حسام ســرا
| ||
ازآستانه در ورودی که وارد می شوی سیاه چادری رامی بینی که دستت رامی گیرد وتو را به اعماق زمان می برد ؛ به گذشته های دور ، آنجاکه اثری از زندگی ماشینی وتجملات امروزی نیست ، توهستی وطبیعت ، طبیعت است و زندگی و صداقت و... جلوتر می روی پا را که به داخل ساختمان می گذاری همه چیز بوی گذشته می دهد ، تنورگلی وآسیاب دستی ( دست آس =آردچی ) ، ابزار وادوات کشاورزی وخرمنکوبی ، خیش ، یوغ ، زنبر ، خرمنکوب =چوم، قالب خشتمالی ، گاله، یانه =هاون سنگی ، چرخ نخ ریسی ، قپان ، ... وسرانجام کُرسی که زمستانهای سرد بی وسیله را گرما می بخشید و نیاکان ماتاچندسال پیش، دور ازچشم وهم چشمی ها وتجملات امروزی ، زمستانها در زیر همین مکعب چوبی صفایی می کردند وخوش بودند . درگوشه ای رادیویی رامی بینی که گذر زمان، غبار فراموشی به او داده ونماد جدال همیشگی سُنت ومُدرنیته است وشاید که نه، حتما" در زمان خودش ـــ مثل اینترنت چندسال پیش ـــ کسانی آن رادلخوش نداشتند ودستیابی به آنراگناهی نابخشودنی می شمردند . برای من که درآخرین سالهای حیات برج ها ، آثار وساختمانهای باصفای قدیمی نیاکانم ، علاوه برچشم سر از دریچه دوربین به آنها نگریسته ام ، دیدن نمادی ازآنها درجایی مثل اینجا اشک وشوق را باهم دارد؛ شوق یادآوری گذشته هایی که هویت مارا می سازند واشک بی توجهی گروهی که به خاطر چندصنّار بیشتر تیشه بر ریشه ما زدند ونگران ازغفلت وساده انگاری کسانی که می توانستند جلوی این تخریب رابگیرند ونگرفتند ... آنچه بود گذشت ، حال ما مانده ایم ومشتی خاطره ازگذشته ای که ریشه های ما را درخود پرورش داده است . اقدام جوانان باغیرت شهرمان رادربرپایی اولین موزه مردم شناسی غرب استان اصفهان (شهرستان لنجان)که به همت شهرداری چمگردان انجام شد می ستاییم وشهروندان فهیم وهمه فرهنگدوستان محترم را به بازدید از این موزه که درابتدای ورودی شهر چمگردان ــ روبروی شهرداری ــ واقع شده دعوت می کنیم . دیدگاهتان رامشتاقانه چشم در راهم [ یکشنبه 86/1/19 ] [ 6:57 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |