آداب تشکر کردن :
متشکرم یکی از اولین کلماتی است که در کودکی یاد می گیریم . مشکل این است که در بچگی همیشه باید از همه تشکر کرد . باید مداوم بگویید : متشکرم ،ممنونم . بله . باید از همه تشکر کرد تا این که بالاخره یک روز از این که باید از همه ی کره زمین و موجوداتش تشکر کنید خسته و بیزار می شوید . آن وقت است که به جای تشکر خواهید گفت : " اه" به این می گویند رسیدن به دوران بلوغ !
شاید هم فکر می کنید در بچگی آن قدر تشکر کرده اید که حالا در دوران بلوغ سهمیه ی تشکرتان تمام شده . برای همین است که دیگر زیاد تشکر نمی کنید یا این که برای گفتن "متشکرم" وقت کم می آورید،یا شاید عجله دارید و درس و کار و زندگی دیگر حوصله ای برایتان باقی نگذاشته .
به هر حال بعد از دوران بلوغ دیگر کمتر تشکر می کنید ،در حالی که برای ادای کلمه ی "متشکرم" فقط به یک ثانیه وقت احتیاج دارید . یعنی همان اندازه که " آه "گفتن وقت میگیرد .
تشکر کردن علامت این است که کسی برای شما کاری انجام داده و آن کار در شما اثر خوبی به جا گذاشته است . برای همین باید از نانوا که نان می دهد تشکر کرد . از لبنیاتی که بقیه پول را پس می دهد تشکر کرد . باید از افرادی که جایشان را در اتوبوس به شما می دهند تشکر کرد یا آن هایی که در را برایتان باز می کنند یا به شما کمک می کنند و یا ... حالا روزگاری است که ادای این کلمه شما را محبوب خاص و عام می کند . آداب تشکر کردن هم مانند سایر کارها آدابی دارد .
کلمه ی "لطفا" را به شخصی می گویند که تقاضایی از اوکرده باشند ،مثلا" ساعت را بپرسند . نشانی بگیرند ، کبریت بخواهند .ولی اشکال این جا است که همیشه بعد از لطفا" ، باید کلمه ی "متشکرم"را هم بکار برد.(که جمعا" می شود دو ثانیه) البته این در صورتی است که شخص مقابل تقاضایتان را انجام دهد .
آداب پرسیدن ساعت برای این که جلوی مردم مودب جلوه کنیم ، باید یاد بگیریم چطور سوال کنیم . مثلا" چطور از یک خارجی وقت را بپرسیم. مستر (یا میسیز)خارجی ساعت چند است ؟ مستر(یا میسیز)خارجی ممکن است بگویید ساعت چند است؟ لطفا" ساعت را به من بگویید. البته فراموش نکنید که در موقع پرسیدن وقت نباید ملیت طرف را به رخش بکشید.مثلا" نگویید آقای فرانسوی ساعت چند است ؟ بهترین انتخاب این است که بگویید ساعت چند است ؟ یا میشه لطفا" بگین ساعت چنده ؟ توجه اگر به زبان مادری خویش جواب شما را داد وی را مسخره نکنید !
آداب خواهش کردن :
"خواهش می کنم" را زمانی به کار می برند که طرف بخواهد جواب تشکر شما را بدهد. در این صورت می گویید خواهش میکنم،این که کاری نبود.(در حالی که کاری بوده کارستان). البته شما غریقی را که تصمیم به خودکشی داشته نجات می دهید(تازه بعد هم می فهمید که سینه پهلو کرده)دیگر نبایید بگویید " این که کاری نبود "مخصوصا" نباید بگویید "در خدمتم." زیرا ممکن است او به امید جواب شما دوباره دست به خودکشی بزند و خود را غرق کند.
به هر حال در جواب کسی که از شما تشکر می کند همیشه باید بگویید "خواهش می کنم ". معذرت می خواهم : معذرت را وقتی می خواهند که به طرف مقابل از نظر جسمی و روحی آزار رسانده باشند . چه زمان باید معذرت خواهی کرد؟ وقتی از کنار کسی رد می شوید و برای لحظه ای جلوی نور آفتاب را می گیرید و او را در سایه قرار می دهید . وقتی پای کسی را لگد می کنید. وقتی کسی را "هل "می دهید. وقتی اشتباها" کسی را به قتل می رسانید !
توجه : سربازی که در جنگ دشمن را بکشد نباید از خانواده ی او معذرت خواهی کند ،بلکه اگر تیرش به خطا رفت باید از فرمانده اش عذر خواهی کند. ممکن است مرا ببخشید؟ وقتی طلب بخشش می کنند که به طرف مقابل آزار و صدمه رسانده باشند . در این صورت می گویند : " مرا ببخشید "
آداب سلام کردن به دیگران :
سابقا"در روستاها همه به یکدیگر سلام می کردند ولی حالا جمعیت کره ی زمین آن قدر زیاد شده که دیگر وقت باقی نمی ماند تا به همه ی مردم سلام کنیم . مردم از سلام کردن ما خوششان می آید و چون این کار هیچ خرجی بر نمی دارد،بهتر است از سلام کردن دریغ نکنید . چگونه باید سلام کرد ؟ خیلی آسان است ، بگویید سلام .
آداب دست دادن :
با این افراد شما دستتان را جلو نبرید. بگدارید اگر او مایل بود دست دراز کند :
1- به شخص مسن تر از خودتان
2- به یک شخصیت مهم
3- به کسی که به شما معرفی می شود .
نکته: همیشه در مواجه با فرد بزرگتر سلام کردن وظیفه کوچکتر است اما دست دادن وظیفه بزرگتر. یعنی تا زمانی که بزرگ تر رغبت به دست دادن نشان نمی دهد کوچک تر نباید به سمت او دست دراز کند حتی در بعضی فرهنگ ها این حرکت یعنی دست دادن کوچک تر به بزرگ تر نوعی نوعی بی احترامی محسوب می شود!
توجه : به فقیری که دستش را پیش آورده ، نباید دست بدهید . بلکه سکه ای در کف دستش بگذارید . آیا برای دست دادن باید دستکش ها را از دستش بیرون آورد ؟ بله شخصی که می خواهد با شما دست بدهد ، مایل است دست شما را بفشارد نه دستکش را . توجه : فقط یک بوکسور می تواند در موقع سلام با حریف دستکش هایش را از دست ها در نیاورد. از قدیم گفته اند:"سلام ناخدا با ناخدا ، توپ است در دریا.
آداب معرفی کردن :
هرگز نباید دو نفری را که با هم آشنا نیستند برای مدت طولانی در کنار یکدیگر تنها گذاشت . باید از قبل آن ها را به هم معرفی کرد . یادمان باشد که همیشه فرد پایین دست را (چه از نظر سنی ، چه شغلی و ...) به فرد بالادست هاکه این افراد هستند ، خانم ها(در مقابل آقایان ) مسن ها (در مقابل جوانان) روسای حکومتی (در مقابل بقیه ی افراد) معرفی کنید. حتی اگر پدرتان نیز بسیار قابل معرفی باشد ، هرگز اول او را به یک دوست جوان معرفی نکنید بلکه دوست را به پدرتان معرفی کنید . "بابا،دوستم فلانی را معرفی می کنم ." نه اینکه "آقای فلانی ! پدرم را به شما معرفی می کنم ."
توجه : اگر آقای فلانی هیچ کشفی نکرده نباید بگویید:"آقای فلانی را که هیچ کشفی نکرده به شما معرفی می کنم ." برای معرفی بی نوایی که نام فامیل بسیار عجیب و مشکلی دارد کافی است او را با نام کوچکش معرفی کنید.
" آداب احترام گذاشتن :
حرمت به افراد ، حرمت به تفاوت ها و طرز تفکر و منش متفاوت آنها است . تصور کنید اگر بنا بود تمام مردم کره ی زمین مانند هم بودند ،دنیا چه قدر خسته کننده می شد . آیا باید حرمت دیگران را حفظ کرد ؟ بله ، باید حرمت تمام انسانها را حفظ کرد . زیرا بالاخره افرادی هم وجود دارند که ما باید خودمان را مجبور کنیم به آنها احترام بگذاریم مثل : آن ها که مرتبا" بوق می زنند. آن ها که لوله ی اگزوز موتورسیکلتشان را دست کاری می کنند تا صدای گوش خراشی بدهد . آن ها که ... آن ها که ... و سر انجام آن هایی که حرمت هیچ کس و هیچ چیز را نگه نمی دارند:
1- حرمت به خارجیان :
فراموش نکنیم به محض اینکه به آنطرف مرز قدم بگذاریم ، ما هم غریبه و خارجی می شویم .
خارجی ها می توانند سیاه پوست ، زرد پوست ، سرخ پوست ، باشندشاید این رنگ ها هستند که بیشتر سفید پوستان را جری می سازند.
حرمت آداب و رسوم خارجی ها را حفظ کنیم . با یک سیاه پوست درباره ی برده های سیاه پوست صحبت نکنیم و یک آلمانی را از اعقاب هیتلر نخوانیم . وقتی یک موجود فضایی را که از کره مریخ آمده ، دیدید ،به او نخندید. یک چینی را که سگ و گربه می خورد مسخره نکنید مگر این که سگ و گربه ی شما را خورده باشد. توجه : هرگز به یک خارجی نگویید " اجنبی ".
2- حرمت به افراد مستمند :
افراد مستمند مناعت خود را دارند . آن ها فقر خود را پنهان می کنند . شما هم باید طوری رفتار کنید که انگار فقرشان را نمی بینید .
3- حرمت به ثروتمندان :
پولدارها زندگی جالب و راحتی ندارند . مغز آن ها دیگر به چیز های ساده و با مزه و شاد نمی اندیشد . آن ها دیگر نمی دانند برای تفریح بیشتر چه کنند . آن ها دیگر بلد نیستند وقت گذرانی کنند چون وقت برایشان طلاست . آیا فکر می کنند چون ثروتمند هستند خوشبخت اند و نخواهند مرد ؟ پس بدبخت خوشبخت ها ...!
4- حرمت به خانم :
خانم ها بسیار قابل حرمت هستند به همین دلیل : آقا باید در را برای خانم باز کند و بگذارد که او اول وارد شود و هم چنین باید کمی زودتر سر قرار حاضر شود . آقا نباید یک متر جلوتر از خانم حرکت کند (نیم متر اشکالی ندارد !) آقا باید موقع رساندن خانم به منزل آن قدر بایستد تا خانم وارد منزل شود .
پسرها نباید دختر ها را مسخره کنند حتی اگر زیبا نباشند . آیا پسرها مطمئن هستند که خودشان خوش قیافه هستند ؟ و تا ابد خوش قیافه باقی خواهد ماند؟
نباید فراموش کرد که دخترانی هستند که خیلی زیبا نیستند ولی می توان در کنار آنها خوشبخت بود و از همه مهمتر ممکن است کم حرف باشند این خود بزرگ ترین نعمت است . ( سیرت زیبا برتر از صورت زیبا است)
5- حرمت به چاق ها :
اگر چاق ها چاق هستند ، تقصیری ندارند . اغلب به اندازه ی یک فرد عادی غذا می خورند . در حقیقت کافی است به سیب زمینی چشم در چشم نگاه کنند و چاق شوند . چاق ها زندگی مشکلی دارند . همه به آن ها نگاه می کنند . آن ها را مسخره می کنند . وقتی از پله ها بالا می روند نفسشان بند می آید . هرگز نمی توانند شیک پوش شوند . از همه مهمتر هرگز نمی توانند با یک فرد عادی در وزن معمولی الاکلنگ بازی کنند زیرا همیشه الاکلنگ طرف چاق ها پایین است و روی زمین می ماند . باید چاق ها را دوست داشت ، زیرا چاق ها دلشان هم چاق و بزرگ است .
توجه : در درون هر انسان چاق ، یک انسان لاغر فریاد می زند : " بگذار من از این زندان خلاص شوم ."
6- حرمت به معلم :
اگر استادتان شما را دوست ندارد ،بهتر است با او مدارا کنید . توجه داشته باشیم که اگر معلم نبود ، چه قدر نادان از دنیا می رفتیم .
-زندگی معلم را خراب نکنید .
-وقتی او حرف می زند شما حرف نزنید .
-مدام به ساعتتان نگاه نکنید .
-فکر نکنید این او است که بد درس می دهد .
-شاید این شما باشید که بد می فهمید .
-فکر نکنید که از جریمه کردن شما لذت می برد .
-اگر در درسی نمره ی تک گرفتید ، پدرتان را نفرستید تا با او زور آزمایی کند !
7- حرمت به پیرها :
در هر دوره از زمان ، به مغزمان فرو می کنند که جوان های این دوره بد تربیت شده اند . دوره ی قدیم جوان ها بهتر بودنند و همیشه این حرف را پیرها می زنند . جوان ها صندلیشان را به پیرها نمی دهند . پیرها هم همینطور، صبر داشته باشید . بالاخره یک روز پیرها می روند و شما جوان ها پیر می شوید و میتوانید روی صندلی آنها بنشینید .
هرگز پیرها را نرنجانید . آن ها شکننده اند و مانند یک لیوان نازک زود می شکنند . با آن ها قبل از سفر ابدی شان مهربان باشید . بگذارید از کره ی زمین خاطره ی خوبی با خود ببرند . این باعث می شود ابدیت شان را با آرامش و حوصله سپری کنند . هر بار که سالخورده ای را می بینید ، کودک نوجوانی را به خاطر بیاورید که دورانی طولانی از جوانی اش گذشته است .
توجه : فراموش نکنید که میان پیر و جوان فقط چند سال سن قرار گرفته است .
8- حرمت به پلیس :
دو نوع پلیس وجود دارد : پلیسی که پس از دزدیدن یک موتورسیکلت از دستش فرار می کنیم و پلیسی که پس از دزدیده شدن موتورسیکلتمان به او مراجعه می کنیم ، هر دو یک نفر هستند!
پلیس ها هم رحم و عطوفت دارند . هر بار که اطلاعاتی از پلیس می خواهید باید بگویید : "سلام سرکار" " لطفا" سرکار " " متشکرم سرکار " " خداحافظ سر کار " و هر بار که از کلانتری خارج می شوید ، هرگز نگویید به امید دیدار . بگویید : بدرود . خداحافظ.
- قوانین مهم معاشرت پسندیده
در روزگاران پیشین به آداب و نزاکت اجتماعی بهای بیشتری داده میشد، اما افسوس که جامعه امروز دستخوش تحولات گوناگونی شده است. مقصود من آن نیست که مردم باید همانند روبات آداب معاشرت را یک به یک و مو به مو، برده وار رعایت و اجرا کنند بلکه رعایت برخی آداب پسندیده به شما کمک خواهد کرد تا شأن و منزلت اجتماعیتان ارتقا یابد.
- همیشه مودب باشید
اگـر هـم از کـسی خوشتان نمی آید نیازی نیست که شان و منزلت خودتان را تا سطح اجـتمـاعی آن فرد تنزل دهید. مودب و با نزاکت بـاشید تـا بـرتـری خـود را نـسـبـت بـه آن شخص ثابت کنید.
- هیچگاه دشنام ندهید
دشنام و ناسزاگویی مطلقا ممنوع است. چون نشان دهنده آن است که شما قادر نیستید برای بـیـان عقاید خودتان از واژه ها ولغات مناسبتری بهره بگیریـد. از آن گذشته لاابالیگری همیشه دور از نزاکت و ادب می باشد.
- با صدای بلند صحبت نکنید
هنگامی که با صدای بلند صحبت می کنید، بـاعث بالا بردن سطح استرس میان اطرافیان خود می گردید. بـلند صحبت کردن بیانگر آن است که شما قادر به بحث منطقی با دیگران نـیـستید و عجز شما را در استدلال معقولانه نشان می دهد و آنکه می خـواهـیـد حرف خودتان را با توسل به زور وخشونت به کرسی بنشانید . هـمـچـنـیـن بلند صحبت کردن سبب جلب توجه اطرافیان میگردد البته توجه منفی.
- کنترل خود را از دست ندهید
زمانی که شما کنترل اعصاب خود را از دست می دهید و از کوره در می روید به همه نشان می دهید قادر به کنترل احساسات و هیجانات خود نمی باشید. وقـتـی هم که شما از کنترل رفتار خودتان عاجز می بـاشیـد، چـگونـه قـادر بـه کـنـترل چیز دیگری خواهید بود؟ همواره خونسردی خود را حفظ کنید (کار آسانی نخواهد بود اما به زحمتش می ارزد).
- به دیگران خیره نشوید
زل زدن به دیگران و چـشـم چـرانـی نوعی تعرض به دیگران محسوب می گردد. شما که نمی خواهید بی جهت دیگران را مرعوب خود سازید؟ البته این سخن بدین معنی نیست که در هنگام صحبت کردن با کسی رو از او برگردانید، روبرگرداندن مخالف برقراری ارتباط چشمی و دور از ادب است.
خیره شدن هم با برقراری ارتباط چشمی تفاوت دارد. بنابراین ارتباط چشمی برقرار کنید ولی به کسی خیره نشوید.
- صحبت کسی را قطع نکنید
پیش از آنکه اظهار عقیده ای بکنید، اجـازه دهـیـد صـحـبت دیگـران بـه پایان برسد. میان صحبت کسی پریدن نشانه بی نزاکتی و عدم برخورداری از مـهـارتـهای اجـتـمـاعـی فرد می باشد. اگر نمی خواهید خودبین و از خود راضی بنظر آیید، هیچگاه صحبت کسی را قطع نکنید و هرگاه که ناچار بـه انـجـام ایـن کـار شـدیـد حتـما بـا گـفـتـن جـمله معذرت می خواهم ، اقـدام بـه انـجام آن کار کنید. مـودب بـودن بـه مـفـهـوم آن اسـت کـه بـرای موقعیت، عقاید و احساسات دیگران احترام قائل شویم.
- همیشه وقت شناس باشید
مهم است که به وقت دیگران احترام بگذارید.سـر مـوقـع در جـلسات، قـرار مـلاقـات هـا، موقعیت های شغلی و اجتماعی حضور یابید. هـمچـنـین یک فرد متشخص می داند چه زمانی باید میهمانی را ترک کند.
- اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید
آبرو، شرافت، صداقت و بصیرت بـزرگـتـریـن و مـهـمـتـرین عـامـل برای حفظ اعتبار یک فرد متشخص می باشد. جزئیات زندگی خانوادگی وشخصی شما باید محرمانه باقی بمانند.
- آب دهان نیاندازید
اغلب مردها این کار را به طور ناآگاهانه انجام میدهند. آب دهان انداختن بسیار زننده بوده و بیشخصیتی فرد را میرساند. هیچگاه آب دهان نیاندازید مگر آن که بخواهید ثابت کنید انسان بینزاکتی هستید.
- حرمت بزرگترها را نگاه دارید
در واقع شما باید همانطور که دوست دارید مورد احترام دیگران باشید خود نیز به دیگران احترام بگذارید. من به این علت بزرگترها را مورد تاکید قرار دادم که امروزه جوانان خیال میکنند همه چیز را میدانند و از همه چیز سر در میآورند و در واقع خود را عقل کل میدانند، اما اینطور نیست. کافی است به 5 سال پیش خود بیاندیشید.....یقینا شما امروز بسیار باهوشتر و با تجربهتر شده اید. اینطور نیست؟ با آن که 5 سال پیش نیز فکر میکردید همه چیز را میدانید.
- به اشتباهات دیگران نخندید
این یکی از پستترین کارهای است که کسی ممکن است انجام دهد. هنگامی که شما اشتباهی مرتکب میشوید یا خراب کاری میکنید تنها انتظاری که از دیگران دارید آن است که اشتباهات و خطاهای شما را به رویتان نیاورند و از آنها چشمپوشی کنند. از آن مهمتر شما را به واسطه آنها مورد تمسخر قرار ندهند.
- کلاه خود را از سر بردارید
شاید امروزه این رسم دیگر هوادار نداشته باشد. شما میباید کلاه و هر آنچه بر سر دارید را به هنگام داخل شدن به منزل از سر خود بردارید. از آن گذشته هیچگاه با کلاه بر سر میز شام ننشینید چون این کار نشانه بی نزاکتی مفرط است.
- پیش از صرف غذا منتظر بمانید همه میهمانان سر جایشان بنشینند.
زمانی که برای صرف غذا سر میز نشستهاید، باید منتظر بمانید تا تمام میهمانان کاملا سر جایشان بنشینند و آماده صرف غذا شوند. همه افراد باید در یک زمان شروع به صرف غذا کنند. این نکته اگرچه موشکافانه به نظر میرسد، اما بسیار حائز اهمیت است.
- فخر فروشی نکنید
هیچکس از آدم لاف زن خوشش نمیآید. در هنگام گفتوگو درباره مسائل مالی به داراییهای خود اشاره نکرده و ثروت خود را به رخ نکشید.
- به ساعتتان نگاه نکنید
هنگامی که در یک جمع و محفلی هستید، مدام به ساعت خود نگاه نکنید مگر آن که بلافاصله قصد ترک آن محل را داشته باشید. وقتی به ساعتتان نگاه میکنید دیگران اینگونه برداشت میکنند که شما خسته و بی حوصله شدهاید.