حزب پپروز را از بی برنامگی وارائه اطلاعات نادرست باز می دارد ودیگر آن که با آگاهی دادن به مردم می کوشد زمینه عدم پیروزی آنان را درانتخابات بعدی فراهم کند . این روزها دائم می شنویم که «مردم باید درباره نامزدهاتحقیق کنند وبه برنامه افراد رای بدهند!!» باید پرسید درانتخاباتی که نتیجه تایید صلاحیت ها حداکثر دوهفته قبل از انتخابات اعلام شده وگروهها ولیست ها یک شبه سربرآورده اند باتوجه به فرصت کم چگونه می توان برنامه نامزدها را مورد ارزیابی قرارداد؟آیا این امکان برای همه افراد سراسر کشور فراهم است؟ممکن است بپرسید درصورت وجود حزب هم شاید نتیجه تایید صلاحیت ها باهمین مدت زمانی اعلام شود پاسخ این است که درآن صورت مردم منتظر حضور فرد نخواهند بود بلکه بیشتر به اهداف وبرنامه های حزب رای خواهند داد اگرچه که برای آنان، فرد نیز، دارای اهمیت وارزش ویژه ای خواهد بود .
این نماینده درحین مذاکرات مجلس مجله مدل لباس وخیاطی مطالعه می کند!! با نگاهی به احزاب شکل گرفته درتاریخ جمهوری اسلامی به این نتیجه می رسیم که تشکیل یک حزب نتیجه به قدرت رسیدن یک فرد بوده است ؛با به قدرت رسیدن فردی به ریاست جمهوری یا ریاست مجلس شورای اسلامی وی خود را مُحق می داند تا به تاسیس حزب اقدام کند به عبارت دیگر«درکشور ما صاحبان مناصب سیاسی،حزب تشکیل می دهند»درصورتی که روال منطقی اینگونه است که«نمایندگان مجلس شورای اسلامی و روسای جمهور از درون احزاب رسمی کشور به قدرت برسند چرا که تنها درآن صورت خود را دربرابر آرمانهای حزب برآمده از آن مسئول دانسته واز ارائه شعارهای بی اساس خودداری خواهند نمود» . پیش از این دیدگاهم را درباره چرایی تشکیل احزاب در اینجــــــــــــــا نوشته ام. اگر از هریک از افرادی که دردوره های قبل وکنونی نامزد انتخابات شده اند بپرسیم که هزینه انتخابات را از کجا وچگونه تامین کرده اند پاسخ درست ودرمانی نخواهیم شنید . این همه وعده و وعید، پوسترهای رنگی،پذیرایی و...،باکدام منظور انجام می شود؟آیا امکان حمایت باندهای ثروت از یک کاندیدای خاص وجود دارد؟آیا دراین صورت او وامدار قدرتمندان نخواهد شد؟ درصورت خطای فاحش وبی برنامگی افراطی که به نابسامانی اوضاع اقتصادی ،اجتماعی ،سیاسی وفرهنگی کشورمنجرخواهدشد این برگزیدگان به چه کسی پاسخگوهستند؟آیا این برگزیدگان که خود با هزاران مشکل وبرخی با رای بسیار کم قدم در راهی خطیر گذاشته اند می توانند برچگونگی اجرای قانون توسط رئیس جمهور وهیات وزیران نظارت کنند ؟ به موجب قانون احزاب،عملکردنامزدها واصولا" همه عملکرد مالی حزب،قابل دسترسی وبازبینی است ومی توان ردپای افراد وسازمانهای پشتیبانی کننده را جست وجو کرده وبا راهکارهای قانونی نسبت به تنظیم رفتارحزب اقدام نمود و این به عدالت نزدیک تراست . این همه هزینه وشعار بدون پشتوانه که در روزهای انتخابات دیوارهای شهر وگوشهای مردم را پرمی کند از کدام پشتوانه اجرایی برخوردار است؟بی رنگ شدن شعارها واز بین رفتن حساسیت افراد هزینه زیادی دارد که هرتازه به دوران رسیده ای به خود حق می دهد درتبلیغات انتخاباتی اش مطرح کند ،نتیجه اش هرچه باشد مهم نیست!حتی اگر به بی اعتمادی مردم منجرشود .... البته هرروشی معایبی هم دارد بنابراین نباید تصور کرد که روش حزبی فاقد هرگونه ایراد است اما می توان گفت روش حزبی اشکالات کمتری نسبت به روش کنونی انتخابات درایران دارد . هشت دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ونُه دوره انتخابات ریاست جمهوری ،اشکالات این روش را روشن کرده است اگر به تشکیلات حزبی هم معتقد نباشیم باید برای رفع اشکالات شیوه کنونی انتخابات چاره ای بیندیشیم چراکه نمی توان سرنوشت قانون گذاری ومدیریت اجرایی کشور را با دوهفته تبلیغات وشناساندن چهره های ناشناس به کسانی سپرد که خود نیز آمادگی پذیرفتن چنین سمت های حساسی راندارند ! شما خودتان دردوهفته چگونه فردی رامی شناسید واختیارتان را به مدت چهارسال که گاهی اثراتش تاسالها ادامه دارد به دست او می سپارید؟خواستگاری دختران هم امروز متحول شده است وما از روزگاری که عروس وداماد تاشب عروسی همدیگر را نمی دیدند فاصله گرفته ایم .... بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد،قانون احزاب هم دربین اصول قانون اساسی وجود دارد، بسیاری از صاحبنظران هم به لزوم تشکیل حزب اشاره وتاکید داشته اند این که چرا درتشکیل اصولی احزاب کارمنسجم ومستمر صورت نمی گیرد پرسشی است که ذهن ها را به خود مشغول می کند ، آیا انشعاب دربین اصولگرایان ،مقدمه تشکیل حزب به معنای واقعی درایران است ؟..... [ سه شنبه 90/12/9 ] [ 6:37 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
اسامی نامزدهای نمایندگی دوره ی نهم مجلس شورای اسلامی در شهرستان لنجان به ترتیب الفبایی: 1-ابراهیم ادیبی 2-علی نقی امیری 3-محمدباتوانی 4-سیدمسعودحسینی 5-فضل الله دهقانی 6-حسین رجایی ریزی 7-احمد علی سلطانی 8-سیدولی الله شهیدی ریزی 9-محمدجوادشیری 10-یزدان طاهری ریزی 11-محسن کوهکن ریزی 12-مجید منصوری بیدکانی 13-سید جواد موسوی زاده 14-کیانوش نعمتی 15-حبیب الله وفایی 16-قدرت الله هادی هرشهرستان برای خود منافعی دارد،منافعی که به همه افراد آن شهرستان مربوط می شود ودرکوتاه مدت وبلندمدت،سود وزیانش به همه افراد آن جامعه می رسد ؛باکمی دقت می توان «منافع ملی»را درهرشهرستان ومنطقه پیداکرد ودر باره آنها بیشتر اندیشه نمود یکی از دلایل انتخاب نماینده برای مجلس شورای اسلامی،شورای اسلامی شهر و...دفاع از این «منافع ملی»است این درست است که نگاه یک نماینده باید معطوف به کل کشور وهمه ملت باشد اما وقتی سیستم اداری کشور به گونه ای نیست که نماینده فقط به قانون گذاری بپردازد وخود رادرگیر مسائل اجرایی نکند موضوع وضعیت دیگری پیدامی کند از نگاهی دیگر،شهرستانها هم بخشی از پیکره بزرگ کشور هستند از این رو گاهی ممکن است مساله یامشکلی به یک شهرستان خاص مربوط شود در این صورت مردم انتظاردارند مسائلشان بانگاه ویژه از طرف نماینده آنان طرح وپیگیری شود چراکه درغیر این صورت انتخاب نماینده از شهرستانها توجیهی ندارد ومی شود نمایندگانی را از اصناف مختلف به نمایندگی برگزیدتابرای کل کشور به قانون گذاری بپردازند! شهرستان ما«لنجان»باتوجه به قرارگرفتن درجوار ذوب آهن(کارخانه ای که توسط روسها بدون توجه به معیارهای زیست محیطی قد برافراشت وقرار بود از ادامه پیشروی روستاها وشهرها به محدوده این کارخانه جلوگیری کند)قرار گرفته است. درکنار این صنعت عظیم،صنایع کوچک وبزرگ دیگری قراردارندکه هریک درانتشارآلاینده ها دست کمی از ذوب آهن ندارند،آْلودگی محیط زیست(آّب،خاک،هوا)مهم ترین مشکل خاص شهرستان لنجان است که رفع ویادست کم کاهش اثرات منفی آن تلاش منسجم وپیگیر را طلب می کند.کنترل این آلایندگی ها امکان پذیر نیست مگر با مدیریت منسجم منطقه ووجود نماینده ای که بتواند این موضوع را باجدیت پیگیری کند.این که آیا مدیریت شهرستان درسالهای قبل توانسته است موضوع آلایندگی ها را باجدیت دنبال کندواقداماتی که نمایندگان دوره های قبلی مجلس دراین زمینه انجام انجام داده اند به نتایج مطلوبی رسیده است یانه موضوعی است که نیاز به پرسش وتحقیق بیشتری دارد . اشتغال،مهاجرت و جهش ناگهانی جمعیت ،اختلاط فرهنگها،مشکل مسکن،خشکسالی ، و...از دیگر مشکلات منطقه ما هستند . اکنون که نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی خود را برای انتخاب درمعرض داوری ما مردم قرار داده اند باید با دید واقع بینانه ،فارغ از تعصب های قومی،محلی،جناحی وحزبی، وباتوجه به کارنامه قبلی و وعده ووعیدهای پیشین افراد،چگونگی انتصاب مدیران و...به قضاوت درباره افراد به صحنه آمده بپردازیم و درکنار«منافع ملی»کشور به«منافع ملی»شهرستان که تابعی از«منافع ملی»کشور است بیندیشیم . ما مشکلات بی شماری داریم باید برای درمان این مشکلات بیشتر بیندیشیم ودرانتخاب خود بیش از پیش دقت کنیم.
[ شنبه 90/12/6 ] [ 1:13 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |