سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

روزی حضرت موسی (ع)رو به بارگاه ملکوتی خداوند کرد و از درگاهش درخواست نمود:بار الها، می خواهم بدترین بنده ات را ببینم.

ندا آمد: صبح زود به در ورودی شهر برو. اولین کسی که از شهر خارج شد، او بدترین بنده ی من است.
حضرت موسی صبح روز بعد به در ورودی شهر رفت. پدری با فرزندش، اولین کسانی بودند که از شهر خارج شدند.

پس از بازگشت، رو به درگا خداوند کرد و ضمن تقدیم سپاس از اجابت خواسته اش، عرضه داشت: بار الها ، حال می خواهم بهترین بنده ات را ببینم.
ندا آمد: آخر شب به در ورودی شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر شود، او بهترین بنده ی من است.
هنگامی که شب شد، حضرت موسی به در ورودی شهر رفت...
دید آخرین نفری که از در شهر وارد شد، همان پدر و فرزندش است! رو به درگاه خداوند، با تعجب و درماندگی عرضه داشت: خداوندا!چگونه ممکن است که بد ترین و بهترین بنده ات یک نفر باشد!؟

ندا آمد:
ای موسی، این بنده که صبح هنگام میخواست با فرزندش از در خارج شود، بدترین بنده ی من بود. اما... هنگامی که نگاه فرزندش به کوه های عظیم افتاد، از پدرش پرسید:بابا! بزرگ تر از این کوه ها چیست؟

پدر گفت:زمین.
فرزند پرسید: بزرگ تر از زمین چیست؟
پدر پاسخ داد: آسمان ها.
فرزند پرسید: بزرگ تر از آسمان ها چیست؟
پدر در حالی که به فرزندش نگاه می کرد، اشک از دیدگانش جاری شد و گفت:فرزندم. گناهان پدرت از آسمان ها نیز بزرگ تر است.

فرزند پرسید: پدر بزرگتر از گناهان تو چیست؟
پدر که دیگر طاقتش تمام شده بود، به ناگاه بغضش ترکید و گفت:عزیزم ، مهربانی و بخشندگی خدای بزرگ از تمام هرچه هست، بزرگتر و عظیم تر است.

 

 


[ سه شنبه 92/5/29 ] [ 12:18 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

 

ریش وسیبلش را تقریبا مرتب کرده بود .. چند نفر آن طرف تر کنار مردی، آرام  به دیوار تکیه زده بود وقرآنی در دست داشت . اتاق آرام بود وبه تناسب فضای جلسه کسی تحرک اضافی نداشت حتی هیچکس با بغل دستی اش حرف نمی زد مرد ، با صدای نه چندان دلنشین قرآن می خواند دقیقا مثل کودکی دبستانی که تازه خواندن آموخته بود کلمات قرآن را شکسته بسته وبا حرارت زیاد تلفظ می کرد. درحال قرآن خواندن بود که چای  آوردند ، از خواندن قرآن دست کشید چایش را با تامل نوشید ودوباره خواندن قرآن را  ازسر گرفت ... لحظاتی بعد سفره غذا را گستردند با اشتهای زیاد غذایش را میل کرد وبرای رفع تشنگی پارچ دوغی را پیش کشید وچند لیوان دوغ خورد ، باز احساس گرسنگی کرد یک پرس غذای دیگر از وسط سفره برداشت وروی بشقاب تمام شده قبلی گذاشت ، غذای دیگران تقریبا تمام شده بود اما مرد منظور ما هنوز درحال خوردن بود سرانجام ترتیب بشقاب دوم را داد وباقیمانده دوغ پارچ را سرکشید . الحمدی گفت ودستش را به نشانه شکر بالا برد سفره را که برچیدند از نفر کنار دستی اش که پیراهن مشکی پوشیده بود پرسید : مرحوم، جوان بود! پاسخ مرد مشکی پوش سکوت بود . دوباره با لحنی  آرام گفت : حیف بود !

این مرد را در جاهای مختلف به همراه دیگر افراد سورچران دیده ام . سورچرانان با آرامش تمام غذایشان را می خورند ومی روند معمولا" آزاری ندارند وبه خوردن غذایی دل خوشند شاید پذیرفته اند که از این راه شکمی از عزا درآورند وحتی با اخم وغضب دیگران این میدان چرب ولذیذ را خالی نمی کنند . سورچرانی هم دنیای غریبی است که آدم های خودش را می طلبد .

 


[ سه شنبه 92/5/8 ] [ 12:3 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

ارامگاه سهراب سپهری

وقتی مُرد یکی دوسال از اول انقلاب گذشته بود نمی دانم کجاخواندم یا از چه کسی شنیدم که خادم امامزاده حضرت علی بن امام محمد باقر (ع) در مشهد اردهال از تدفین سهراب  درصحن این امامزاده ممانعت کرده وتشییع کننده ای گفته بود: زمانی برسد که مردم برای دیدار این مقبره به اینجا بیایند...

امروز عده زیادی از مرد و زن به زیارت امامزاده آمده بودند باهمان صفا وصدق که هنگام دعا به آدمی دست می دهد ... اما کسانی هم بودند که از همان ابتدای درب ورودی سراغ آرامگاه سهراب را می گرفتند تعدادشان زیاد نبود اما آمده بودند تا حرف آن مرد تشییع کننده را ثابت کرده باشند .

 


[ جمعه 92/3/3 ] [ 4:8 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

یک عکس وچند تفسیر

درروایتهای دینی ما مسلمانان از قول پیامبرگرامی اسلام صل الله علیه وآله آمده است که«درجستجوی دانش باشید حتی اگر درچین باشد» .چین در آن زمان نماد دوری مسافت  و شرک تلقی می شده است شاید از این روایت بتوان اینگونه برداشت کرد که رفتارهای مثبت ومورداستفاده در زندگی روزمره تان را حتی از دشمنانتان بیاموزید  حتی اگر ناچارشوید مسافت زیادی را با دشواری بسیارطی کنید .

با این توضیح به تصویر نگاه کنید:

1-     طبیعتا" بازتاب سخنان رئیس  کشوری که داعیه دار قدرت وبیشترین بودجه نظامی درجهان است می تواند مشکلات بسیاری را ایجادکند ویا گره های بسیاری رابگشاید اما متن سخنان چنین فردی راچه کسی می نویسد؟ خودش؟مشاورانش؟یا...

کسانی که درتصویر دیده می شوند" جان فاوراو" رییس گروه سخنرانی نویسان اوباما(فرد نشسته در سمت راست تصویر)و معاون او " کدی کینان" (فرد نشسته در سمت چپ تصویر(هستند که مسئولیت نوشتن متن سخنرانی های رئیس جمهور امریکا را برعهده دارند . سخنانی سنجیده (البته براساس حفظ منافع ملی امریکا وگاهی به ضرر کشورهای دیگر)با زمانی حساب شده،منطبق برحوصله شنوندگان حاضر وتلویزیونی وبیانی روان ومنطقی .

آیا این موضوع می توانددرکشورهای دیگر قابلیت اجرایی داشته باشد؟ آیا رئیس جمهور دیگر کشورها به دیگران تا آن حد اعتماد دارند که متن سخنرانی شان را تهیه ودراختیارش قراردهند؟ آیا درآن صورت سخنانی سنجیده تر، کم حاشیه تر ومنطبق برمنافع ملی را شاهد نخواهیم بود؟

2-     موضوع دیگر که از این تصویر برداشت می شود تفاوت جلسات کاری با جلسات دیگر است به پذیرایی روی میز دقت کنید وبه پذیرایی جلسات کاری برخی ازمسئولان ما! به نظر می رسد ما نتوانسته ایم بین جلسات کاری وجلساتی که به منظور پذیرایی یا میهمانی برگزارمی شوند تفکیک قائل شویم  مدیر دبستان شش کلاسه هم برای برگزاری جلسات کاری که از مدارس دیگر درمدرسه اش برگزارمی شود آنچنان به زحمت می افتد که کمتر فرصت می کند به موضوع جلسه بیندیشد وجالب تر آن که درپایان ؛ آنچه درذهن شرکت کنندگان می ماند نوع پذیرایی جلسه است نه محتوای مطالب وموضوعی که به خاطر آن گرد آمده بوده اند(شاید هم جلسه آن قدر بی کیفیت وخالی از محتوا بوده که فقط پذیرایی درخور توجهی داشته است!!)

3-     موضوع دیگر نوع پذیرایی است .کشوری که داعیه دار بزرگترین قدرت اقتصادی ونظامی است روی میز رئیس جمهورش چیزی جز یک نوع میوه دیده نمی شود! این موضوع را با جلسات اداری واجرایی که تاکنون درآن شرکت کرده اید مقایسه کنید !تفاوتی می بینید؟کاری می شودکرد؟

دشمنان ما نیز باهمه درنده خویی وخوی دشمنی ،گاهی رفتارهایی دارند که می تواند مورد استفاده ما واقع شود اگر به  روایت نقل شده از پرچمدارمکتب اسلام پایبندیم باید کمی در رفتارهایمان تجدید نظرکنیم ..

چراباوجودهشدارمقام معظم رهبری ومسئولان ارشد نظام درسال حمایت از تولیدملی، کار وسرمایه ایرانی،وتأکیددرباره ساده زیستی مدیران وپرهیزاز تشریفات ،این موارد کمتر مورد توجه مسئولان زیردست قرارمی گیرد؟

 


[ سه شنبه 91/11/24 ] [ 8:15 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دنیا به پایان نرسیددنیا به پایان نرسید" و از ماجرای "پایان جهان در 21 دسامبر  طبق تقویم قوم مایا" تنها عده ای سودجویی کردند ، عده ای استرس و ناراحتی عصبی کشیدند و عده ای که نگاهی منطقی و دانش وسیع تری داشتند؛ برایشان تنوعی شد و خندیدند.
به قول مولانا:
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که  را افزون خبر جانش فزون

بی گمان مصداق این شعر زیبای مولانا در ماجرای اخیر شایعات مربوط به پایان جهان که به طور گسترده ای در سرتاسر گیتی پخش شده بود، انسان هایی بودند که با مجهز بودن به سلاح دانش و خرد، بر شایعات و گمانه های بی اساس و غیر علمی خط بطلان کشیدند و تلاش کردند این مشعل آگاهی را به دیگران نیز برسانند و آنها را از جهل نجات دهند تا فریب نخورند یا از کشیدن "استرس های عصبی" بی مورد به دور باشند.

البته تا جایی که ماجرای پایان جهان کمی مایه هیجان باشد و لطافتی بر روزمرگی های زندگی انسان ها بیفزاید بحثی نبوده و نیست؛ اما نکته در اینجاست که کم نبوده و نیستند انسان هایی که علی رغم زندگی در قرن بیست و یکم که برای آنها امکان کسب دانش و آگاهی در سریع ترین زمان ممکن و به راحت ترین شکل ممکن وجود دارد، باز هم فریب کیسه دوزان و "سودجویان در کمین جاهلان" را می خورند و یا بی مورد دچار استرس و نگرانی می شوند و این گونه به خود و اطرافیان شان صدمه می زنند!

دنیا به پایان نرسید، اما قطعا، دانش و خرد بشری ادامه دارد و می گوید:"همان طور که جهان هستی به تکوین رسیده یک زمان نیز به پایان خواهد رسید" و این اصلی بدون تردید است، اما نکته اینجاست که هیچ کس حتی با مجهز بودن به آخرین ابزارهای موجود علمی تا کنون قادر نبوده برای آن "زمان دقیق" تعیین کند.

در داستان اخیر شایعات مرتبط با پایان دنیا سه گروه انسان وجود داشتند ، البته به استثنای یک گروه که احتمالا این شایعه حتی به گوش شان نیز نرسید:

گروه نخست افرادی بودند که موقعیت را مناسب دیدند و از این شایعه برای خود کیسه ای دوختند و پولی به جیب زدند. مانند مردی  که چادر امن برای پایان جهان را آگهی اینترنتی کرد تا به مبلغ گزاف چند ده برابر اصل قیمت آن بفروشد!

البته عده ای نیز بدون اینکه بخواهند توفیق اجباری یافتند تا این شایعه به نفع جیب آنها باشد . همانند آن هتل دار یا کافه دار در روستای " شیرینجه " ترکیه که بدون اینکه نقشی داشته باشند از صدقه سری میهمانان پر شمار، پول خوبی به جیب زدند. روستایی که شایعه شده بود در پایان دنیا ، امن و ایمن می ماند و کلی انسان خوش باور با سرعت و استرس خود را از سراسرجهان به آنجا رساندند! جالب این که بسیاری از این افراد ، بلیت های یک طرفه و نه رفت و برگشت به مقصد ترکیه خریداری کرده بودند!

دسته نخست که عموما باوری به پایان جهان نداشتند را می توان"سودجویان" یا "کامیابان" این داستان دانست.

اما دسته دوم شکست خوردگان این شایعه هستند. کم نبودند افراد و خانواده هایی که با صرف هزینه های گزاف خانه و کاشانه خود را رها کردند تا به زعم خود برای امن ماندن از مصیبت پایان جهان به نقطه ای امن بروند. عده زیادی از باورمندان به پایان جهان نیز با تزریق استرس، به روان و جان خود صدمه زدند که این دسته را هم باید جزء گروه بازندگان دانست.

گروه سوم اما با وجودی که نه پولی به جیب زدند و نه استرسی کشیدند (حتی شاید کمی فضای هیجانی پایان جهان زندگی آنها را تلطیف کرد) را می توان برنده اصلی داستان پایان جهان دانست . این افراد که مجهز به سلاح علم و خرد بودند فریب ظواهر را نخوردند و در مقابل "بارش بی امان تیر شایعات" سپر دانش را در مقابل خود گرفتند تا "سختی های استرس زای کمان شایعات را به هیجان های تلطیف کننده زندگی" تبدیل کنند.

شایعه پایان جهان تمام شد؛ اما چاه " جهل و خرافه"  و نردبان "دانش و خرد" همچنان همچون دو مسیرمتفاوت "تاریکی و روشنایی" پیش پای بشر قرار دارد و این انسان ها هستند که می توانند انتخاب  کنند: در نور و روشنایی علم و دانش بمانند یا در چاه تاریک جهل و خرافه زمان خود را سپری کنند و این داستان همچنان که از ابتدای تاریخ بوده و به نظر می رسد همچنان نیز ادامه خواهد داشت ... .عصرایران


[ جمعه 91/10/1 ] [ 10:20 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

محرم زمان بالیدن است نه نالیدن،بساطش آموزه است نه موزه،تمرین خوب نگریستن است نه  خوب گریستن،نماد شعورمذهب است نه فقط شور مذهب!

آنچه در زیر می آید سخنانی از امام سوم شیعیان امام حسین بن علی علیه السلام است  همو که این روزها برایش سیاه می پوشیم ودر رثایش داغداریم؛ پرسش این است که افکار ما تا کدام اندازه به این امام هُمام شبیه است ؟ به این سخنان دوباره بیندیشیم:

باافکارقهرمان عاشورا چقدر آشناییم؟

1. إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَغْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ التُّجارِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ رَهْبَةً فَتِلْکَ عِبادَةُ الْعَبْیدِ، وَ إنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللهَ شُکْراً فَتِلْکَ عِبادَةٌ الْأحْرارِ، وَ هِیَ أفْضَلُ الْعِبادَةِ.
همانا عدّه اى خداوند متعال را به جهت طمع و آرزوى بهشت عبادت مى کنند که آن یک معامله و تجارت خواهد بود و عدّه اى دیگر از روى ترس، خداوند را عبادت و ستایش مى کنند که همانند عبادت و اطاعت نوکر از ارباب باشد؛ و طائفه اى هم به عنوان شکر و سپاس، از روى معرفت، خداوند متعال را عبادت و ستایش مى نمایند؛ و این ، عبادت آزادگان است که بهترین عبادات مى باشد.

 تحف العقول: ص 177، بحارالأنوار: ج 75، ص 117، ح 5

2. إنَّ أجْوَدَ النّاسِ مَنْ أعْطى مَنْ لا یَرْجُوهُ، وَ إنَّ أعْفَى النّاسِ مَنْ عَفى عَنْ قُدْرَة، وَ إنَّ أَوْصَلَ النّاسِ مَنْ وَصَلَ مَنْ قَطَعَهُ.
همانا سخاوتمندترین مردم آن کسى است که کمک نماید به کسى که امیدى به وى نداشته است. بخشنده ترین افراد آن شخصى است که(نسبت به ظلم دیگرى با آن که توان انتقام دارد) گذشت نماید. صله رحم کننده ترین مردم و دید و بازدید کننده نسبت به خویشان، آن کسى ست که صله رحم نماید با کسى که با او قطع رابطه کرده است.

نهج الشّهادة: ص 39، بحارالأنوار: ج 75، ص 121، ح 4

3. النّاسُ عَبیدُالدُّنْیا، وَ الدّینُ لَعِبٌ عَلى ألْسِنَتِهِمْ، یَحُوطُونَهُ ما دارَتْ بِهِ مَعائِشَهُمْ، فَإذا مُحِصُّوا بِالْبَلاء قَلَّ الدَّیّانُونَ.
افراد جامعه بنده و تابع دنیا هستند و مذهب، بازیچه زبانشان گردیده است و براى إمرار معاش خود، دین را محور قرار داده اند ـ و سنگ اسلام را به سینه مى زنند. پس اگر بلائى (همانند خطرـ مقام و ریاست، جان، مال، فرزند و موقعیّت، ...) انسان را تهدید کند، خواهى دید که دین داران واقعى کمیاب خواهند شد.

محجّة البیضاء: ج 4، ص 228، بحارالأنوار: ج 75، ص 116، ح 2

4. إعْمَلْ عَمَلَ رَجُل یَعْلَمُ أنّه مأخُوذٌ بِالاْجْرامِ، مُجْزى بِالاْحْسانِ.
کارها و أمور خود را همانند کسى تنظیم کن و انجام ده که مى داند و مطمئن است که در صورت خلاف تحت تعقیب قرار مى گیرد و مجازات خواهد شد. و در صورتى که کارهایش صحیح باشد پاداش خواهد گرفت.

بحارالأنوار: ج 2، ص 130، ح 15 و ج 75، ص 127، ح 10

5. عِباداللهِ! لا تَشْتَغِلُوا بِالدُّنْیا، فَإنَّ الْقَبْرَ بَیْتُ الْعَمَلِ، فَاعْمَلُوا وَ لا تَغْعُلُوا.
اى بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا ـ و تجمّلات آن ـ قرار ندهید که همانا قبر، خانه اى است که تنها عمل ـ صالح ـ در آن مفید و نجات بخش مى باشد، پس مواظب باشید که غفلت نکنید.

نهج الشّهادة: ص 47

6. لا تَقُولَنَّ فى أخیکَ الْمُؤمِنِ إذا تَوارى عَنْکَ إلاّ مِثْلَ ماتُحِبُّ أنْ یَقُولَ فیکَ إذا تَوارَیْتَ عَنْهُ.
سخنى ـ که ناراحت کننده باشد ـ پشت سر دوست و برادر خود مگو، مگر آن که دوست داشته باشى که همان سخن پشت سر خودت گفته شود.

نهج الشّهادة: ص 47

7. مَنْ لَبِسَ ثَوْباً یُشْهِرُهُ کَساهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْباً مِنَ النّارِ.
هرکس لباس شهرت - و انگشت نما از هر جهت - بپوشد، خداوند او را در روز قیامت لباسى از آتش مى پوشاند.

بحار الأنوار: ج 44، ص 192، ضمن ح 4، و ص 381، ضمن ح 2

8. أنَا قَتیلُ الْعَبَرَةِ، لایَذْکُرُنى مُؤْمِنٌ إلاّ اِسْتَعْبَرَ.
من کشته گریه ها و اشک ها هستم، هیچ مؤمنى مرا یاد نمى کند مگر آن که عبرت گرفته و اشک هایش جارى خواهد شد.

أمالى شیخ صدوق: ص 118، بحارالأنوار: ج 44، ص 284، ح 19

9. لَوْ شَتَمَنى رَجُلٌ فى هذِهِ الاُْذُنِ، وَ أَوْمى إلىَ الْیُمْنى، وَ اعْتَذَرَ لى فىِ الاُْخْرى لَقَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ، وَ ذلِکَ أَنَّ أَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حَدَّثَنى أَنَّهُ سَمِعَ جَدّى رَسُولَ اللهِ یَقُولُ: لا یَرِدُ الْحَوْضَ مَنْ لَمْ یَقْبَلِ الْعُذرَ مِنْ مُحِقٍّ أَوْ مُبْطِل.
چنانچه با گوش خود بشنوم که شخصى مرا دشنام مى دهد و سپس معذرت خواهى او را بفهمم، از او مى پذیرم و گذشت مى نمایم، چون که پدرم امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) از جدّم رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت نمود: کسى که پوزش و عذرخواهى دیگران را نپذیرد، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد.

إحقاق الحقّ: ج 11، ص 431

10. مَنْ عَبَدَاللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ، آتاهُ اللهُ فَوْقَ أمانیهِ وَ کِفایَتِهِ.
هرکس خداوند متعال را با صداقت و خلوص، عبادت و پرستش نماید; خداى متعال او را به بهترین آرزوهایش مى رساند و امور زندگیش را تأمین مى نماید.

تنبیه الخواطر: ص 427، س 14، بحارالأنوار: ج 68، ص 183، ح 44

11. یَا ابْنَ آدَم! اُذْکُرْ مَصْرَعَکَ وَ مَضْجَعَکَ بَیْنَ یَدَی اللهِ، تَشْهَدُ جَوارِحُکَ عَلَیْکَ یَوْمَ تَزِلُّ فیهِ الْأقْدام.
اى فرزند آدم، بیاد آور لحظات مرگ و خواب گاه خود را در قبر، همچنین بیاد آور که در پیشگاه خداوند قرار خواهى گرفت و اعضاء و جوارحت بر علیه تو شهادت خواهند داد، در آن روزى که قدم ها لرزان و لغزان مى باشد.

 نهج الشّهادة: ص 59

12. مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ.
همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد بختى خواهد گشت; و همنشینى و مجالست با معصیت کاران موجب شکّ و بدبینى خواهد شد.

نهج الشّهادة: ص 47، بحارالأنوار: ج 78، ص 122، ح 5

13. لِکُلِّ داء دَواءٌ، وَ دَواءُ الذُّنُوبِ الإسْتِغْفارِ.
براى هر غم و دردى درمان و دوائى است و جبران و درمان گناه، طلب مغفرت و آمرزش از درگاه خداوند مى باشد.

وسائل الشّیعة: ج 16، ص 65، ح 20993، کافى: ج 2، ص 439، ح 8

14. مَنْ نَفَّسَ کُرْبَةَ مُؤْمِن، فَرَّجَ اللهُ عَنْهُ کَرْبَ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ.
هرکس گره اى از مشکلات مؤمنى باز کند و مشکلش را برطرف نماید، خداوند متعال مشکلات دنیا و آخرت او را اصلاح مى نماید.

مستدرک الوسائل: ج 12، ص 416، ح 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 121، ح 4

15. یَا ابْنَ آدَمَ! أُذْکُرْ مَصارِعَ آبائِکَ وَ أبْنائِکَ، کَیْفَ کانُوا، وَ حَیْثُ حَلّوُا، وَ کَأَنَّکَ عَنْ قَلیل قَدْ حَلَلْتَ مَحَلَّهُمْ.
اى فرزند آدم، بیاد آور آن لحظاتى را که پدران و فرزندان ـ و دوستان ـ تو چگونه در چنگال مرگ قرار گرفتند، آن ها در چه وضعیّت و موقعیّتى بودند و سرانجام به کجا منتهى شدند و کجا رفتند. و بیندیش که تو نیز همانند آن ها به ایشان خواهى پیوست (پس مواظب اعمال و رفتار خود باش) .

نهج الشّهادة: ص 60

16. یَا ابْنَ آدَمَ، إنَّما أنْتَ أیّامٌ، کُلَّما مَضى یَوْمٌ ذَهَبَ بَعْضُکَ.
اى فرزند آدم، بدرستى که تو مجموعه اى از زمان ها و روزگار هستى، هر آنچه از آن بگذرد، زمانى از تو فانى و سپرى گشته است (بنابراین لحظات عمرت را غنیمت شمار که جبران ناپذیر است).

نهج الشّهادة: ص 346

17. مَنْ حاوَلَ أمْراً بِمَعْصِیَةِ اللهِ کانَ أفْوَتُ لِما یَرْجُو وَ أسْرَعُ لِمَجیىءِ ما یَحْذَرُ.
هرکس از روى نافرمانى و معصیتِ خداوند، کارى را انجام دهد، آنچه را آرزو داردسریع تر ازدست مى دهد و به آنچه هراسناک و بیمناک مى باشد مبتلا مى گردد. 

 اصول کافى: ج 2، ص 373، ح 3، وسائل الشّیعة: ج 16، ص 153، ح 3


18. الْبُکاءُ مِنْ خَشْیَةِ الله نَجاتٌ مِنَ الّنارِ وَ قالَ: بُکاءُ الْعُیُونِ، وَ خَشْیَةُ الْقُلُوبِ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ.
گریان بودن به جهت ترس از ـ عذاب ـ خداوند، سبب نجات از آتش دوزخ خواهد بود; و فرمود: گریان بودن چشم و خشیت داشتن دل ها یکى از نشانه هاى رحمت الهى ـ براى بنده ـ است.

نهج الشّهادة: ص 370، مستدرک الوسائل: ج 11، ص 245، ح 12881

19. لا یَکْمِلُ الْعَقْلُ إلاّ بِاتّباعِ الْحَقِّ.
بینش و عقل و درک انسان تکمیل نمى گردد مگر آن که ـ أهل حقّ و صداقت باشد و ـ از حقایق، تبعیّت و پیروى کند.

نهج الشّهادة: ص 356، بحارالأنوار: ج 75، ص 127، ح 11

20. أَهْلَکَ النّاسَ إثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ، وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.
دو چیز مردم را هلاک و بیچاره گردانده است:
یکى ترس از این که مبادا در آینده فقیر و نیازمند دیگران گردند. و دیگرى فخر کردن ـ در مسائل مختلف ـ و مباهات بر دیگران است.

بحارالأنوار: ج 75، ص 54، ح 96

21. مَنْ عَرَفَ حَقَّ أَبَوَیْهِ الاْفْضَلَیْنِ مُحَمَّد وَ عَلىّ، و أطاعَهُما، قیلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ فى أیِّ الْجِنانِ شِئْتَ.
هر شخصى که حقّ والدینش محمّد (صلى الله علیه وآله وسلم) ، و علىّ (علیه السلام) را که با شرافت و با فضیلت ترین انسان ها هستند، بشناسد و ـ در تمام امور زندگى ـ از ایشان تبعیّت و اطاعت کند; در قیامت به او خطاب مى شود: هر قسمتى از بهشت را که خواستار باشى، مى توانى انتخاب کنى و در آن وارد شوى.

نهج الشّهادة: ص 293، تفسیرالامام العسکرى: ص 330، بحار: ج 23، ص 260، ح 8

22. مِن عَلامَاتِ أَسبَاب الجَهلِ المُمارَاة لِغَیر أَهلِ الفِکر.
یکی از نشانه های جهل و نادانی ، نزاع و جدال با غیر اهل فکر است.

بحار الانوار، ج 78، ص 119

23. إنَّ شیعَتَنا مَنْ سَلِمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ کُلِّ غِشٍّ وَ غِلّ وَ دَغَل.
شیعیان و پیروان ما (اهل بیت عصمت و طهارتعلیهم السلام) آن کسانى هستند که افکار و درون آن ها از هر گونه حیله و نیرنگ و عوام فریبى سلامت و تهى باشد.

تفسیرالإمام العسکرى: ص 309، ح 154، بحارالأنوار: ج 65، ص 156، ح 11

24. لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار ، یا صاحب مروت ، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

تحف العقول ، ص 251

25. مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِ
هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.

بحار الأنوار، ج 71، ص 183

26. مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصِیةِ الله کان أفوتُ لما یَرجُوا و أسرَع لما یحذَر
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.

بحار الانوار، ج 78، ص 120

27. أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.

بحارالانوارج/ 93 ص/ 294

28. لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا
هیچ کس در قیامت در امان نیست ! مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشته باشد.

مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ، ص 69

29. إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476

30. مَن طَلَبَ رِضَی النَّاسِ بِسَخَطِ الله وَکَّلَهُ الله إِلَی النَّاس.
کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند میشود ، خداوند او را به مردم وا می گذارد.

بحارالانوار،ج78،ص126

31. لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکم
چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.

جلاءالعیون،ج2ص205

32. یَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَیَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ
خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون مى‏آورد و آنگاه او از ستمگران انتقام مى‏گیرد.

إثباة الهداة ، ج 7 ، ص138

33. إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ
نیاز مردم به شما ، از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.

بحار الأنوار، ج 74، ص 205

34. عِباداللهِ! لا تَشْتَغِلُوا بِالدُّنْیا، فَإنَّ الْقَبْرَ بَیْتُ الْعَمَلِ، فَاعْمَلُوا وَ لا تَغْعُلُوا
اى بندگان خدا، خود را مشغول و سرگرم دنیا نکنید که همانا قبر، خانه اى است که تنها عمل(صالح) در آن مفید و نجات بخش مى باشد، پس مواظب باشید که غفلت نکنید.

نهج الشّهادة: ص47

35. اللّهُمّ اجعَلْنی أخشاکَ کَأنّی أراکَ ، وأسعِدْنی بتَقواکَ ، ولا تُشقِنی بِمَعصِیَتِکَ
بار خدایا ! کارى کن که از تو چنان بترسم که گویى مى بینمت و باتقوا و ترس از خودت خوشبختم گردان و با معصیت و نافرمانیت بدبختم مکن.

بحارالانوار ج :98/ 218 /3

36. فَإیّاکَ أنْ تَکونَ مِمَّن یَخافُ علی العِبادِ مِن ذنوبِهِم و یَأمَنَ العقوبةَ مِن ذَنبِهِ.
از کسانی نباشید که بر گناه بندگان بیم دارند و خود از عقوبت گناه خویش آسوده خاطرند!

تحف العقول ص239

37. اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِِ
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

الدره الباهره ، ص24

38. مَاذَا وَجَدَ مَن فَقَدَک؟ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ من وَجَدکَ؟ لَقَد خَابَ مَن رَضِیَ دُونَکَ بَدَلا.
چه دارد آن کس که تو را ندارد؟ و چه ندارد آن که تو را دارد؟ آن کس که به جای تو چیز دیگری را پسندد و به آن راضی شود، مسلما زیان کرده است .

دعای عرفه ، بحار الانوار، ج 98، ص 228

39. و أَنِّی لَم أَخرُج أَشِراً و لَا بَطراً و لَا مُفسِداً و لَا ظَالِماً و إِنَّمَا خَرَجتُ لِطَلبِ الإِصلاَحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی صلَّی الله علیه و آله، أُرِیدُ أَن آمَرَ بالمَعرُوفِ و أَنهی عَنِ المُنکَر و أسِیرُ بِسِیرةِ جَدِّی و أبی علی بن أبی طالب علیه السلام .
به درستی که من بیهوده ، گردنکش ، ستمگر و ظالم حرکت نکردم ، بلکه برای اصلاح در امت جدم محمد (صلَّی الله علیه و آله) حرکت کردم و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدم محمد (صلَّی الله علیه و آله) و پدرم علی بن ابی طالب (علیه السلام) رفتار کنم.

بحار الانوار، ج 44، ص 329

40. مَن أَحَبَّکَ نَهاکَ و مَن أَبغَضَکَ أَغراکَ.
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند
.

بحار الانوار، ج 78، ص 128

 

 


[ جمعه 91/9/3 ] [ 11:42 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

اشیا در آینه ، نزدیک تر از آنند که دیده می شوند


[ چهارشنبه 91/7/19 ] [ 10:3 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 38
بازدید دیروز: 50
کل بازدیدها: 1470905