حسام ســرا
| ||
......... بار اول که به مشهد رفتم جوان بودم وعاشق .... بار دوم که به مشهد رفتم جوان بودم وعاشق..... . . .......... این بار که به مشهد آمدم باز شور جوانی دارم وفکر کنم عاشق باشم.....
پی نوشت ها : 1- جوانی یک کیفیت است نه کمیّت؛ بسیاری در جوانی روزگار را از دست رفته می دانند(می بینند) وخود را بازنشسته کرده اند وبسیاری دیگر ــ وشاید اندکی !!ــ دردوران پیری هنوز عشق به زندگی دارند و آدمی از حضورشان سیرنمی شود ،از این رو پیری وجوانی به سن خاصی تعلق ندارد .
2- هر مکانی که بتواند انسانی را به یاد خدا بیندازد مقدس است حال مسجد باشد یا امامزاده یا حرم یا....بسیاری از کسانی که به زیارت آمده اند خواسته ای دارند، مستاصل از همه جا به اینجا پناه جسته اند اما سئوالی که ذهنم را مثل خوره می خورد این است که اگر بامدیریت درست منابع مختلف( انسانی ، مالی و...) مشکلات مادی ، پزشکی ، مسکن، وام ، ازدواج ، اشتغال و...مردم حل می شد دعای مردم در این اماکن حول کدام محورها بود وبرای چه چیزهای دست به دامان ائمه می شدند ؟
از همه دوستانی که موفق به پاسخگویی نظرات ارزشمندشان نشدم عذر خواهی می کنم امید که نوشته های ارزشمندشان مثل گذشته چراغ راهم باشند وبیشتر ازگذشته از آنان بیاموزم . [ شنبه 87/5/26 ] [ 8:51 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |