گستردگی و ژرفای علاقه مردم ایران و دیگر شیعیان جهان به عاشورا و امام حسین (ع)، اهمیت و ارزش پژوهش همه جانبه درباره عاشورا را آشکار می سازد. با توجه به این موضوع بر آن شدیم تا با استمداد از کتاب «عاشورا در فرهنگ مردم» نوشته «محمدعلی عارفی راد» این ضرب المثل ها را برای دوست داران فرهنگ عامه بیان کنیم :
1) آب به امام نمی دهند و آتش به یزید:
مثل به فرومایگی، خساست و نیز عدم گرایش فرد به حق یا باطل اشاره دارد و کنایه از آدم خسیس و تنگ چشمی است که نه عشق و ارادت به امام حسین (ع) او را وادار به انفاق می کند و نه نفرت از یزید و شبیه به این مثل است: «از دستش آب نمی چکد.»
2) آرزوی خاک مرقدش را دارم:
اگر در مجلسی نام امام حسین (ع) را بر زبان آورند، برخی افسوس می خورند و می گویند: «آه، نمی دانی که چقدر آرزوی خاک مرقدش را دارم.» این عبارت - که به صورت معترضه به کار می رود - برای بیان اشتیاق باطنی افراد به زیارت کربلا مورد استفاده قرار می گیرد.
3) امام خوانی می کند:
این مثل به افرادی که نقش امام حسین (ع) را در تعزیه ها بازی می کنند، اشاره دارد و درباره کسی که می کوشد با مظلوم نمایی ترحم دیگران را برانگیزد، به کار می رود.
4) این همه لشکر برای کشتن یک تن؟!
این مثل به تنهایی، بی کسی، غریبی و مظلومیت اشاره دارد و زبان حال حضرت زینب در تعزیه قتل امام حسین (ع) است.
5) باز این چه شورش است که در خلق عالم است:
این مثل مصرع اول از ترکیب بند پرسوز و مشهور محتشم کاشانی است و به ماتم و مصیبت اشاره دارد. این ترکیب بند - که یادآور محرم و عاشورا است - از سده دهم تاکنون پیوسته در روضه ها و عزاداری ها خوانده می شود و شهرت محتشم بیشتر به سبب آن است.( محتشم دراشعارش به مرثیه ونوحه سرایی محرم بیشتر از نقش حماسی آن پرداخته است )
6) پامنبری می کند:
پامنبری از اصطلاحات مجالس روضه و عزاداری است و بیشتر به کردار جوانانی که در مجالس سوگواری روی پله های پایین منبر می نشینند و پیش از واعظ نوحه خوانی می کنند، اطلاق می شود. مثل به دنبال سخن کسی را گرفتن، همراهی به سود یا زیان مخاطب، توضیح دادن یا تفسیر کردن سخن افراد، مداخله در حرف دیگران و پرحرفی اشاره دارد.
7) تعزیه گردان است:
در فارسی امروز کسی را که در امور همگانی حادثه آفرینی یا میدان داری کرده، از آن حوادث به سود خود بهره برداری می کند یا واسطه به هم بستن و اصلاح و انجام امری شمرده می شود، تعزیه گردان می خوانند. این واژه به طنز برای اشاره به اداره کننده یک کار نیز به کار می رود.
8) طوغ به پا شده است؟
در ایام محرم هنگامی که طوغ را از مسجدها و تکیه ها بیرون می آوردند و جمعیتی انبوه در پی آن راه می افتادند و ازدحام بسیار می شد، به همین جهت، امروزه اگر جایی شلوغ یا پر سر و صدا باشد، می پرسند مگر طوغ به پا شده؟ به عبارت دیگر، این مثل برای بیان کثرت ازدحام و شلوغی به کار می رود.
9) حسین را تا جایی دوست داری که رگ نبرد:
در فرهنگ جبهه چنین می خوانیم: روز عاشورا بود، ده - دوازده روزی می شد که خانواده از من خبر نداشت. وقتی از اهواز به همسرم تلفن کردم، با غیظ گفت: حلالت نمی کنم. من هم در جواب گفتم: آن که ما را به هم حلال کرده باید حلال کند که می کند. آن روزها هنوز پدرم در قید حیات بود و هیچ مخالفتی با جبهه رفتن من نداشت. بعدها که خانه آمدم، متوجه شدم در غیاب من وقتی خانمم خیلی بی تابی می کرده، پدر خدابیامرزم به او گفته: شما حسین (ع) را تا آنجا دوست داری که رگ نبرد!!.
10) حق به جانب یزید است!!!
از کسی پرسیدند در همدان روضه الشهدا می خوانند؟ گفت: آری، اما آن چنان که حق به جانب یزید است. مثل از این حکایت برگرفته شده است و به دوستان نادانی که جز زیان، چیزی به ارمغان نمی آورند، اشاره دارد. سعدی در این باره می گوید: گر تو قرآن بدین نمط خوانی / ببری رونق مسلمانی ادامه دارد.........