حسام ســرا
| ||
امسال دو دانش آموز ویژه دارم که از نظربدنی وجسمی دچار مشکلاتی هستند یکی روی ویلچر می نشیند وقدرت حرکت ندارد ودیگری ضعف پاهایش مجال ایستادن به وی نمی دهد اما از پا نایستاده وخود را با هر زحمتی استوارنگه می دارد هردو بچه های نازنینی هستند وپدران نازنین تری دارند که هرصبح با اشتیاق آنها را به دبیرستان می آورند وهر ظهر مشتاقانه منتظرند تا کلاسشان تمام شود وباهم به خانه برگردند این کاری است که دست کم درهشت سال گذشته هم انجام داده اند ... این دو باوجود همه مشکلاتی که دارند می کوشند خودرا درصف همکلاسی هایشان آماده نشان دهند ، کُند می نویسند اما درست می نویسند ... امروز که وارد کلاس شدم نگاهم به این دو فرشته زمینی افتاد یک لحظه به یا آوردم که شاید به تقویت روحیه نیاز داشته باشند به بچه ها گفتم : درطی سالهایی که تدریس می کنم بچه های بسیاری را با تفاوتهای گوناگون دیده ام ،باهوش،خوش تیپ، بی علاقه، کم تحرک، چاق ، لاغر، بی انگیزه ، پولدار، فقیر و... اما بعضی وقتها کسانی از آن دانش آموزان در ذهنم مانده اند که نه الزاما" باهوش ترین یا خوش تیپ ترین ویا ثروتمند ترین آنها باشند گاهی کسانی را درخاطر مرور می کنم که هیچ یک از صفات بالا را ندارند .... بعد ادامه دادم : امسال درکلاس ما دو دانش آموز ویژه هست کسانی که با وجود همه محدودیت ها استوار ایستاده اند وباناامیدی وناتوانی مبارزه کرده اند ، خودشان را با افراد سالم در یک صف قرارداده اند وکوشیده اند در این رقابت علمی از همنوعانشان عقب نمانند به همین دلیل باهمه وجود قابل احترامند ومن از صمیم قلب دوستشان دارم . اما کمترین کاری که الان ما می توانیم برای این دوستان خوبمان انجام دهیم این است که همگی بایستیم وتشویقشان کنیم... ایستادند .. دست زدیم با اشتیاق وبی هیچ حاشیه ای .. برق شوق درنگاه آن دو دانش آموز می درخشید وخنده از کنار لبانشان سرازیر بود ... همه نشستند وکلاس در آرامش فرو رفت . روز خوبی بود ....
[ دوشنبه 92/2/16 ] [ 12:53 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 92/2/12 ] [ 11:8 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
همه ساله در دونوبت از دانش آموزان دبیرستانی آزمون پیشرفت تحصیلی به عمل می آیدو ظاهرا" هدف آن است که پیشرفت علمی دانش آموزان در چند درس خاص (ادبیات فارسی،عربی، دین وزندگی، زبان انگلیسی،ریاضی، علوم زیستی،فیزیک، وشیمی) مورد ارزیابی قرار گیرد به همین منظور پرسش های چهارگزینه ای هماهنگی را از دانش آموزان سراسر استان درروز وساعت مشخصی به عمل می آورند وپس از تصحیح ونمره گذاری به وسیله ماشین ،کارنامه ای را برای دانش آموز صادر واز طریق واحد آوزشی به وی تحویل می دهند. دانش آموزان در روزها وهفته هایی که به کلاس می آیند برای پاسخ دادن به پرسش های تشریحی که شیوه برگزاری آزمون های نوبت اول وخردادماه است آموزش می بینند وپرسش های تشریحی با همه معایبی که دارند درتعمیق یادگیری دانش آموزان نقش بیشتری دارند . وقتی دانش آموزان سال اول دبیرستان را باهمه تفاوتهای فردی با 105 سئوال چهرگزینه ای آن هم در 8 درس اغلب محاسبه ای، با وقت محدود درآزمون شرکت می دهیم واز او می خواهیم 105 دقیقه درصندلی خود بنشیندوحرکتی خارج از شئون مدرسه ای انجام ندهد ویمی دانیم که این امر از حوصله کسی با این سن وسال خارج است چه هدفی دنبال می شود؟ یکسان فرض کردن دانش آموزان از نظر توان وحوصله، فرض نادرستی است که کمتر بدان توجه شده ومی شود . فرض کنیم با همه کاستی های برگزاری چنین آزمونهایی، نتایج آزمون استخراج شد؛ با این نتایج قراراست چه عملی انجام شود ؟ وقتی دبیران از نتایج این آزمون بی اطلاعند، وقتی برای دبیران کارنامه ای از وضعیت دانش آموزانشان تهیه نمی شود ، وقتی پس از برگزاری آزمون، پاسخنامه از دسترس خارج وعملا"امکان مراجعه وتجزیه وتحلیل نتایج وجود ندارد ؛ وقتی دانش اموز می داند که در آزمون بی نتیجه ای شرکت می کند که اهمیتی برایش متصور نیستند و وقتی که ... برگزاری چنین آزمونی چه اهمیتی دارد؟ اصلا" به کدام دلیل دانش آموز اول دبیرستانی باید سئوال ریاضی یا مساله فیزیک را در یک دقیقه حل کند ؟ حل مسائل ریاضی با وقت محدود وبدون آموزش کافی دانش آموزان، کدام ناتوانی یا توانایی دانش آموزان را اثبات می کند؟ برگزاری آزمون از 8 درس ظاهرا" مهم با سئولات متعدد وزمان نسبتا" فشرده وخارج از توان دانش آموزان بی انگیزه کدام هدف را دنبال می کند؟ چندین سال است آزمونهای پیشرفت تحصیلی با تبلیغات بسیار برگزارمی شود اما کمتر کسی به نتیجه برگزاری این آزمون اندیشیده است . دوشنبه 7 اسفندماه 4 ساعت از بهترین زمان آموزش صرف برگزاری آزمون پیشرفت تحصیلی شد وپایان کار بی انگیزگی دانش آموزان، بی رغبتی معلمان ونتایجی که مشخص نیست به چه کسانی اعلام می شود حاصل کار یک روزه ما بود . نمی دانم شاید این حساسیت درفضای کنونی مدارس جایگاهی نداشته باشد اما برای رسیدن به موقعیت بهتر چند پیشنهاد درهمین رابطه ارائه می گردد: 1- برگزاری آزمونهای پیشرفت تحصیلی بدون حساسیت دبیران درس مربوطه عملا بی نتیجه است بی اطلاع آنان نتیجه ای حاصل نخواهد شد . 2- اگر به دنبال نتیجه دلخواه هستیم شاید بهتر باشد این آزمونها را با وقت کمترودر چند نوبت برگزار کنیم. 3- برگزاری آزمونهای تشریحی ،ضعف دانش آموزان را بیستر نشان خواهدداد همیشه ساده ترین راهها الزاما" بهترین راهها نیستند. 4- دربرگزاری آزمون یا هربرنامه مدرسه ای دیگر، توجه به روحیات دانش آموزان وحوصله آنان امری ضروری است نشاندن دانش آموزان به مدت 105 دقیقه آن هم روی صندلی نامناسب با هیچ معیاری سازگاری ندارد. 5- درست است که باید وظیفه را انجام داد وصرفا" نتیجه گرانبود اما بی توجهی به نتیجه فعالیتها عاقبت خوشایندی را ترسیم نخواهد کرد . صرف انرژی وزمان زیاد برای کاری که نتیجه لازم را دربر ندارد توجیه پذیر نیست.
[ چهارشنبه 91/12/9 ] [ 12:3 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
سالهاست با نوجوانان وجوانان درارتباطم پیش از اینها هرگاه به تناسب درس وبحث، موضوعی پیش می آمد رفتارها و واکنش های دانش آموزان را به دقت زیر نظر داشتم امروز نیز مثل گذشته همان حساسیت ها را دارم اما درهر حال متناسب با سن وسال آنان پرسش هایشان را تا آنجا که اطلاعات اندکم ومقتضیات زمانی و... اجازه دهند بی پاسخ نگذاشته ام. پیشترها وقتی از جنسیت، رابطه دوستانه، مشکلات خانوادگی، ازدواج وهمسرگزینی،کنترل جمعیت، بارداری ومواردی از این دست صحبتی به میان می آمد نوعی شرم وخجالت کلاس رافرامی گرفت،کسانی از شدت خجالت سرخ می شدند، بعضی سرشان را روی میز می گذاشتند وفقط شنونده بودند وتنها تعدادبسیار کمی جسارت بیان دیدگاه یا دفاع از نظراتشان را داشتند. امروز که همان مباحث را باهمان گروه سنی درمیان می گذارم انگار بحثی عادی وطبیعی را با آنان مطرح می کنم؛ نظرمی دهند، مخالفت می کنند،پرسشگر شده اند وگاهی سکوت ؛ سکوتی که سرشار از ناگفته هاست.! رشد قارچ گونه رسانه ها،استفاده از تلفن همراه مجهز به دوربین وبلوتوث، تعدد شبکه های تلویزیون داخلی وماهواره ای بدون کنترل نظام مند والدین، استفاده روز افزون از اینترنت وفضای مجازی،تنهایی نوجوانان ومشغول بودن والدین به امور دیگر و... بخشی از دلایلی است که فضای ذهنی نوجوانان را متحول کرده است . مشکل این است که این رسانه ها اطلاعات مورد نیاز نوجوانان را بدون سطح بندی وبه صورت کاملا" بی قاعده وبه اصطلاح رایج آن «فلّه ای» دراختیار کاربران قرارمی دهد درست است که اطلاعات نوجوانان نسبت به گذشته بیشتر شده اما این اطلاعات لزوما" به معنای آگاهی ارزشمند به حساب نمی آیند چنان که شاید اطلاعاتی که قراراست در 25 سالگی دراختیار جوانی در این سن وسال قرارگیرد در14 سالگی موجبات ناهنجاری های رفتاری را فراهم نماید . گروه های نامرئی مدارس یکی دیگر از فضاهای پیدا وپنهان برای بیان دیده ها وشنیده ها از این رازهای مگو به حساب می آیند. دلخوش به این نباشیم که ماهواره را از میان خانه برچیده ایم وآن را درجمع خانوادگی خود نپذیرفته ایم باور کنیم وبپذیریم که آنان که برنامه های ماهواره ها را بی هیچ استرس وکنترلی دیده اند مو به مو برای هم سن وسالانشان تعریف می کنند آنگاه که مدرسه ساکت است و کسی درحیاط با کسی دعوانمی کند یا به دنبال کسی بافریاد نمی دود وعده ای دور بچه ای جمع شده اند شاید کلاس آموزشی رایگانی را دایر کرده اند تا اطلاعات طبقه بندی نشده را با شور نوجوانی دراختیار دوستانشان قرار دهندومسئولان راضی از این که «نظم را درمدرسه برقرارکرده اند ..»!چه خیال خامی! بی آن که بخواهم درباره نوجوانان داوری ارزشی انجام دهم بااطمینان می گویم نوجوانان امروز از نظر باز بودن چشم وگوش با نوجوانان دیروز ونسل گذشته تفاوت های بسیار کرده اند باید این تفاوت ها راشناخت ودربرابر آن با چشم باز وگوش شنوا عمل کرد . اگر این اطلاعات مورد نیاز به عنوان مباحث درسی درکتابهای مدارس گنجانده شوند وبراساس سن وجنسیت دانش آموزان توسط معلمان آشنا وآموزش دیده دراختیار نوجوانان قرارگیرند از نقش تخریبی «اطلاعات فلّه ای» کاسته خواهد شد ودرغیر این صورت گاه ناچارخواهیم شد فردی رابرای آموزش های مقطعی دعوت کنیم تا دریک جلسه کوتاه مطالب دسته بندی نشده ای ر دراختیار دانش آموزان قراردهد. گاهی که مطالب طرح شده توسط سخنرانانی را که برای بیان نکاتی درباره بلوغ به جمع دانش آموزان دعوت شده اند با دقت مورد توجه قرارمی دهیم درمی یابیم که سخنران با ولعی خاص به بیان ظرافت های رفتاری درموضوعات جنسی می پردازد آن گونه که هیچ روان پزشک و روان شناسی درهیچ یک از سرزمین های شرقی(ونه لزوما" اسلامی) به چنین امری مبادرت نخواهد کرد انگار مبلغین هم بی پرده شده اند!
[ جمعه 91/11/6 ] [ 11:46 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
اشاره: نوشتن کتاب درسی یکی از مهم ترین موارد تخصصی در نظام های آموزشی متمرکز است بسیاری از نویسندگان درحیطه تألیف کتاب درسی توانابوده وبرخی دیگر توانا نیستند.وقتی مفاهیم مهم واساسی دراختیار فردی نااشنا به فلسفهآموزش وپرورش وموقعیت و سن مخاطبان قرار گیرد محصول ناهماهنگی تولید می شود که با اهداف موردنظر فاصله بسیار خواهد داشت . یکی از کتابهای درسی دانش آموزان در دوره راهنمایی تحصیلی کتاب« آمادگی دفاعی» نام دارد این کتاب درطول سالهای گذشته سیر متغیری را دنبال کرده است روزگاری به دفاع نظامی می پرداخت وبا آموزش دفاع رزمی وسلاح های مختلف جنگی می کوشید آمادگی دفاعی دانش آموزان (عمدتا"پسران) را افزایش دهد . باپایان دوران دفاع مقدس،برنامه ریزان کوشیدند محتوای کتاب را به سمت دفاع غیر نظامی سوق دهند . آنچه در این سالها به صورت مکرر شاهد آن بوده ایم تغییر متوالی محتوا بوده است به عنوان نمونه کتاب چاپ 1390 در66صفحه ،دوفصل و در12 درس تدوین شده است .فصل اول باعنوان دفاع وشامل عناوین فرعی :دفاع وضرورت آن،چراکشور ما موردتهاجم دشمنان قرارگرفت،مدافعان سرزمین ایران، فعالیت های بسیج، زنان قهرمان، پدافندغیرعامل، جنگ روانی و درس آزاد سازمان دهی شده ودرفصل دوم باعنوان زلزله وراه های مقابله باآن درسهای :ضرورت واهمیت کسب آمادگی دربرابر زلزله،ایمنی دربرابر زلزله، درزمان وقوع زلزله چه باید کرد؟ وبعد از وقوع زلزله چه باید کرد؟ تنظیم گردیده است. در مهرماه سال 1391 حجم کتاب به 90 صفحه افزایش یافته ودرسهای: بسیج مدرسه عشق، هشت سال دفاع مقدس،مردان مبارز،جنگ نرم ونظام جمع وافزارشناسی به محتوای فصل اول کتاب افزوده شده است . نگاهی به محتوای مطالب وسبک نگارشی کتاب سال 1391 نشان می دهد که نویسندگان روحیات دانش آموزان سال سوم راهنمایی، دامنه لغات یادگرفته شده توسط آنان وحجم مطالب گنجانده شده در هر درس را نادیده گرفته اند تاجایی که مطالب سنگین ودربعضی موارد دور از ذهنی را برای دانش آموز سال سوم راهنمایی آماده کرده اند . محتوای مطالب هر درس گاهی چنان پیچیده و درهم تنیده می شوند که برای تدریس معلم در45 دقیقه تدریس هفتگی، نامناسب واغلب دردسر ساز می شوند . به نظر می رسد هدف برنامه ریزان درسی برای ارائه آمادگی دفاعی بالابردن آمادگی های نظری وعملی دانش آموزان در دفاع غیر نظامی است اما محصول ارائه شده به دانش آموزان که درقالب کتاب درسی خودنمایی می کند و وقت محدود این کتاب، هدف مورد نظر رامحقق نمی سازد . معلمان درس آمادگی دفاعی افراد ثابتی نیستند وهریک به تناسب برنامه درسی وکمبود ساعات تخصصی ناچار به پذیرش تدریس این درس می شوند و اگر برای آموزش این افراد اقدامی هم صورت گیرد سال تحصیلی سپری شده است وسال بعد افراد دیگر با کتاب جدید التالیفی مواجه هستند که هیچگونه آموزشی برای تدریس دریافت نکرده اند واین دور بسته همچنان ادامه دارد... چند پیشنهاد به برنامه ریزان درس آمادگی دفاعی: 1- به نظر می رسد تغییر عنوان کتاب به « دفاع غیر نظامی» بیش از عنوان کنونی می تواند دربرگیرنده اهداف کتاب باشد. 2- درموضوع دفاع،دانش آموزان همواره با دو دشمن داخلی(مزاحمین خیابانی، زورگیران و...) ودشمن خارجی مواجه هستند. ممکن است سالها بگذرد وکشور درگیر دفاع دربرابر دشمن خارجی نشود اما شرارت های محلی درقالب زورگیری، مزاحمت و... همواره وجود دارند برای پرداختن به این موضوعات که باگسترش شهرنشینی افزایش می یابند درکتاب، سیاست روشنی دیده نمی شود . 3- پیشنهاد می شود مطالب این کتاب،برای بازنویسی به نویسنده ای درحوزه ادبیات کودک ونوجوان داده شود چراکه این مطالب با شرایط سنی دانش آموزان سوم راهنمایی همخوانی ندارند. 4- یادگیری تقسیم بندی های متعدد وچندگانه موضوعات ، برای دانش آموزان دشوار است واین موضوع از امتیازات کتاب به شمار نخواهد رفت . 5- لازم است به موضوع آموزش معلمان این درس با نگرش جدید وامروزین توجه ویژه گردد. 6- گنجاندن موضوعات مورد نیاز دانش آموزان می تواند جذابیت کتاب را برای یاد دادن مطالب دیگر که لازم است دانش آموزان بدانند آماده کند. 7- روان سازی مطالب به معلم ودانش آموزان درتدریس ویادگیری کمک خواهد کرد وچنانچه به هردلیل این موضوع مورد توجه قرارنگیرد معلمان ناگزیر به روش های نادرست تدریس از قبیل ارائه مجموعه سئوال وجواب خواهند پرداخت که در این صورت اهداف آموزشی این درس ( وهیچ درس دیگر)محقق نخواهد شد 8- به نظر می رسد حجم کتاب با زمان تدریس درنظرگرفته شده(45دقیقه درهفته) وویژگی های فراگیران تناسب نداشته باشد. 9- اصولا" نظام آموزشی ما مصمم است مطالب زیادی را در زمان محدود به دانش آموزان منتقل کندوکتاب آمادگی دفاعی نیز از این موضوع مستثنی نیست باید دانست که پرگویی الزاما" به افزایش توانایی منجر نخواهد شد. 10- مخاطرات طبیعی تنها درزلزله خلاصه نمی شوند، سیل، آتش سوزی،آلودگی های زیست محیطی، ترافیک و... نیز می توانند دراین بخش جای گیرند زلزله، فاجعه ای ناگهانی است وترافیک، آلودگی های زیست محیطی(آب، هوا، خاک و آلودگی صوتی)به صورت تدریجی زندگی انسانها را نابود می کنند...
[ یکشنبه 91/11/1 ] [ 12:23 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
چندسال پیش که تازه اینترنت به فضای آموزشی پاگذاشته بود ،مثل هر نوآوری دیگر، مدیران مدارس را به داشتن فضای مجازی برای آموزش وتربیت دانش آموزان تشویق می کردندبه این ترتیب استفاده از وبلاگ های رایگان فارسی رواج یافت کاربه جایی رسید که درهر جلسه وکارگروهی روی داشتن وبلاگ تأکید فراوان می شد ورفته رفته دبستانها، مدارس راهنمایی ودبیرستانها وهنرستانها ومجموعه های وابسته به آموزش وپرورش صاحب فضایی به نام وبلاگ یا احیانا" سایت مستقل شدند اداره آموزش وپرورش هم از این قاعده مستثنی نبود . شدت تأکید رفته رفته رنگ باخت ، مدیرانی که بی هیچ آموزش وتوجیه فلسفی وذهنی به ساختن وبلاگ مبادرت کرده بودند پس از کم شدن فشارهای روانی کم کم با وبلاگ مدرسه خداحافظی کردند وفقط گاه گاهی به مناسبتی مطلبی را درصفحه اول وبلاگ به نمایش درمی آوردند که نشان دهند وبلاگ زنده است تا مدیر زنده است ! کافی است درموتور جست وجوی گوگل نام مدارس شهر یا شهرستانتان را نوشته وکلید جستجو را بفشارید حاصل این جستجو «گورستانی از وبلاگهاست» که کسی برای آنها مجلس ترحیمی هم برپانکرده است! به سایت های ادارات آموزش وپروش هم که نگاه کنیم وضع بهتری ندارند چراکه به روز رسانی آنها مرتب انجام نشده و اطلاعات مربوط به اسامی مدیران وکارشناسان، تلفن وایمیل های تماس و.. مربوط به مدتها قبل می باشند . متاسفانه هیچ متولی مشخصی برای اصلاح این روند وجود ندارد و از آن بدتر این که انگیزه ای نیز برای به روز رسانی این محتواهای دیجیتال موجود نیست . اگر قرارباشد فضای وبلاگ یا وبسایت یک مدرسه یا اداره به صفحه ای برای خوش آمدگویی وتبریک وتسلیت باشد بدان دلیل که بازدید کنندگان این موارد اندک خواهند بود امری هزینه بر وفاقد کارآیی لازم است . ترویج شتابزده وبی محاسبه یک فن آوری درجامعه این روند را به دنبال دارد به نظر می رسد تا زمانی که فلسفه استفاده از روش های جدید اطلاع رسانی برای مدیران تبیین نشود واز افراد کارآمد برای ترویج روش های جدید بهره برداری نگردد باز هم راه های آزمون وخطا باز خواهد بود. وبلاگ های فعال مدارس به شدت وحشتناکی قائم به فرد هستند یعنی فرد علاقه مندی وجود دارد که با هرنوع گرفتاری وبلاگ مدرسه را به روز می کند وآن هنگام که به هردلیل حضور وی درمدرسه منتفی شود همه چیز راکد ودراندک مدتی نابود خواهد شد شاید این بدان دلیل است که مدیران هنوز به لزوم یا عدم لزوم وبلاگ مدرسه یا هر موسسه دیگری باور درستی ندارند نکته بسیار مهم دراین زمینه آن است که با اختصاص معاون فن آوری به مدارس باز هم این موضوع عملیاتی نشده است این موضوع درجای خود نیاز به بررسی های واقع بینانه وهمه جانبه دارد .... اگر مدیر، معلم، دانش آموز یا مسئول آموزشی هستید به چند وبلاگ مدارس یا ادارات سری بزنید واگر فرزند دانش آموز دارید به وبلاگ مدرسه یا مدارس فرزندانتان نگاهی بکنید واگر تفاوت فاحشی یافتید اعلام فرمایید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشخصات وبلاگ یا وبسایت های مرده: 6- وبلاگ هایی که مطالبشان با اهداف موسسه همخوانی نداشته باشدواز آرمانهای موسسه دور افتد. بخش عمده ای از وب سایتهای فارسی و به خصوص دولتی و عمومی در ایران از نظر فنی مرده محسوب می شوند چرا که به روز رسانی آنها به طور منظم صورت نمی گیرد . بارها شده که مراجعه کنندگان به وب سایتهای دستگاه های دولتی اطلاعاتی دریافت کرده اندکه اساسا" ماه ها و بلکه سال ها است قدیمی و بلا استفاده شده اند!! اگر به فضای مجازی برویم و تفکرمان همچنان آنالوگ( یک سویه) باشد، مراجعهکنندهها را با وب یخ، مرده و سرد مواجه میکنیم، دراین نوع وب ها فقط اطلاعات میمیرد. اصلا اکسیژن فضای وب، اطلاعات است از این رو مرتب کار کردن و بهروزرسانی محتوا در این فضا اهمیت دارد. به نظر میرسد چون فضای مجازی برای برخی از مدیران ما قابل لمس ودرک نیست نمیتوانند با آن رابطه مناسبی برقرار کنند و در سیاستگذاری هم به آن بیتوجه هستند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پی نوشتها: 1- دوستی از سر ارادت وشاید ...برایم نوشته است... در این یکی دوماه محافظه کارشده ای ودرباره آموزش وپرورش ومشکلاتش نمی نویسی!! البته مرانیز باتهدید نواخته است که...! این را بدان دلیل نوشتم که بگویم اگر چه نوشتن، مشغله اصلی ذهنی من است اما همیشه نمی توان مطلب انتقادی نوشت به این دوست خوبم توصیه می کنم اگر سوژه هایی برای نوشتن سراغ دارند معرفی کنند گاهی در یافتن موضوع جدید سرگردان می شوم از طرف دیگر ایشان اگر توان خود را آنگونه که نثر زیبایشان را درنوشتن انتقاد از من به کاربرده اند به کارگیرند مشکل به کلی برطرف خواهد شد اگر مشکلی درآموزش وپرورش وجود دارد نمی توان انتظار داشت که یک نفر با دیدگاه واطلاعات محدود خود بتواند به همه آنها بپردازد شاید مطالب ماههای اخیرم مانند گذشته نباشند اما این بیشتر به روحیات شخصی ونداشتن موضوع برمی گردد .به مطلب «پایان دنیا...» ویا «از خوش خیالی تاواقعیت» درهمین صفحه توجه کنید.. هرگاه حرفی برای گفتن داشته باشم خواهم نوشت شک نکنید ..... 2- مطلب عصر ارتباطات، بعضی ها را به خطا انداخته بود که شاید من با گسترش صنعت وفن آوری مخالف باشم بر این نظر هستم که گریزی از فن آوری نیست وخواه ناخواه دنیای ما به سمت دیجیتال شدن پیش خواهد رفت، آن نوشته تلنگری بود بر رفتار ما نسبت به فن آوری واین که از این وسایل که دستاورد بشری برای زندگی بهتر است بهره برداری مناسب تری صورت گیرد وگرنه امکان ایستادگی دربرابر تکنولوژی مانند آن است که بخواهیم با بیل اسباب بازی پلاستیکی، راه عبور رود نیل یا می سی سی پی راببندیم.....
[ یکشنبه 91/10/24 ] [ 10:17 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
چهره های شاداب دخترکان دبستان شین آباد پیرانشهر درکوتاه زمانی درآتش بی امان بخاری نفتی سوخت آنچه ماند چهره های متورم و بغض آلود پدران ومادرانی است که باهزاران امید وآرزو فرزندشان را برای تعلیم وتربیت راهی مدرسه کردند واین حادثه اتفاق افتاد فکرش هم به جان آدمی وحشت می اندازد تصورکنید کسی از فامیل دور یا نزدیک به این مصیبت دچارشده باشد ..غم بزرگی است به بزرگی حادثه آتش سوزی دبستان روستای شین آباد پیرانشهر چه کسی مقصر است ؟
به این دوخبر دقت کنید: 1 [ دوشنبه 91/9/20 ] [ 10:46 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |