حسام ســرا
| ||
همه ی جوامع انسانی رفتارها وآداب ورسومی داشته اند که از آن به عنوان «فرهنگ» یاد می کنند ؛ بنابر این هیچ جامعه ای «بی فرهنگ» نیست با این حال می توان «تفاوت فرهنگی» را درباره بیشتر جوامع انسانی پذیرفت چنانکه درنتیجه این تفاوت فرهنگی ،رفتاری در بین گروهی از مردم موردقبول و در بین گروهی دیگر ناپسند شمرده می شود . وقتی جایی صورت شهر به خود می گیرد پدیده ای به نام مهاجرت آغاز می شود ومهاجران، فرهنگ خود را نیز به همراه اسباب واثاثیه شان به نقطه جدید منتقل می کنند گاهی این ویژگی های فرهنگی تضاد واختلافی ایجاد نمی کند اما گاهی ... بختیاری ها از جمله مهاجرین به شهرهای حاشیه استان چهارمحال وبختیاری هستند . مردمی خونگرم وسلحشور باویژگی های خاص خود وفرهنگی که ممکن است بخشی از آن دربین ساکنان بومی شهرها قابلیت جذب چندانی نداشته باشد برای نمونه به مورد زیر اشاره ای کوتاه می کنم : دوستی تعریف می کرد که شبی در همسایگی ما درخانواده ای بختیاری جشن عروسی برپا بود و میزبان به مناسبت این رویداد فرخنده میهمانانی را دعوت کرده بود واسباب شادمانی نیز به تناسب فرهنگ قومی آماده بود چنان که دقیقا" تاساعت 12 آن شب زمستانی مدام بر طبل و دُهُل کوبیدند وخواب وآسایش را از چشم همسایگان ومحله های دور ونزدیک ربودند وادامه داد : اگر در همسایگی این خانواده که درفکر برگزاری مراسمی باویژگی های فرهنگی خود بودند پزشک جراح، قاضی دادگاه، راننده جاده ویا بیماری وحود داشت که ناچار بود استراحت کند وامکانش نبود، چه می توانست بکند ؟شکایت که امری اخلاقی نیست، تحمل که آستانه ای دارد واندازه ای؛ چه راه چاره ای می ماند ؟به نظرشما آیا آداب ورسوم زندگی عشایری را می توان درشهرها ادامه داد ؟ اگر چنین است برای رفع مشکلاتی که برخی از آنان را بیان کردم چه راه حلی پیشنهاد می کنید ؟ پرسش دوستم راکه شنیدم پاسخی برایش نیافتم بهتر آن دیدم آن را دراینجا بنویسم شاید راه حلّی پیدا شد .
[ چهارشنبه 89/6/31 ] [ 6:16 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |