حسام ســرا
| ||
تاریخ وفرهنگ این مرز وبوم ریشه درباورهای اقوام وطوایفی دارد که هریک برای خودفرهنگ مستقلی دارند، باورهایی که هویت آن مردم رامی سازد. اگر پشت پازدن به باورها ومراسمی که فرهنگ آدمیان رامی سازند راه درستی باشد آنچه دراصطلاح از آن به «جهانی سازی»به مفهوم برنامه ریزی برای یکپارچه سازی فرهنگ هاست تعبیر می شود امر قابل توجیهی است! معلوم نیست این باور از کجا ریشه گرفته است که گروهی دانسته وگروهی دیگر ندانسته پیشینه مراسم مردم را که با زندگی روزمره آنان عجین شده است نادیده می گیرند وتلاش دارند آنچه خود می اندیشند راجایگزین باورهای قبلی کنند این افراد به یک پارچه سازی فرهنگی اعتقاد ویژه دارند اما جهانی سازی رابرنمی تابند . برای نمونه می توان از «چهارشنبه سوری» و «سیزده بدر» نام برد. قصد آن راندارم که درباره درستی یانادرستی این دو سخنی بگویم اما آنچه هست این است که براساس رسمی کهن که سینه به سینه نقل شده است مردم این سرزمین این دو روز راگرامی می دارند واز این دو به عنوان دو روز شادی بخش یادکرده ومی کنند؛در ذات چهارشنبه سوری آتش زدن لاستیک،ترقه بازی،مزاحمت های خیابانی، بوق زدن،راهبندان و... وجود نداشته است اما وقتی رسانه هاوبرخی مسئولان ما دانسته یاندانسته می کوشند چهارشنبه سوری را«چهارشنبه آخرسال» وسیزده بدر را «روز طبیعت» نامگذاری کنند وبا مردم سرزمین خود درمراسمی که ریشه درتاریخ وفرهنگ آنان دارد سر ستیز دارند نوعی تقابل فرهنگی ایجاد می گردد وبرخی جوانان پرشور می کوشند بانشان دادن اعتقاد خود با برخی از تصمیمات لجبازی کنند وگاه این موضوع به افراط وتفریط هم کشیده می شود . ما به احیای هویت ملی واسلامی خود بیش از گذشته نیازمندیم هویت ملی ما را همین آداب ورسومی می سازند که تیشه برداشته ایم وبنیانش راخراب می کنیم ما درسرزمینی زندگی می کنیم که از اقوام وطوایف متعددی تشکیل یافته اند چسبی که این طوایف واقوام را درکنارهم نگاه داشته است همین هویت فرهنگی ناشی از از آیین ها ومراسمی است که درپی تغییر نام وحذف آنها هستیم . ممکن است من هم با برخی از بخش های چهارشنبه سوری حتی درآیین کهن آن اعتقادی نداشته باشم اما اعتقادمن نباید باورهای مردم را تحت الشعاع قراردهد اگر بکوشم باورهای ملی ومیهنی مردم را که به تعمیق هویت ملی منجر می شود سُست کنم درتخریب فرهنگ جامعه ایرانی کوشیده ام .از سویی دیگر درهر فرهنگ وکشوری مراسمی وجود دارد که از نگاه دیگر ملیت ها خرافه واسراف و... به حساب می آیند اما حکومت ومسئولان آن کشور درتغییر نام ونابودی این مراسم تلاشی ندارند ومی کوشند با برپایی وگسترش اینگونه مراسم زمینه شادی های کوتاه مدت رابرای مردم مهیاکنندوجهانگردان بسیار رابرای تماشای مراسم ورونق چرخ اقتصادکشور به سرزمینشان بکشانند. اگر متولیان فرهنگی جامعه می کوشیدند به جای تقابل درپی ایجاد زمینه های برپایی درست وصحیح این مراسم باشند ومثلا مکانهایی را برای روشن کردن آتش وجشن وشادی مردم مهیا می ساختند این همه تقابل وجود داشت؟چهارشنبه سوری ما ایرانیان باجشن گوجه فرنگی دراسپانیا ،مسابقه دویدن درگل ولای درانگلستان ، مراسم خرافی چین و...دیگر ملت ها چه تفاوتهایی دارد که آنان درگسترشش می کوشند وما درنابودی آن ؟! یا همه این اوصاف باید گفت چهارشنبه سوری درمواردی به چهارشنبه سوزی،مزاحمت خیابانی،راهبندان،بوق های ممتد،آْلودگی صوتی ،و..مبدل شده است ویادآوری نام آن، همین موارد منفی راتداعی می کند این که چرااینگونه شده است واینگونه شده ایم پرسشی است که نیاز به بررسی بیشتری دارد .
[ سه شنبه 90/12/23 ] [ 6:57 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |