حسام ســرا
| ||
کنارم نشتسه است وصحبت می کند به چشمانش خیره شده ام وبه حرف هایش گوش می کنم هرچه او بیشتر حرف می زند بیشتر بین ما فاصله می افتد این فاصله از نوع جنس فکر کردن است از نوع تفاوتهاست نمی خواهم قضاوت ارزشی کنم نمی خواهم بگویم او بد است ومن خوبم اصلا چنین قصدی ندارم فقط می توانم بگویم بین ما فرسنگها فاصله است ... سالهاست او را می شناسم نسبت فامیلی هم به این شناخت کمک می کند اما هرچه تلاش می کنم نمی توانم ارتباطم را با نوع دیدگاهش برقرارکنم . می دانم که هرکس برای خودش طرز فکری دارد وشیوه ای برای زیستن ؛ این را سالهاست دریافته ام ...دربین حرفهایی که می زد بارها به این نکته اندیشیدم که نکند دربرخورد با دیگران وبیان افکار واندیشه هایم من هم به همین اندازه وشاید هم بیشتر طرف مقابل را آزرده ام اگر اینگونه باشد باید درافکار ورفتارم تجدید نظرکنم ؟ کسی که کنارم نشسته است فکرش با زمانه ما جوردرنمی آید اصلا انگار آدم این زمانه نیست ومن به این می اندیشم که نکند در زمانه گذشته مانده باشم ... سخت است با کسی حرف بزنی وطرف مقابل به این فکر کند که این آدم عجب پرت است این آدم انگار تازه از غار اصحاب کهف بیرون آمده است. باورکنید سخت است ....
[ چهارشنبه 93/5/29 ] [ 8:26 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |