سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

یکی از ابزارهای حیاتی دردنیای امروزی فناوری، فلش مموری است. فلشی که به راحتی ممکن است گم شود یا دو سوته بسوزد. درمورد گم کردن فلش مموری، ما نمی توانیم توصیه خاصی بکنیم به جز اینکه بچه ها مراقب باشید!

اما درمورد سوختن یا نسوختن و جلوگیری از مشکلات سخت افزاری احتمالی می توان به یکی دو نکته اشاره کرد؛ مثلا اینکه وقتی کارتان با فلش مموری تمام شده و می خواهید آن را از کامپیوتر جدا کنید، حتما آن را Safe to Remove کنید.

وقتی یک فلش USB را به کامپیوتر متصل می کنید و روی آن چیزی کپی می کنید، درواقع ممکن است قسمتی از اطلاعات مربوط به این نقل و انتقال داده ها روی RAM کامپیوتر ذخیره شود که با Safe to Remove کردن، شما درواقع به سیستم می گویید دیگر نیازی به اطلاعات روی رم نیست و سیستم با پاک کردن این اطلاعات، اجازه می دهد تا فلش تان را از کامپیوتر جدا کنید.

ممکن است در ویندوز هفت یا ویندوز ویستا چراغ چشمک زن فلش خاموش نشود. در صورتی که معمولا در ویندوز XP با Safe to Remove کردن، این چراغ خاموش می شود. این چراغ اگر در حال چشمک زدن باشد، نشان دهنده این است که سیستم در حال خواندن یا کپی کردن اطلاعات روی فلش است و چراغ ثابت نشان دهنده این است که هیچ اطلاعاتی بین فلش و سیستم رد و بدل نمی شود. پس اگر دیدید که چراغ فلش در حال چشمک زدن است، به هیچ وجه آن را از کامپیوتر جدا نکنید.

البته می توان تنظیماتی را انجام داد تا برای جداکردن فلش کامپیوتر، نیازی به Safe to Remove نباشد. برای این کار My Computer را باز کنید و روی آیکون فلش تان راست کلیک کنید و وارد Properties شوید. در تب Hardware، روی Change Settings کلیک کنید تا وارد پنجره دیگری شوید. در این قسمت اگر تیک Enable write caching on the device را بردارید، دیگر برای جداکردن فلش از کامپیوتر، نیازی به Safe to Remove کردن آن ندارید. با این کار در حقیقت نوشتن و خواندن اطلاعات روی فلش تان با پرفورمنس پایین تری انجام خواهد شد، ولی این افت کیفیت به قدری نامحسوس است که می توان آن را نادیده گرفت و گفت در عمل هیچ تغییری احساس نخواهید کرد

منبع:سایت عصرایران


[ چهارشنبه 91/3/31 ] [ 2:10 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

عیدمبعث مبارکباد

بامبعوث شدن آخرین پیامبرالهی قرآن بر او نازل شد کتابی که بیش از 14قرن دراختیار مسلمانان قرارداشته ودارد کتابی که قرار بوده هدی للناس باشد وآنان را درزندگی راهنمایی کند.

وقتی نگاهی به برخورد ما مسلمانان با قرآن می کنیم به حقایق دردناکی می رسیم حقایقی که بیانش برای بسیاری ممکن است قابل باور نباشد... 

قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات (حج و نماز )!کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست...
این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند وبالاخره، این که می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش می کنند ، ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.........

قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ " چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام . یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق می کند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و ...  آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟


حقایقی درباره قرآن قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند " احسنت ...! " گویی مسابقه نفس است ...
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای! حفظ کردن تو با شماره صفحه و ‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو . آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است.
آنچه ما باقرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم!!!

برای اطلاعا بیشتر اعتراضاات محسن قرائتی را از اینــــــــــــــــجا بخوانید

 

 

 


[ یکشنبه 91/3/28 ] [ 10:16 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

مرد آپاراتی

رفته ام باد لاستیک های ماشینم را تنظیم کنم او هم آمده است تاپنچری موتورش را بگیرد ... متوقف می شوم وباهم گپ می زنیم .. مردآپاراتی جوانی است خوش برخورد وکاربلد ...دوست وهمکارم از قول مردآپاراتی می گوید همانهایی که دردوران مدرسه بارها از کلاس ودرس اخراج می شدند امروز از وضع مالی بهتری برخوردارند .. می گویدمرد آپاراتی گفته است یادت هست من وچند نفر دیگر تنها داش آموزان درسخوان کلاست بودیم؟سرنوشت، ما را به اینجا کشانده است ،وضعمان بد نیست اما آنها که با درس خواندن میانه ای نداشتند روزگار بهتری دارند..

ماشینم را درست می کنم ودارم مسیر می پیمایم اما این گفتگو که حرف تازه ای نیست درذهنم رژه می رود درست می گوید اصلا" انگار در این مرز وبوم این بازی کهنه ایست. از قدیم الایام باسوادها آدمهایی بودند گوشه گیر ومنزوی و رندان دنیامدار مردانی بودند زیرک وزرنگ وزبل  این را از نگاه مردان وزنان هم می شود آموخت.

این که آموزش وپرورش برای آینده به کدام دسته از دانش آموزان بها می دهد تا درآینده رند دنیا دار یا باسواد گوشه نشین باشند مهم است اما مهم تر آن است که همیشه راه کوتاه تری برای دست وپاکردن زندگی مادی بهتر وجود داشته است راه میان بُری که لزوما" از مدرسه ودانشگاه نمی گذرد.

اگرازشغلهای واسطه ای که به مهارت وسواد نیاز ندارند بگذریم به صنایع وکارخانه های صنعتی هم که نظرافکنیم وضع ،مانند شغلهای واسطه ای است درآنجا حتی کارمندان اداری که با دیپلم استخدام شده اند وضعیت حقوقی متناسب تری نسبت به دارندگان مدارک بالاتر دارند که درسایر ادارات استخدام شده اند . دوستی به طنز و با بیانی که به تلخی می زد می گفت فلانی شانس آورد که نتوانست درسش را ادامه بدهد !پرسیدم چرا؟ گفت اگر درس خوانده بود الان دربهترین وضعیت کارمند اداره ای بود که درتامین مخارج خود وخانواده اش درمانده بود ...

این نوشته ممکن است دربین گروهی نا امیدی ایجادکند اما می توان از این نوشته هم چیزهایی آموخت مثلا" این که اگر نمی توانیم از راه درس خواندن گلیم خودمان را از آب بیرون بکشیم راه دیگری را انتخاب کنیم و اگر قرار است ادامه تحصیل دهیم باید بدانیم دربیشتر رشته ها با دریافت مدرک کارشناسی ره به جایی نخواهیم برد باید مرد ادامه تحصیل تا انتهای راه باشم وگرنه سرنوشت مرد آپاراتی درانتظارمان خواهد بود...

 


[ شنبه 91/3/20 ] [ 8:27 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

Massoud Mirza Zell e Soltan 150x150 بچه های دیروز Mozaffaredin Shah e1327570076859 150x150 بچه های دیروز ahmadshah e1325368121429 150x150 بچه های دیروز
ظل السلطان              مظفرالدین شاه                           احمدشاه
mohammad mossadegh e1325368056223 150x150 بچه های دیروز Rouhollah Khomeini e1325404438901 150x150 بچه های دیروز mehdi bazargan e1331110230362 150x150 بچه های دیروز

محمد مصدق   روح الله موسوی خمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران     مهدی بازرگان 

sadeghhedayat e1325528798137 150x150 بچه های دیروز maryamfirouz sister e1325414931973 150x150 بچه های دیروز hossein behzad e1327776611404 143x150 بچه های دیروز
صادق هدایت                          مریم فیروز                    حسین بهزاد 

amirabbas fereydoun hoveyda e1325369449439 150x150 بچه های دیروز mohammadrezapahlavi e1325369638576 150x150 بچه های دیروز ali shariati e1325395924641 150x150 بچه های دیروز
امیرعباس و فریدون هویدا           محمدرضا پهلوی               علی شریعتی 

Fereydoon  Moshiri e1327418397732  150x150 بچه های دیروز Ahmad Shamlou e1328633652257 150x150 بچه های دیروز jaleh esfahani e1330960171569 150x150 بچه های دیروز
فریدون مشیری                       احمد شاملو                            ژاله اصفهانی 

Abulhassan Banisadr e1327310928244 150x150 بچه های دیروز Nader Ebrahimi  e1327776648975 143x150 بچه های دیروز gholamreza takhti e1325371876184 150x150 بچه های دیروز

ابوالحسن بنی صدر                        نادر ابراهیمی                 غلامرضا تختی 

sorayabakhtiari e1325371910935 150x150 بچه های دیروز omran salehi e1327777327333 150x150 بچه های دیروز sohrabsepehri e1325371947889 150x150 بچه های دیروز
ثریا اسفندیاری بختیاری               عمران صلاحی                       سهراب سپهری 

Homayoun Khorram e1327776856540 150x150 بچه های دیروز farahdiba e1325372026536 150x150 بچه های دیروز rezapahlavi  e1325372566664 150x150 بچه های دیروز

همایون خرم                    فرح دیبا پهلوی                    رضا پهلوی                  

alikhamenei e1325372146711 150x150 بچه های دیروز Gholamhossein Saedi e1325756995767 150x150 بچه های دیروز Mostafa Chamran Savei2 e1329899618424 143x150 بچه های دیروز
سید علی خامنه ای رهبرمعظم انقلاب     غلامحسین ساعدی           مصطفی چمران 

 

ali larijani 150x150 بچه های دیروز khosrow shakibai e1325372350555 150x150 بچه های دیروز abbas kiarostami 150x150 بچه های دیروز
 

علی لاریجانی                       خسرو شکیبایی              عباس کیارستمی

googoosh e1325372465886 150x150 بچه های دیروز dariush eghbali 150x150 بچه های دیروز Farhad Mehrad e1327570197686 143x150 بچه های دیروز
فائقه آتشین                        داریوش اقبالی                 فرهاد مهراد 


      


   

 


[ چهارشنبه 91/3/17 ] [ 12:16 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

چرا روز پدر جوراب فروشی ها شلوغ است؟

مردان با زنان برابرند اما ،زنان برابرترند. خوشا به حال جوراب فروشان شهر! روز پدر مبارک.

این نظر یکی از خوانندگان حسام سراست که دارم به معانی پنهانش فکر می کنم این که چرا روز پدر جوراب فروشی ها شلوغ است (درست وغلط بودنش را جدی نگیرید) دراین باره باید گفت:

-          گاهی اوقات مردها به داشتن جوراب تمیز کمتر دقت دارند واجبار زنان برای خرید جوراب نو به جایی نمی رسد ناچار روزمرد را بهانه می کنند تا مشکل سالانه شان رابرطرف کنند (چاره، گوش دادن به حرف زنان برای خرید جوراب نو درطول سال است!)

-          ماشین های لباسشویی که همه لباسها را باهم می شوید بعد از مدتی جورابها را  از شکل وقیافه می اندازد وآنقدر شُل می شوند که به آسانی تاقوزک پا پایین می آیند وکسی به فکر چاره نیست ناچار زنان ،روز مرد رابهانه می کنند و...

-          جوراب هدیه ای است که مردها درمورد مدل ورنگ و... آن کمترسختگیری می کنند

-          بیشترمردها اقتصادی تر از زنها هستندومی توانند جوراب را سالها نگهداری کنند برای روزمبادا!همانگونه که زنها زیورآلاتشان را برای روز مبادا ذخیره می کنند ،روز مبادایی که باشدت فقرهم گاهی هرگز پیش نمی آید!

-          درخانواده هایی که زنها شغل ودرآمدی ندارند هزینه خرید هدایا از جیب پدران پرداخت می شود به همین دلیل هرچه این هزینه کمتر باشد آنان خوشحال ترند بنابراین جوراب هدیه بدی نیست!

-          نمی دانم شما با هدیه خریدن اجباری موافق هستید یا نه؟ اما به نظر می رسد هدایای غیرمنتظره هرچند کوچک هم باشند اثربیشتری روی فردبگذارند شاید اگر همین جوراب را دریکی از روزهای معمولی سال به پدرتان هدیه بدهید خوشحال ترشود به خصوص وقتی بداند این هدیه را فقط بخاطر خودش خریده اید نه از روی اجبار ومناسبت و...

-          دوستی می گفت به نظرمن بهتر است در این روز کارخاصی انجام دهیم که رضایت پدر یا در روز زن رضایت مادر یا همسر راجلب کند مثلا" خانه شان راتمیزکنیم، برایشان آشپزی کنیم ،مشکلات زندگیشان را درحد توان برطرف کنیم و...آنان به روابط عاطفی ما محتاج ترند آنچنان که ما نیز.

چرا روز پدر جوراب فروشی ها شلوغ است؟

-          روزهای تقویمی می آیند ومی روند ؛گاه اجبار اجتماعی وروابط فامیلی ما را مجبور می کند دست به کارشویم .وکاری بکنیم!بهتر نیست در این روزهابرای خودمان روش وفلسفه ای داشته باشیم وبا آگاهی بیشتر،همان روش را درتجلیل از پدر،مادر،همسر ودیگر افرادی که درمناسبت ها قرارمی گیرندبه کاربندیم؟

نظرشما چیست؟

 


[ دوشنبه 91/3/15 ] [ 1:5 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
وقتی زن باشی ....با بغض می گوید : 
  زن که باشی ......،
 گاهی بی دلیل اشک می ریزی و با تمامی تلاشت.. 
 ریز ریز خُرد می شوی..!!

آرام اشکش را پاک می کنم ..


با صدای خسته می گویم :


مرد که باشی....،
بیشتر و بیشتر تلاش می کنی..

بی صدا خُرد می شوی...


حق اشک ریختن هم نداری....!
مردم شهری که همه در آن می لنگند
وقتی مرد باشی ....
 به کسی که راست راه می رود می خندند!!!
 درد دارد وقتی
همه چیز را می دانی
و فکر می کُنند نمی دانی
و غصّه می خوری که می دانی
و می خندند که نمی دانی
 روز مرد بر زنان و  روز زن بر مردان ایران زمین مبارکباد!
 دوستی برایم نوشته است :

مردان هم قلب دارند فقط صدایش، یواش تر از صدای قلب یک زن است! مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه می کنند! ... شاید ندیده باشی؛ اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب می کنند! هر وقت زن بودنت را می بینم؛ سینه ام را به جلو می دهم،صدایم را کلفت تر می کنم ...  ... تا مبادا...لرزش دست هایم را ببینی !

ودوستی دیگر :

مرد ها سکوت می کنند!!!
نمی توانند وقتی که ناراحت هستند!!!
گریه کنند و بهانه بگیرند!!!
نمی توانند به تو بگویند!!!
بغلم کن تا آروم بشم!!!
نمی توانند بگویند دلشان می خواهد در آغوش تو گریه کنند!!!
ممکن است خیلی تو رادوست داشته باشند!!!
اما نمی توانند صدایشان رامثل دختر بچه ها کنند و جیغ بزنند و بگویند :
عاشقتم!!
 همه این ها رو قورت می دهند که بگویند  مرد هستند!!!
یک آدم محکم که می تواند تکیه گاهت باشد!!!

راست می گویند؟

 


[ جمعه 91/3/12 ] [ 12:0 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
          

.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 62
بازدید دیروز: 33
کل بازدیدها: 1470095