سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

پارکبانیا ...؟

با دسته ای قبض ولباسی که مشخص می کند مسئولیتی دارد به سراغت می آید ، هنوز کامل ماشینت را پارک نکرده ای که مثل اجل معلق ، سر و کله اش پیدامی شود تابیایی پیاده شوی قبض را زیر برف پاک کن گذاشته یا به دستت داده ،تقاضای مبلغ آن را دارد ؛200یا300تومان پولی نیست که بخواهی برایش حساب باز کنی واز پرداختش مُکدّر شوی اما پرداخت پول ، هرچند اندک، آن هم برای کنار خیابان که نه سقفی دارد ونه نگهبانی ،روح آدم رامُچاله می کند این هم شده نوعی کمک به کمیته امداد!! انگار نوعی نگاه ترحم در چشم کسانی که این پول اندک ولی بی نتیجه را می پردازند دیده می شود .این هم شده شغل ، نه شغل نان وآب داری که آینده فردی( ونه خانواده ای) را تامین کند حالا که دولت از تامین شغل مورد نیاز جامعه ناتوان شده شاید گسترش اینگونه شغل های غیر ضروری بتواند دست کم بازنشستگانی را سرگرم کند ومن دلم را به این خوش کنم که نگهبانی ماشینم را مواظب است وباخیال راحت به کارم برسم...چه خیال خامی... بعد چه پیش می آید وچه کسی مسئولیت قبول می کند اصلا مهم نیست چرا که هیچ کس به این قسمت ماجرا فکر نکرده است .بیراهه که نمی گویم؟


[ چهارشنبه 88/10/23 ] [ 12:40 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

برای عیادت از دوستی به دیدارش رفته بودم ، میزبان کنترل تلویزیون را دردست گرفت تا شبکه ماهواره ای فارسی را روشن کند ، گوینده با زیانی فارسی رسا وبدون سوتی های رایج در تلویزیون ایران درحال خواندن خبر بود ، وقتی می خواست گزارشی کوتاه از یک خبر تصویری را اعلام کند هشدار داد که این تصاویر با نورشدید فلاش دوربین همراه است تابیننده بین دیدن وندیدن این تصاویر خبری آزادی انتخاب داشته باشد . این وضع را مقایسه کنید با تصاویر چشم خراشی که روان بیننده را می آزارد ودستگاه خبر رسانی ایران (شبکه های مختلف خبری ) بی توجه وگاه عمدا" از کنار آن می گذرند .به این موضوع تصاویر اجساد متلاشی شده قربانیان جنگ های داخلی کشورهای مختلف وتاثیری که بر روان بیننده می گذارد را اضافه کنید تا موضوع واضح تر شود .

پی نوشت بی ربط: چندسالی است برای کنترل رفت وآمد وسایل نقلیه درخیابانهای شهرها، با نظر راهنمایی ورانندگی موانعی نصب کرده اند تا اتومبیل ها ناچار باشند سرعت خود راکم کنند وسلامت عابران پیاده وسایر وسایل نقلیه تامین گردد اما گاهی این موانع به دلیل خرابکاری شهروندان --که بودن این موانع را به صلاح خود وشاید شهر نمی دانند--- وگاهی بر اثر استهلاک وکنده شدن بر اثر ترمز وسایل ،از جا کنده می شوند وپیچ های عمودی آنها استوار ومحکم لاستیک وسایل نقلیه را می نوازند وسوراخ می کنند اولا معلوم نیست با نصب این موانع چه اندازه تصادفات کاهش یافته است وثانیا درصورت خسارت وسایل نقلیه بر اثر برخورد پیچ های موانع با لاستیک خودروها کدام شخص وارگان پاسخگوست. شما می دانید چه کسی پاسخگوست ؟


[ دوشنبه 88/7/27 ] [ 11:23 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

پیامک ارسال ودریافت نمی شود!!!!

ارسال پیامک در مناسبت های ملی ومذهبی به روالی معمول بدل شده است اکنون چند روزی است که سامانه ارسال پیامک درسیمکارت های همراه اول از کار افتاده است .کسانی درتلاش برای ارسال وافرادی، گوش به زنگ دریافت آن هستند ولی انتظار بی نتیجه است .
اگر شما ، پدر یا مادر هستی یا در جایگاهی قرار داری که بنابر  عرف معمول ، منتظری تا کسانی برای شما اقدام به ارسال پیامک کنند و ساعت ها از تحویل سال گذشته و هنوز پیامی از او به دستت نرسیده ، ناراحت نشو ! چون ممکن است :
1- به دلیل شلوغی خطوط ، چندین بار برای این کار تلاش کرده و پیامک او به شما نرسیده باشد .
2-برای او گرفتاری یا عذری پیش امده که از فرستادن پیام غافل شده است .
3- پیام تبریک تو را اشتباها برای دیگری فرستاده است.
4-حتی اگر یقین کردی که برای شما پیامی نفرستاده و او در اولین تماس یا روبرو شدن باشما از ارسال پیام سخن گفت ، از او قبول کن و همین را به عنوان عذر خواهی از او بپذیر .

5- سامانه ارسال پیامک از کار افتاده است واصولا" ارسال پیامک ممکن نیست (مشکلی که هم اکنون پیش آمده است )
*
اگر به کسی پیامک دادی و جواب نیامد ناراحت مشو و احتمال بده که :
1- شماره شما را نداشته و شما را نمی شناسد .
2-شماره(خط تلفن ) را به کسی دیگر واگذار کرده است .
3-اگر در انتهای پیام، خود را معرفی کردی احتمال بده درست همان چند کلمه آخر به مقصد نرسیده و پیامک ناقصازسال شده است.
4- در موقعیتی است که نمی تواند جواب دهد؛ یا در حال رانندگی و جایی شلوغ است که صدای دریافت پیامک را نشنیده است.
5-شاید گوشی را در جایی جا گذاشته است .
6- حتی اگر تائیدیه ارسال موفق پیامک را در گوشی خود دیدی باز هم ممکن است پیامک شما به دستش نرسیده باشد .
7-یا هنگام باز کردن پیام ، اشتباها آن را حذف کرده و اطلاعات دریافتی را هم ندیده است.
8- اگر سنّی از او گذشته ، ممکن است با اینگونه وسایل سر و کار یا میانه ی خوشی نداشته باشد . 

 

به همه دوستانم که درتلاش برای ارسال پیامک به آنان هستم می گویم :

در نخستین روز از نخستین ماه سال نوبرای شما وخانواده ارجمندتان ،سلامتی ،سعادت، سبزبختی ، سُرور ، سربلندی ، سیادت وسفربه جایی که آرزو دارید آرزومندم وامید دارم سالی سرشار از موفقیت در انتظارتان باشد.

نکته :

اگر ارسال پیام از خط تلفن شما امکان پذیر نیست بخش پیامهای گوشی تلفنتان را باز کنید بعد به بخش تنظیمات آن بروید ودرقسمت پیام متن ،شماره مرکز خدمات را از 009891100500 به 009891100505تغییر دهید تامشکل برطرف شود .

 


[ جمعه 87/12/30 ] [ 9:33 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

با گسترش اشکال جدید رسانه‌ای، حجم گسترده‌ای از سرمایه‌ها به جیب فروشندگان فضاهای اینترنتی و ابزارها و رسانه‌های الکترونیکی سرازیر می‌شود و گروه بزرگی از مردمان که سخن گفتن و شنیدن، به هر بهایی برایشان از نان شب واجب‌تر است، هر روز از هر وسیله‌ای استفاده می‌کنند، تا با بسته شدن هر دری، دری دیگر را بگشایند. این امر به‌ویژه در کشوری همچون کشور ما که همه نشانه‌ها و محتواها به هم خورده و هویت‌ها، آنجا هم که بحران ندارند به شدت «ضربه خورده»‌اند، و برای مدیریت چنین بحرانی چندان کسی وجود ندارد و اگر هم باشد چندان دغدغه‌ای برای این کار ندارد، به‌شدت نگران‌کننده است و گاه هر امیدی را برای بهبود ولو نسبی در چشم‌اندازی قابل مشاهده از میان می‌برد.
در پی تحقیقی که بر آسیبشناسی محیط وب انجام داده‌ایم و همچنان ادامه دارد، «وبگردی»‌های زیادی کرده و می‌کنیم و به همین دلیل یادداشت این هفته را به پدیده‌ای اختصاص می‌دهیم تامل برانگیز: «کامنت»‌ها یا همان «نظرات» که خوانندگان وبلاگ‌ها بر نوشته‌های صاحب وبلاگ می‌گذارند. اما پیش از ورود به بحث، بر دو نکته تاکید کنیم: نخست آنکه این بحث آسیب‌شناسانه همچون هر گونه بحث آسیب‌شناسانه دیگر، به معنی نفی نکات مثبت چه در وبلاگ نویسی و چه در گفتگو و تبادل اندیشه‌ای که می‌تواند از طریق این کار انجام بگیرد نیست، اما این ذات آسیب‌شناسی است که به سراغ نکات منفی برود، و نکته دوم اینکه آنچه می‌آید هر چند در بعد جهانی نیز تا حدودی قابل‌تعمیم است اما به دلیل شرایط خاص ما، کاملا معطوف به دیدگاه‌ها و مفاهیمی‌است که در کشور ما و در موقعیت کنونی وجود دارد.
پدیده کامنت که در اغلب وبلاگ‌های جهان دیده می‌شود، برای ایجاد نوعی رابطه سریع و گفتگو است بدون آنکه نیازی به بسط موضوع باشد، زیرا این بسط در موقعیت‌های دموکراتیک دارای فضاها و اشکال هنجارمندی است که می‌توان در آنها و به فراخور توان و موقعیت‌های هر کسی بدان پرداخت. به همین دلیل نیز بحث ما شامل شرایط توسعه‌یافته دموکراتیک، که بنا بر تعریف در آن فضاهای بی شماری برای بیان آزاد و انتقال از فضای وب به فضای فیزیکی و برعکس وجود دارد و در ضمن قانون ولو در فضای اینترنتی از کارایی نسبتا بالایی برخوردار است نمی‌شود، بلکه به آن چیزی بر می‌گردد که باید به آن تمرین دردمندانه‌ای برای رسیدن به دموکراسی و درونی کردن آن نام داد.

ادامه مطلب...

[ شنبه 87/11/26 ] [ 3:13 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دستگاه محافظ برق ساختمان

فصل تابستان ،قطع مکرر برق ،خرابی وسایل برقی و...

مامردم عادی نمی توانیم جلوی قطعی برق را بگیریم ولی این امکان وجود دارد که برای یشگیری از خرابی وسایل برقی منزل یا دفتر کارمان را(از جمله همین کامپیوتری که الان از آن استفاده می کنیم) بگیریم . راه معمولی، استفاده از محافظ های رایج دربازار است اما دراین روش باید برای هر وسیله برقی یک محافظ جداگانه تهیه کرد ؛روش دوم نصب محافظ برای کل ساختمان است این دستگاه کنار کنتور برق نصب می شود وویژگی های ممتازی دارد مثلا اگر میزان ولتاژ برق ورودی به دستگاه کمتراز 220 ولت بود آن را به 220 می رساند ( امکان افزایش ولتاژ از 165ولت به 220 ولت را دارد ). همچنین چنانچه ولتاژ ورودی برق بیش از 220 ولت باشد آن را به 220 ولت کاهش می دهد ( قابلیت کاهش از 250 ولت به 220ولت).

اگر برق ضعیف شود می توان با فشار دادن دکمه ای وسایل پرمصرف را از مدار خارج کرد وفقط از روشنایی استفاده کرد .

قابلیت مهم این دستگاه آن است که پس ازهر بار قطعی برق و وصل مجدد آن، اتصال برق به وسایل منزل یا دفتر کار شما با 3دقیقه تاخیرانجام می شود وچون در لحظه ی اتصال برق، ولتاژ زیادی وارد شبکه می شود بابودن این دستگاه از بروز خسارت به یخچال ، فریزر ، تلویزیون، کامپیوتر وهر وسیله برقی درحال فعالیت جلوگیری  خواهد شد .

همه این ها درست ولی می شود صرفه جویی کرد تا کمی از قطعی های مکرر کم کرد به شرط آن که برقی باشد که صرفه جویی کرد .

 

پی نوشت :

1- برای تبلیغ این وسیله هیچ قراردادی نبسته ام ولی معتقدم باید برای جبران خسارت های ناخواسته فکری کرد .

2- نوعی که  من دیده ام مارک فاراتل است که دفتر مرکزی وکارخانه آن درتهران قراردارد  .


[ سه شنبه 87/5/8 ] [ 7:26 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

با این سرعت افتضاح اینترنت وبا آن همه کدهای سرعت گیر جاوا که به وبلاگش آویزان کرده است وبلاگ  را باز می کنی ،به صفحه نظراتش نظر می افکنی شماره نظراتش از چند ده نظر گذشته است برایت این سئوال پیش می آید که چه نوشته ارزشمندی بوده که این همه مخاطب جذب کرده و... اما هنگامی که نظرات را می بینی ومی خواهی آنها رابخوانی خشکت می زند:

 وب باحالی داری / آپم بیا/ جالب بود / خیلی با حال می نویسی / نوشته هاتون را دوست دارم / به من سر بزن/ اومدم نیومدی؟ / والا چی بگم ؟/ چه جالب !!/ حرف نداره/ خیلی دوستت دارم/دیدی اوللللللل شدم /دوستتون دارم/تو چقدر ماهی/..........

 اینها نمونه هایی از نظرات در وبلاگهای مختلف از پارسی بلاگ گرفته تا بلاگفا و بلاگ اسکای و .. است دوستی که وبلاگ نویس نیست ولی در اینترنت گاه وبیگاه سرک می کشد می گفت شماوبلاگ نویسان هم دل خوشی دارید ، می روید به وبلاگی و نظر می دهید و دوستتان هم متقابلا همین کار را می کند وهمان چیزهایی را که نوشته اید برایتان می نویسد!! گفتم آره خب متاسفانه ، شده مثل دید وبازدیدهای عید، باید بروی تا بیایند! واگر آمدند باید بروی وگرنه یک سال باید اَخم وتَخمِشان را تحمل کنی که اِل شد و بِل... اما این ،همه ماجرا نیست، ماجرا این است که نظرات آبکی اند ! این یعنی نوشته ات اصلا ارزشی نداشته که چند کلید کیبورد را برایش بفشارند وچه ملال آور می شود نوشتن این نظراتی که نه تفکری را برمی انگیزد نه مخالفتی ونه .... اگر قرار باشد همه اش نقل این مطالب سطحی و تعریف وتمجید باشدمعنی اش این است که همه یک جور فکر می کنند واین یعنی رکود ، درجازدن واصلا مگر وبلاگ نویس برای رکودفکری دارد عُمر ، وقت وپولش را هزینه می کند ؟بعضی هم وبلاگ را با چت اشتباه گرفته اند شاید هم من اشتباهی می روم! نمی دانم.... خب لااقل این نوشته عشقولانه ات را خصوصی بفرست وخیال همه را راحت کن .

 

پی نوشت :

1- از حق نگذریم ، گاهی بعضی از مطالب آنقدر کامل نوشته شده اند وگاهی آنقدر آبکی اند که حرفی نداری بنویسی ناچار تعریف می کنی ویا از همین خزعبلات می نویسی واز شما چه پنهان من هم گاهی خزعبل می نویسم ونوشته ام وگاهی زبانم ــ ببخشید انگشتانم ــ بند آمده است وچیزی ننوشته ام .

2- دوستی می گفت این تکنولوژی هم شده درد امروز ما، پرسیدم چرا؟گفت: فکرش رابکنبد برخورد ما با دوستی که تازه با او دوست شده ایم ودوستی که سالهاست اورا می شناسیم چگونه است ؟ اما در وبلاگ واستفاده از پیامک یک متن را برای همه   send to all می کنیم وبه سن وسال ، مدت آشنایی وشخصیت مخاطب توجهی نداریم این دیگه end استفاده از تکنولوژی است !!. جوابی نداشتم ، شما دارید؟ اصلا" از این نظرهای کُپی ــ پیستی متنفر شده ام ، شما از این نظرات دوست دارید؟

3- نظرتون چیه ؟ چندتانظر تفکر برانگیز که درگیری مثبت ذهنی برای وبلاگ نویس وخواننده هایش ایجاد کند یاچند ده تا نظر آبکی که مفت خداهم نمی ارزند فقط با این سرعت افتضاح اینترنت وقتمان را آتش می زنند که صفحه نظرات باز شود ، بخوانی وبعد .... نمی دانم چه باید گفت...کدام مفید تر است ؟

4- برای نمونه به این نظرات توجه کنید ( سعی کرده ام بی نشان باشند اگر از شما بودند قبلا" وفعلا" وبعدا" عذر خواهی ام را بپذیرید که بی گناهم  )

__________$$$$$
___$$_________$$$
__$$$$_______$$$___$$$$$
_$$$$$$_____$$$___$$$$$$$
$$$_$$$$___$$$__$$$$____$
$____$$$$_$$$$_$$$
_______$$-$$$$$-$$----$$$$$
____$$$$$$$$$$$$_$$$$_$$$$$
___$$$$$$
آپم بیاا$$$_____$$$
__$$$__$$$$$$$$$$$$________$
_$$___$$$$$$$$$$$$$$$$$
$$___$$$$_$$$_$$$__$$$$$
$___$$$$___$$__$$$$___$$$
____$$$_____$$___$$$____$$
____$$______$$$___$$$____$
____$$_______$$____$$$
____$________$$$____$$
____ _________$$$____$
____________ $$$
به روز           $$$
______
شدم__ $$$
____________$$$$
___________$$$$
_________$$$$$
________$$$$$
______ $$$$$
 

..............................................

سلام !!!!!!!

خوبی ؟
امیدوارم که حالت خوب باشه

                               عالی بود موفق باشی عزیزم

سلام
عزیزم
من با "............" آپم
منتظر قدوم سبزت هستم

......................................

وای چقدر طبیعین !!!
خیلی وبلاگتون هم قشنگه

............................

سلام
اولللللللللللللللللل
شدم

..........

سلام دوست عزیز
چی بگم ؟!

..................

سلام
وبلاگ باحالی داری !!!
.........................
قشنگ بود

...............

ممنونم که سر زدی...

 

......................
گلم تو رو خدا بهم سر بزن

......................

دارم دیوونت می شم

..........................................
همه این گلها تقدیم به تو که از گل بهتری
تووکه بهترینی
تو که خیلی واسم عزیزی

......................................
خیلی دوست دارم

.............................

سلام چطوری .......
بابا دیگه ازت خبری نیست کجایی تو

بدو بیا که آپم بدو
آپم قشنگه اا

.............

سلام !!!!!!!

خوبی ؟
امیدوارم که حالت خوب باشی

                                    عالی بود موفق باشی عزیزم

........................

سلام دوست عزیز
وب لاگت خیلی عالیهه
حرف نداره
به منم یه سر بزن
خوشحال میشم
موفق باشی

...................

با سلام
با مطلبی با عنوان ............................ بروزم.

منتظر نظرتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان هستم!


[ جمعه 87/3/31 ] [ 10:0 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

آقای شهردار این تصاویر را دیده اید؟
در خبرها آمده بود که شهردار محترم تهران مبلغ 3 میلیارد تومان را برای بازسازی لبنان اختصاص دادند!.
آقای شهردار این تصاویر را قبلا دیده اید؟
تصاویر کودکانی که بخاطر آتش سوزی در مدرسه و به خاطر نبود بخاری گازی و امکانات گرمایشی مناسب به این شکل افتادن ...
آیا ما کم حافظه شده ایم؟ آیا جناب شهردار یادی از این عزیزان کرده اند؟
آیا کمک به مردم روستایی و به دور از امکانات مملکت خودمون از بذل بخشش برای کشورهای دیگه واجب تر نیست؟
و خیلی پرسش های بی پاسخ دیگه ...

باکه باید گفت این حال عجیب؟

 

 

 

نرگس برای عکاس نمی‌خندد 

برق نگاه معصومشان ‌با قاب‌های چوبی در دست که در آن ‌چهره‌هایی متفاوت از تصویر فعلی‌اشان را نشان‌ می‌داد، آتش به دلمان زد.
عمق نگاه نافذشان شرمسارمان کرد که چرا نباید یک بخاری استاندارد در کلاسشان می‌بود، و انگشت‌های ذوب شده‌ نرگس در کنار کتاب فارسی کلاس سوم ما را ناخودآگاه به یاد حسنک کجایی، تصمیم کبری، روباه و خروس و ده‌ها درس خاطره‌انگیز دیگر این دوره انداخت.
نمی‌دانیم وقتی به درس پترس فداکار می‌رسند، چه تصویری از انگشت پترس در ذهنشان شکل خواهد گرفت و حتی نمی‌دانیم آیا به خاطر گرمی مشعل دهقان فداکار، او را دوست می‌دارند.
دخترکان و پسرکانی با قاب‌های بزرگ در دست که حسرت و رنج در چشمانشان موج می‌زند، بچه‌هایی که رنگ نداشته دیوار خانه‌اشان حکایت از جیب خالی والدینشان برای هزینه‌های سرسام‌آور درمان دارد و نمی‌دانیم چرا تا به امروز گره‌های چروک چهره‌‌هایشان که قرار بود ترمیم شوند، هنوز باز نشده است و این پرسش که آیا در میان سیل پزشکان این مرز و بوم کسی حاضر است با ظرافت انگشتانش مرهمی برای صورتکان این بچه‌ها باشد، ما را به خود مشغول کرده است.
نرگس در روستایشان می‌ماند، به دنبال مرغ خانه‌اشان می‌دود تا شاید با سر و صدای مرغ و خروس‌های خانه بتواند اندکی خود را تخلیه کند.
نرگس در کنار دیگر بچه‌های قربانی غفلت ما در کنار بچه‌های روستا برای گرفتن یک عکس حاضر می‌شود اما او برای عکاس نمی‌خندد.
نرگس دفتر مشقش را باز می‌کند، به زحمت و با کمک دست دیگر مداد سیاه را در دست می‌گیرد و در سطر اول می‌نویسد: ای کاش کلاسمان آتش نمی‌گرفت

نرگس برای عکاس نمی‌خندد............

 اصل خبر را درلینک زیر بخوانید وببینید :

http://weblog.zendehrood.com/comments.aspx?WeblogID=raha&MemoID=37871

http://floppy98.blogspot.com/2008/05/blog-post.html 


[ یکشنبه 87/3/26 ] [ 4:0 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 184
بازدید دیروز: 167
کل بازدیدها: 1455047