سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

بیست روز دیگر ، برای چندمین بارانتخابات ریاست جمهوری ایران ،برگزار می شود (ششمین؟ یاهفتمچراباید رای بدهم؟ین؟ رئیس جمهور در دهمین دولت) ومردم، حق قانونی خودرا از طریق انتخابات به یکی از نامزدهای تایید صلاحیت شده  آن هم برای چهار سال واگذار می کنند .بی شک  یکی از دلایل انقلاب اسلامی ایران درسال 1357 همین نوع نگاه به حاکمیت ودخالت مردم درسرنوشت اجتماعی خویش بود اگر حکومت مادها را به عنوان نخستین حکومت ایرانی بپذیریم نزدیک به 3000سال است که در ایران حکوت خودکامه حاکمیت داشته واستبداد شاهی در خون واندیشه واحساس ما ایرانیان ریشه دوانده است ودرنتیجه این بیماری 3000 ساله با درمانی طولانی ومستمر از این بدن رنجور خارج می شود  انقلاب مشروطیت ( به هردلیل موجه وغیر موجه)نتوانست  این خودکامگی را به نحو شایسته کنترل ویا محدود کند وشاید از همین رو انقلاب اسلامی اجتناب ناپذیر بود . روشن است که ما تا رسیدن به آنچه آرزوی انقلابیون بوده ومقصد عالی به حساب می آید راه درازی درپیش داریم . من امّا بر این عقیده ام که برای رسیدن به فردایی که از آن بحث می کنیم باید درسرنوشت اجتماعی خود دخالت کنیم چراکه رئیس جمهور،( باهمه محدودیت هایی که دراجرای نقش خویش دارد) دربیشتر ارکان زندگی اجتماعی مانند اقتصاد ، سیاست ، آموزش وپرورش ، تفریح .تعطیلات ، ورزش وشادی ، ومهم تر از همه «نگاه به انسان» تاثیر بسیار دارد اگر کشورهای دیگر راه توسعه را پیموده اند با انتخاب آگاهانه به این نقطه رسیده اند باید با شناخت وآگاهی براساس این که کدام سلیقه ونگاه برای اداره کشور مفیدتر است گام برداریم وبیندیشیم که افراد بایکدیگر تفاوت دارند چنان که در یک نظام آموزشی که قوانین ثابت ، معلمان ثابت ودانش آموزان وکتابهای درسی یکسان دارد والبته اشکالاتی نیز دراین سیستم می توان یافت ،نوع مدیریت، بستگی به این دارد که «چه کسی وباچه دیدگاهی» بر جایگاه مدیر تکیه زده است همچنان که مدیریت یک کارخانه ، شهردار یک شهر و..

من بر آنم که اگر هم ،بُنیان سخنان دو یاچندنفر یکسان باشد درنوع نگاه آنان به انسان و آزادی های او ونیز حقوق وتکالیف دولت ومردم تفاوت وجود دارد واین همان چیزی است که باید شناخته شود تا درانتخاب افراد، مورد توجه انتخاب کنندگان قرارگیرد. اگر انتقاداتی به صدا وسیما وارد است ، اگر مطبوعات به آن اندازه که احساس می شود نتوانسته یانخواسته اند درآگاهی بخشیدن به مردم موثرباشند ویا ما ایرانیان درخواندن ومطالعه  کاهلیم، راه بر کسب اطلاعات بسته نیست امروز باهمه ی تنگناهایی که وجود دارد می شودومی توان باکمی کنکاش، اطلاعاتی از نامزدها به دست آورد و درساختن سرنوشت خویش دخالتی سرنوشت ساز داشت .

شرکت درانتخابات پیش و بیش از آن که یک «تکلیف» باشد یک «حق» است .حقِ واگذاری قدرت مردم به نماینده ای برگزیده ،آن هم درمدت معین واختیارات مشخص.

 

نکته های زیر را با سرعت کم و دقّت زیاد بخوانید شاید درتصمیم گیری کمکی نماید :

 

1- آن ها که پای صندوق نمی روند، سهم خود را از وضعی که بعدا" پیش می آید، فقط در خیال خود کم می کنند. و می خواهند اگر دوباره وضع صد در صد مطلوبی پیش نیامد، بگویند: ای بابا! تقصیر ما نبود. ما که اصلا در انتخابات شرکت نکردیم!!.

2- می گویند ملت ها، مثل آدم ها ،هر کدام خصلتی دارند. ما ملت ایران با آن که ظاهر مُدرنی داریم و با پول نفت ابزار زندگی مدرن را هم فراهم کرده ایم، اما عقلمان سُنّتی است. خوشبختانه بلدیم از کامپیوتر و هواپیما و مترو برای زندگی بهتر استفاده کنیم، اما هنوز نیاموخته ایم که از صندوق رای، برای تغییر سرنوشتمان استفاده کنیم.حداقل می شود گفت ایرانی در جزییات مدرن شده و در کلیات هنوز سنتی است.اما روزی تغییر سرنوشت با صندوق رای را هم یاد می گیرد
3- برای ما آزادی خواه، کسی است که در زندان است و در حال اعتصاب غذاست. اما همین که آزاد شد ، حتی اگر در حال ادامه مبارزه برای آزادی باشد، می گوییم کَلَک بود، از خودشان است!. ما ملتی هستیم که تا  کسی شهید نشود، قبول نیست.می گویند در ایران زنده خوب ومُرده ی بَد وجودندارد .

4- ما همیشه صد در صد را می خواهیم، آن هم صد درصدی که فقط در ذهن خود ما دُرُست است ، برای همین است که مدام به وضعیت صفر می رسیم.و چون نگاه تاریخی نداریم، مدام تاریخمان تکرار می شود.و چون نگاه علمی نداریم ، تجربیاتمان را آزمایش نمی دانیم تا از آن، قانون علمی کشف کنیم. همه چیز را بد شانسی یا خوش شانسی می گیریم.حاضرنیستیم مسئولیت اشتباهمان رابپذیریم ودوباره آن اشتباه راتکرارنکنیم.

5- مابرای ریاست جمهوری ، یک« چگوآرا » می خواهیم که ضمنا «گاندی» باشد و در عین حال «مسلمان و شبیه حضرت علی» و در عین حال «سکولار »و حتی « لاییک » که «در متن همه جریانات از اول انقلاب » بوده باشد ، اما «با هیچ کسی ،دوستی و یا مراوده و یا دشمنی نکرده باشد»،و «خیلی هم با تجربه باشد».اما «قاطی هیچ جریانی نبوده باشد».و بعد از مدتی طولانی شکنجه و اعتصاب غذا، «شهید »شده باشد.!!

می گویند خداوند سرنوشت هیچ قومی راتغییر نخواهد داد مگر خود بخواهند ونیز مردم هر عصر لایق وشایسته همان حاکمانی هستند که برآنها مسلطتند !

 


[ شنبه 88/3/2 ] [ 12:39 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 135
بازدید دیروز: 781
کل بازدیدها: 1471784