حسام ســرا
| ||
چندی است سخن از طرح نیروی انتظامی برای گسترش امنیت اجتماعی که بیشتربا عنوان طرح مبارزه با بدحجابی مطرح می شود برزبانها جاری است . درباره لباس های موجود دربازار وتناسب آن با فرهنگ ما دیدگاهم را درچند پُست قبل درنوشته ای باعنوان « مامان چی بپوشم » بیان کرده ام ( این نوشته دربخش آرشیو مطالب درقسمت نوشته های من ، قابل دسترسی است ) اما درباره مبارزه با بد حجابی چند نکته قابل یادآوری است : اول : پا راکه درون مدرسه می گذارم معاون مدرسه بانگاهی غضب آلود به من می فهماند که سر ووضعم مناسب نیست ، بچه ها اما دیدگاهی دیگردارند ، بعضی ازمعلمان هم مثل من لباس پوشیده اند امّا نمی دانم اشکال کارمن کجاست ؟حیرانم!!. دویّم : شب به مهمانی رفته ایم . درکنارمن کسان دیگری نشسته اند ؛ همکلاسی سال قبلم . دختر رئیس اداره پدرم . دختر مدیر مدرسه . نوه روحانی محله مان وبالاخره دختر ناظم مدرسه که مراچپ چپ می نگریست؛ همه مثل هم لباس پوشیده ایم اما نگاه همه به مایکسان نیست !انگاربرخی ازما خطایشان «خطاتر »است !!!. سیّم: به گذشته می نگرم . چند دهه قبل زمانی درهمین مرز وبوم کسانی خواستند «به زور » چادر ازسر زنان بردارند ونمی دانم چرا این داستان را « کشف » حجاب خواندند اما توفیقی نیافتند. می دانید چرا؟ یاد ترکیه افتادم که چندسال قبل ماجرای خانمی ( شایدنماینده مجلس بود) که می خواستند « به زور» مقنعه اش رابردارد ، سوژه شد؛ وقتی ازاو پرسیدند که نظرت درباره حجاب درایران چیست ؟گفته بود درایران سعی دارند «به زور» مقنعه بگذارند ودرترکیه « بازور » بردارند . آن روز این گفته برایم عجیب بود اما… چهارم: به سازمانهای فرهنگی جامعه فکر می کنم ؛ازنهادهای کاملا"فرهنگی تا غیر فرهنگی . وقتی مثلا"اداره آب وفاضلاب قدم درراه فرهنگ می گذارد ومدعی برگزاری کلاسهای فرهنگی است ، وزرای فرهنگ وارشاد اسلامی، مهندسین وتحصیلکردگان عرصه علوم پایه اند،چه نتیجه ای جزاین می توان انتظار داشت ؟ دردوران گذشته بیشتر وزرا ومعاونان وزارتخانه ها ازجمله آموزش وپرورش وفرهنگ وارشاداسلامی ( فرهنگ وهنر) درزمینه کاری خود دکترا داشته اند یعنی با مبانی آن حوزه آشنایی کامل داشتند اکنون چه؟سیاست های کلان فرهگی مارا چه کسانی تعیین می کنند؟ پنجم: آموزش های ما ازمنابر گرفته تامدارس ودانشگاهها ، بیشتر جنبه تبلیغی دارند تاقانع کردن استدلالی. وقتی جوان این دیار بامشکلات بی شماری سردرگریبان است ، بیکاراست ، مراکزتفریحی سالم ندارد ، امکان ازدواج آسان برایش مهیا نیست ، با برداشت های سلیقه ای من وشما که برخی ازآنها مستند به سندمعتبری نیست مواجه است … وازطرفی برای داشتن حجاب اسلامی قانع نشده شاید پا رادر حریم حاکمان بگذارد وبخواهد بااین نوع رفتاراجتماعی اعتراض خود رابیان کند اعتراض به کسانی که می توانستند کاری برایش وبرای قشر عظیم جوان بکنند ونکردند. بازبه تاریخ ایران نگاه می کنم دیر زمانی ایرانیان حجاب ویژه داشتند وچادر متعلق به آنان بود ؛چندویژگی فرهنگی ایرانی راحفظ کرده ایم که بخواهیم ازایرانی بودن چادر دفاع کنیم؟ می دانم حجاب انحصار به چادر ندارد وبرخی ازچادری های ماهم بدحجابند!! اما برداشت همه دراین باره یکسان نیست! من هم براین عقیده ام که زنان ودخترانی که باسیمای غیرمتعارف پابه کوچه ، خیابان واماکن عمومی می گذارند خودرا دردام هوسرانان اسیر می کنند وگوهرانسانی آنان نباید دراین کشاکش آسیب ببیند اما برای قانع کردن آنها باید راهی دیگربرگزید شما بگویید چگونه؟ طرح جدید نیروی انتظامی لایه های مختلفی دارد که امنیت فصل مشترک همه آنهاست امنیت زیرساخت هایی دارد، به نظر می رسد چنانچه زیرساخت های هرپدیده ای استحکام نیافته باشند نمی توان به روبناها دلخوش بود وباز بر این نکته تاکید دارم که مهم ترین زیرساخت دراین عرصه « فرهنگ عمومی » است تجربه تاریخی وبومی ما گواه این نکته است که دراین موارد اجبار وزور کمترین اثر راداشته است اگرچه ممکن است کنترل مزاحمین خیابانی راچاره ای جز اجبار وزورنباشد. [ سه شنبه 86/2/11 ] [ 7:43 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |