سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

ای فلانی زندگی شاید همین باشد ؟!

یک فریب ساده ی کوچک

آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را

جز برای او و جز با او نمی خواهی.

من گمانم زندگی باید همین باشد ...

زخم خوردن

آن هم از دست عزیزی که برایت هیچکس چون او گرامی نیست.

بی گمان باید همین باشد. . .

م.امید (مهدی اخوان ثالث)

 


[ شنبه 92/2/7 ] [ 12:12 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

سودصداوسیماازتبلیغات تلویزیونی

درآمد حدود یک میلیارد تومان از تبلیغات فقط تلویزیونی، که چندان از نظر کارشناسان مفید نیستند، سبب شده تا صداوسیما چندان به هشدارهای متخصصان درباره تبلیغات مضر توجه نکند.
هرچند که اصل‏ یکصد و هفتاد و پنجم‏ قانون اساسی می گوید که در رسانه‏ های‏ گروهی‏ (رادیو و تلویزیون‏) آزادی‏ انتشارات‏ و تبلیغات‏ طبق‏ موازین‏ اسلامی‏ باید تأمین‏ شود، اما قرار هم بر تبلیغاتی که مضر برای جامعه باشد هم نیست.
سال‌هاست که صداوسیما با انتقاد مشابهی درباره مضر بودن برخی کالاهایی که تبلیغ می کند مواجه است. تبلیغاتی که اگر این سازمان بخواهد از آن چشم بپوشد باید فقط در بخش سیما  با روزی 2 میلیارد تومان خداحافظی کند.

در آخرین این انتقادها، دکتر طریقت منفرد وزیر جدیدبهداشت، درمان و آموزش پزشکی در جلسه ای که معاون اول رئیس جمهوری حضور داشت گفت: تقاضا داریم در نهادهای فعال و در راس آنها صدا و سیما، "سلامت" را یاری کنید. وقتی کودکان به مصرف مواد غذایی پرنمک تشویق می‌شوند و به این مواد غذایی عادت می‌کنند، چگونه می‌توان این موضوع را اصلاح کرد.
وزیر بهداشت با انتقاد از تبلیغ مواد غذایی پرنمک و همچنین مواد غذایی که از سلامت کافی برخوردار نیستند، افزود: همین مواد غذایی پرنمک، یکی از عوامل فشارخون زودرس در افراد است. اگر این اقدامات در صدا و سیما کنترل نشود، مسائل خاص خود را در سبک زندگی افراد جامعه به دنبال خواهد داشت.

از دیدگاه تبلیغات، کودکان طعمه‌هایی عالی به شمار می روند. آنها زیاد تلویزیون نگاه می‌کنند، پول توجیبی زیادی خرج می‌کنند، با مادر‌هایشان به خرید می‌روند و برای خرید آخرین تولید خوراکی و یا دیگر اقلامی که دوست دارند، آنها را تحت فشار می گذارند. در اروپا به تدریج قوانین منع تبلیغات برای کودکان فراگیر می‌شود. مخالفان ادعا می‌کنند که کودکان هنوز تجربه لازم برای تمیز تبلیغات از برنامه‌سازی واقعی را ندارند.
«لارم مارن»، مشاور عالی وزارت فرهنگ و سوئد می‌گوید: «کودکان توان درک موضوع تبلیغات را ندارند و تبلیغات‌چی‌ها نیز از کودکی و ناپختگی آنها سوءاستفاده می‌کنند».

آمارها می‌گوید 70 درصد کودکان از تبلیغات در نحوه رفتار خوب تاثیر می گیرند. 60 درصد والدین از تمایل کودک به خرید اجناس تبلیغ شده سخن گفته اند. ماده 12 بند 10 نیز تصریح کرده که تبلیغ کالای بازرگانی و خدمات تجارتی در کودکستان ها، دبستان ها و دبیرستان ها ممنوع است. 
با این همه سیما با بازار چرب و نرمی مواجه است که به این راحتی‌ها نمی‌تواند از آن دل بکند. بد نیست پیش از ادامه نگاهی به جدول تعرفه بیندازید. 

محـــدوده قیــمت پخـش تبلیــغات تلویزیونی

از قیـــــمت(حداقل)

تا قیـــــمت(حداکثر)

شـبکه یک - هـر ثانیــه به تومان

9،900

237،600

شـبکه دو - هـر ثانیــه به تومان

2،250

50،600

شـبکه سه - هـر ثانیــه به تومان

6،750

178،200

شـبکه چهار - هـر ثانیــه به تومان

5،400

15،750

شـبکه پنج - هـر ثانیــه به تومان

2،250

153،450

شـبکه خبر - هـر ثانیــه به تومان

13،500

38،500

شـبکه آموزش - هـر ثانیــه به تومان

1،350

13،500

شـبکه مستند - هـر ثانیــه به تومان

2،250

4،050

شـبکه شما - هـر ثانیــه به تومان

2،250

4،050

شـبکه بازار - هـر ثانیــه به تومان

900

3،150

شـبکه ورزش - هـر ثانیــه به تومان

4،050

6،750

شـبکه نمایش - هـر ثانیــه به تومان

4،050

6،750

شـبکه پویا نمایی - هـر ثانیــه به تومان

5،400

6،750



طبق تعرفه‌های اعلام شده در سال‌های پیش و همچنین تعرفه‌های امسال که در جدول آمده، به طور متوسط می‌توان گفت که این سازمان درآمد خوبی از تبلیغات فقط در تلویزیون دارد. اگر این عدد را به طور متوسط 100 هزار تومان قرار دهیم و فرض کنیم که این سازمان در طول هر یک ساعت 10 دقیقه آگهی پخش کند(که معمولا بیشتر است!)، عدد آن در طول 24 ساعت 120 دقیقه می‌شود که به عبارتی میشود: 7 هزار و 200 ثانیه که اگر ضرب در 100 هزار تومانش کنیم می شود چیزی حدود 720 میلیون تومان درآمد فقط از آگهی های تلویزیونی.

با این درآمد شاید کمی سخت باشد که انتظار داشته باشیم صداوسیما توجهی کند به اینکه آیا تبلیغاتش برای سلامتی بچه‌ها ضرر دارد یا نه.

 


[ پنج شنبه 92/1/29 ] [ 12:16 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

چرا پشت سر آدم ها حرف می زنند؟

پیشرفتهای حسادت آور است که معمولاً جرقه شروع غیبت پشت سر شما میشود. کسانیکه خیلی موفق باشند معمولاً محبور میشوند پوسته هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را بشکنند. این واقعیت دلیل غیبت کردن دیگران پشت سر شما است، چه در مدرسه، چه دانشگاه و چه محل کار.
نفرت، ناامیدی، ناراحتی، طرد شدگی، عصبانیت، حسادت، پریشانی، ضعف، شکست، دلسرد شدن، افسردگی، انتقام، آزردگی ، .... شما هم فقط به این دلیل که یک نفر پشت سرتان حرف زده است، دچار این احساسات شده اید؟

وقت آن رسیده که همه آنها را کنار بگذارید. چرا دیگران پشت سرتان حرف میزنند ؟ برای کنار آمدن با آن چه می توانید بکنید؟

1)شما فردی موفق هستید
در بسیاری از موارد، آدمها وقتی پشت سرتان حرف میزنند که شما به چیزی رسیده باشید که آنها قدرت آن را نداشته باشند. پیشرفتهای حسادت آور است که معمولاً جرقه شروع غیبت پشت سر شما میشود. کسانیکه خیلی موفق باشند معمولاً محبور میشوند پوسته هنجارهای اجتماعی و فرهنگی را بشکنند. این واقعیت دلیل غیبت کردن دیگران پشت سر شما است، چه در مدرسه، چه دانشگاه و چه محل کار. خواننده ای مشهور بنام X را در نظر بگیرید. نمیخواهیم بحث کنیم که او خواننده خوبی است یا نه. اما مطمئناً همه شما میلیونها «من از X متنفرم»هایی که در فیسبوک هست را دیده اید. دلیل آن ممکن است این باشد که X بسیاری از هنجارهای سنتی موسیقی را شکسته است.

2)به جنبه های خوب زندگی شما حسادت میکنند
بگذارید باز مثال بزنیم. آقای X در کمتر از 6 ماه وارد شرکت ABC شده، ترفیع گرفته و مدیر می شود. آقای Y و خانم Z از دو سال پیش در آن شرکت مشغول به کار بوده و مشتاقانه منتظر ترفیع گرفتن به همان مقام بوده اند. اما این تازه وارد، آقای X، از آنها جلو زده است. آقای Y و خانم Z همه ی روز مشغول حرف زدن پشت سر او هستند. ترفیع گرفتن در محل کار فقط یک نمونه بود. واقعیت سخت زندگی این است که وقتی به چیزی که به دست آورده اید یا انجام داده اید حسادت کنند، شروع به حرف زدن پشت سرتان خواهند کرد.

3)کار بهتری برای انجام دادن ندارند
حرف زدن دیگران پشت سرتان به این معنی است که واقعاً کار بهتر و مفیدتری برای انجام دادن ندارند. مطمئناً همه ما می خواهیم که زندگی مفیدتری بسیار پرمفهوم تر از غیبت کردن و حرف زدن پشت سر این و آن داشته باشیم.
این فقط نشانگر یک واقعیت است: آنها افرادی بیچاره و قابل ترحم هستند.


وقتی دیگران پشت سرتان حرف میزنند چه بکنید

1)هیچ کاری نکنید

یکی از اولین کارهایی که باید بفهمید و درک کنید این است که هیچ کاری از دستتان برنمی آید. ممکن است بتوانید یک نفر که پشت سرتان حرف زده است که خاموش کرده یا توجیه کنید اما اینکار را درمورد چند نفر در دنیا میخواهید انجام دهید؟

آیا میدانستید که آدمی مثل استیو جابز هم منتقدان زیادی داشته که از شیوه مدیریت و بازاریابی او و حتی شخصیتش خوششان نمی آمده؟ نکته ای که میخواهیم عنوان کنیم این است که علیرغم هر کاری که در زندگیتان میکنید و میزان موفقیتتان، همیشه آدمهایی هستند که مخالف شما باشند و برای پایین کشیدن شما ممکن است پشت سرتان حرف بزنند.

2)بفهمید که آنها هیچ اهمیتی ندارند

آدمهایی که پشت سر شما حرف میزنند، در زندگیتان اهمیتی ندارند.

اگر واقعاً آدمهای مهمی در زندگی شما بودند، طرف شما بودند، درست است؟ شادی و خوشبختی واقعی شما به پیشرفت و سلامت خود و عزیزانتان بستگی دارد. هر چه که دیگران میگویند، احساس میکنند یا انجام میدهند نباید بر خوشبختی و طرزفکر شما اثر بگذارد. قبل از اینکه دیر شود این مسئله را درک کنید.

3)وقتی ازکنار آنها می گذرید، با اعتمادبه نفس لبخند بزنید

بدترین ضربه به کسی که پشت سر شما حرف میزند این است که ببیند با اعتمادبه نفس کامل به آنها لبخند میزنید؛ لبخندی که میگوید «من میدانم که پشت سرم حرف میزنید اما برایم مهم نیست!» وقتی از کنارشان عبور میکنید، طوری راه بروید که انگار خوشبختترین آدم روی زمین هستید.

4)به حرفهایشان بخندید

یکی دیگر از بدترین ضربه هایی که میتوانید به کسانی که پشت سرتان حرف میزنند وارد کنید، شادی و خوشبختی شماست. این واقعیت که این کار آنها اهمیتی برای شما نداشته و اذیتتان نکرده است به معنی شکست آنهاست.

5) احساس قربانی شدن نکنید

همانطور که احتمالاً تا حالا متوجه شده اید، موقعیتی که دیگران پشت سرتان حرف میزنند به موفقیت شما در چیزی که توسط آنها مورد حسادت واقع شده بستگی دارد. این فقط به یک واقعیت منتهی میشود: از همان ابتدا شما پیروز میدان بوده اید. نقشتان را بعنوان برنده، بازی کنید، جشن بگیرید و از این واقعیت که حتماً ارزشمند بوده اید که درموردتان حرف میزنند، لذت ببرید.

6) دستگاه پشتیانی خودتان را داشته باشید

بله، همه ما دوستان و همکارانی داریم که مراقب ما هستند. اگر شما اینطور نیستید، دلیلی برای ترسیدن وجود ندارد زیرا همه ما باید از جایی شروع کنیم، درست است؟ با محبت کردن به اطرافیانتان شروع کنید. هر روز برای مهربان بودن تلاش کنید. با این روش طرفدارانی برای خودتان درست خواهید کرد. داشتن یک سیستم پشتیبانی سالها طول میکشد، پس صبور باشید و هر روز را یک چالش جدید ببینید.

7)برای رویارو شدن با آنها خوب برنامه ریزی کنید

واکنش بد در چنین موقعیتی کمکتان نخواهد کرد. فقط این واقعیت را ثابت خواهد کرد که از نظر ذهنی تحت تاثیر آن حرفها قرار گرفته اید. آرام باشید و از این مهمتر نشان دهید که شایعاتی که درموردتان شکل گرفته است هیچ اهمیتی برایتان ندارد. اگر لازم است در موقعیتی مثل این برخورد کنید، باید خوب برنامه ریزی کنید. با این افراد پشت درهای بسته صحبت کنید تا کس دیگری از ماجرا باخبر نشوید.

8)چشمتان را باز کنید
حتماً بسیاری از افراد سرشناس و موفق را می شناسید که مورد انتقاد قرار گرفته اند و توسط کسانی که پشت سرشان حرف میزده اند مورد استهزاء قرار گرفته اند. آنها چه وجه اشتراکی دارند؟ درکنار این واقعیت که توسط میلیونها نفر مورد انتقاد قرار گرفته اند، در کار خودشان بسیار موفق بوده اند. همه این افراد به آرزوهایشان رسیده اند. اینکه چطور به آرزوهایشان دست یافته اند یا مسیر درستی را برای آن انتخاب کرده اند یا نه بحث دیگری است. نکته مهم موفقیت آنهاست.

نکته مهم : گاهی اوقات حرف زدن پشت سر دیگران بدان دلیل است که سرنوشت ما در دست اوست وچون نمی توانیم مستقیم وبی واسطه با او حرف بزنیم یا انتقاد کنیم با حرف زدن پشت سر او خودمان را تخلیه می کنیم اما این تخلیه روانی تغییری در اوضاع ایجاد نخواهد کرد !!


تنها راه موفقیت

نه، با دعوا کردن با هر یک نفری که پشت سرتان حرف میزند، موفق نخواهید شد. با احساس ناامیدی و منزوی شدن هم همینطور. تنها راه موفقیت، جلو رفتن و ادامه دادن راهتان علیرغم حرف دیگران است. تنها راه موفقیت همین است!



[ جمعه 92/1/23 ] [ 7:39 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دشواری تصمیم گیریگروهی از بچه ها در نزدیکی دو ریل راه آهن، مشغول به بازی کردن بودند. یکی از این دو ریل قابل استفاده بود ولی آن دیگری غیرقابل استفاده. تنها یکی از بچه ها روی ریل خراب شروع به بازی کرد و پس از مدتی روی همان ریل غیرقابل استفاده خوابش برد.3 بچه دیگر هم پس از کمی بازی روی ریل سالم، همان جا خوابشان برد. قطار در حال آمدن بود ، و سوزن بان تنها می بایست تصمیم صحیحی بگیرد. سوزن بان می تواند مسیر قطار را تغییر داده و آن را به سمت ریل غیرقابل استفاده هدایت کند و از این طریق جان 3 فرزند را نجات دهد و1 کودک قربانی این تصمیم گردد و یا می تواندمسیر قطار را تغییر نداده و اجازه دهد که قطار به راه خود ادامه دهد.

سوال:
اگر شما به جای سوزن بان بودید در این زمان کوتاه و حساس چه نوع تصمیمی می گرفتید؟
بیشتر مردم ممکن است منحرف کردن مسیر قطار را برای نجات 3 کودک انتخاب کنند و 1 کودک را قربانی ماجرا بدانند که البته از نظر اخلاقی و عاطفی شاید تصمیم صحیح به نظر برسد

اما از دیدگاه مدیریتی  چطور .... ؟
در این تصمیم، آن 1 کودک عاقل به خاطردوستان نادان خود (3 کودک دیگر) که تصمیم گرفته بودند در آن مسیر اشتباه و خطرناک، بازی کنند، قربانی می شود.
این نوع معضل هر روز در اطراف ما، دراداره، جامعه در سیاست و به خصوص در یک جامعه دموکراتیک اتفاق می افتد، اقلیت قربانی اکثریت احمق و یا نادان می شوند.
کودکی که موافق با انتخاب بقیه افراد برای مسیر بازی نبود طرد شد و در آخر هم اوقربانی این اتفاق گردید و هیچ کس برای او اشک نریخت.
کودکی که ریل از کار افتاده را برای بازی انتخاب کرده بود هرگز فکر نمی کرد که روزی مرگش این گونه رقم بخورد.اگرچه هر 4 کودک مکان نامناسبی را برای بازی انتخاب کرده بودند ولی آن کودک تنهاقربانی تصمیم اشتباه آن 3 کودک دیگر که آگاهانه تصمیم به آن کار اشتباه گرفته بودند شد.
اما با این تصمیم عجولانه نه تنها آن کودک بی گناه وعاقل جانش را از دست داد بلکه زندگی همه مسافران را نیز به خطر انداخت زیرا ریل از کار افتاده منجر به واژگون شدن قطار گردید و همه مسافران نیز قربانی این تصمیم شدند و نتیجه این تصمیم چیزی جز زنده ماندن 3 کودک احمق نبود.
مسافران قطار را می توان به عنوان تمامی کارمندان سازمان فرض کرد و گروه مدیران را همان کودکانی در نظر گرفت که می توانند سرنوشت سازمان (قطار) را تعیین کنند.
گاهی در نظر گرفتن منافع چند تن از مدیران که به اشتباه تصمیمی گرفته اند، منجر به از دست رفتن منافع کل سازمان خواهد شد و این همان قربانی کردن صدها نفر برای نجات این چند نفر است.
زندگی کاری همه مدیران پر است از تصمیم گیری های دشوار . با عدم اتخاذ تصمیمات صحیح به سبک مدیریتی، به پایان زندگی مدیریتی خود خواهید رسید.

به یاد داشته باشیم: آنچه که درست است همیشه محبوب نیست... و آنچه که محبوب است همیشه حق نیست!"


[ سه شنبه 91/12/15 ] [ 1:16 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
<< مطالب جدیدتر           

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 112
بازدید دیروز: 33
کل بازدیدها: 1470145