موشی در خانه ی مزرعه دار تله ی موش دید! به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. آنها گفتند: مشکل تو به ما ربطی ندارد! ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید... از مرغ برایش سوپ درست کردند! گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند!
نهایتا زن تلف شد. گاو را برای مراسم ترحیم کشتند ودر این مدت... موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد وبه مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر می کرد.
اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بیشک دیدگاه هر کس نشانهی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.