حسام ســرا
| ||
رزمندگان غواصی که با دستان بسته دسته جمعی زنده به گور شدند پس از 27سال شناسایی واجسادآنان به کشوربازگردانده شد........ این خبر کافی است تا مدتی ذهن آدمی درگیر شود درگیر خیلی چیزها ..سکوت کند ..بغض کند ... عصبانی شود ...متنفرشود....حس غرور پیداکند و.... یادآنان دل آدم را زخمی می کند حال خانواده وبستگان اینان قابل وصف نیست .
[ دوشنبه 94/3/18 ] [ 9:37 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
شبکه های اجتماعی نقش مهمی در زندگی فرهنگی و سیاسی افراد بازی میکنند و امروزه این رسانه ها به منبعی معتبر برای تبلیغات دینی و سیاسی تبدیل شده اند. بررسی فضای سیاسی سال 2008 امریکا حاکی از آن است که باراک اوباما رئیس جمهور فعلی امریکا با استفاده از شبکه های اجتماعی موجود در فضای مجازی توانست پیروز انتخابات شود و این عرصه نقش بسیار مهمی در پیروزی وی در انتخابات 2008 داشت.درانتخابات بریتانیا نیز شبکه های اجتماعی نقش تعیین کننده ای درپیروزی حزب حاکم داشتند [ شنبه 94/3/9 ] [ 12:26 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
این روزها درباره داعش خبرهای زیادی شنیده ایم درباره علت برآمدن داعش بحث ها فراوان است ...... سخن من اما درباره رفتاری است که امروز زیرپرچم داعش درحال انجام است..... قرآن مجید تاکید دارد که اگر کسی انسانی را به قتل برساند گویی بشریت را کشته است...... ونویسندگان واندیشمندان نیز بر این نکته تاکید بسیار کرده اند . جایی از ویکتورهوگو خواندم که گفته بود هرگاه خون بی گناهی ریخته شود همه بشریت در خون آن فرد مسئولند(نقل به مضمون) راستی چه بر سر بشر متفکر وپیشرفته قرن بیست ویکم آمده که دربرابر سربریدن ، سوزاندن وآنچه فقط درکتابها به نقل از مورخین دروصف قرون وسطی شنیده وخوانده بود واکنش نشان نمی دهد ؟ سازمان ملل رابرای کدام امر انسانی برپاکرده اند که این همه نماینده ، دم فروبسته اند وزبان درکام کشیده اند؟
چه اتفاق دیگری باید بیفتد تا حرکتی صورت پذیرد؟ هریک از این آدم ها که مانند گوسفند سربریده می شوند ومانند پارچه ای درآتش درافکنده می شوند سرپرست ونان آور خانواده ای هستد که داغشان مدتها فامیل وقوم و قبیله وعشیره ای را ماتم زده خواهد ساخت .بشریت به خواب رفته است.دراین اوضاع نابسامان اخلاقی وعاطفی اگر فردا روزی درگوشه ای دیگر از جهان اتفاقی مشابه روی داد چه خواهند گفت وچه خواهیم گفت .... مدتی است این اندیشه ذهنم را مشغول کرده است وهرچه بیشتر می اندیشم کمتر درمی یابم ..... مقایسه انسان وحیوان صرف نظر از جنبه فلسفی آن قیاس مع الفارق است اما کاش درکنار این همه انجمن وگروه وکمیته حمایت از حیوانات، کسانی هم به فکر انسان وانسانیت بودند .....
[ چهارشنبه 93/11/29 ] [ 8:37 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
چقدر برای گرفتن نمره بیست به فرزندان ودانش آموزانمان اصرارکرده ایم؟ کاش به فرزندانمان بیاموزیم که شاگرد دوم بودن، چقدر میتواند از شاگرد اول بودن، ارزانتر باشد. کاش به آنها بگوییم که شاگرد اول بودن از شاگرد دوم بودن بهتر است، اما در تصمیمگیری و انتخاب و برنامهریزی برای زندگی، فقط «بهتر» بودن مهم نیست. هزینهی مناسب کردن هم مهم است. اگر پنج ساعت درس خواندن در هفته به نمرهی 15 و ده ساعت درس خواندن به نمرهی 18 منتهی شود. شاید برای 19 گرفتن بیست ساعت وقت لازم باشد و برای 20 گرفتن چهل ساعت. وقتی که فرزند خود را وادار میکنیم که برای 20 تلاش کند و توضیح میدهیم که 19 برای تو خوب نیست، به او میآموزیم که نصف عمر مفید خود را «صرف بازی رقابت» کند.
[ چهارشنبه 93/11/8 ] [ 7:48 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
روزی یک تیم قایقرانی در ایران بود تیم ایران و ژاپن برای برگزاری مسابقات سالیانه به توافق رسیدند. هر تیم شامل هشت نفر بود هر دو تیم برای رسیدن به بهترین نتیجه به شدت تلاش کرده بودند. در روز مسابقه، هر دو تیم در شرایط مساوی مسابقه را شروع کردند و... تیم ژاپن با اختلاف یک مایل برنده شد. حال و هوای تیم ایران خیلی سرد و بهت زده بود. مدیریت ارشد تصمیم گرفت برنده مسابقات سال آینده باشد. به همین دلیل یک تیم تحلیل گر را برای بررسی اوضاع و ارایه راهکار و راه حل مناسب به خدمت گرفت. بعد از تحلیل های مختلف تیم تحلیل گر کشف کرد که ژاپنی ها هفت پاروزن و یک کاپتان داشته اند. درحالیکه تیم ایران یک پاروزن و هفت کاپتان داشته است. با رسیدن به این نتیجه حیاتی مدیریت، رویکرد حکیمانه دیگری را پیش گرفت: آنها تیم مشاوری را برای ساختاردهی مجدد تیم ایران به خدمت گرفتند. بعد از چند ماه تیم مشاوران به این نتیجه رسیدند که تیم ایران دارای کاپیتان های زیاد و پاروزن های کم بوده است! بر اساس این تحلیل یک راه حل نیز ارایه شد. "ساختار تیم ایران باید تغییر کند" درنتیجه باید چهار کاپیتان تدر تیم داشته باشیم که توسط دو مدیر هدایت شوند. ضمنا به یک مدیر ارشد و یک پاروزن هم نیاز است.همچنین پیشنهاد شد که محیط کار پاروزن تیم تغییر کرده و به یک محیط رقابتی تبدیل شود. سال بعد ژاپنی ها با اختلاف دو مایل برنده شدند! تیم ایرانی بلافاصله پاروزن تیم را بدلیل عدم کفایت و عملکرد نامناسب از کار برکنار کرد. اما به مدیریت به خاطر انگیزه های زیادی که در فاز آماده سازی در تیم ایجاد کرد بود پاداش و امتیازات لازم پرداخت شد شرکت مشاور یک تحلیل دیگر ارایه کرد که نشان می داد:
در حال حاضر تیم ایران در حال طراحی یک قایق جدید است....
[ دوشنبه 93/11/6 ] [ 12:18 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
یک انسان عقلانی باید... 1. در روز حداقل یک بار بگوید «من نمیدانم». [ دوشنبه 93/10/29 ] [ 8:26 صبح ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
این روزها بازار طومارنویسی برای وزیر آموزش وپرورش داغ است از وزیر تازه انتظار داریم ودارند که اوضاع نابسامان آموزش وپرورش را بسامان کند اورا با وزیر بهداشت ودرمان مقایسه می کنند حتی اخیرا نامه ای را درفضای مجازی دیدم که خطاب به وزیر بهداشت نوشته شده بود اما موضوعش آموزش وپرورش بود نه بهداشت ودرمان . به باور برخی از ما آنچه در یک وزارتخانه اتفاق می افتد همگی هنر وزیر است البته تاحد زیادی به وزیربستگی دارد . از نگاه این افراد عوض شدن وزیر می تواند مشکلات متعدد نظام آموزشی ما را حل کند . اولین بار وزیر کنونی آموزش وپرورش رادر تابستان 1377 دریک سمینار توجیهی درتهران دیدم وسخنرانی نه چندان جذابش را شنیدیم این را بدان لحاظ گفتم تا میزان ارادتم را به شخص جناب وزیر بیان کرده باشم . واقعیت این است که آموزش وپرورش کنونی مابامشکلات بسیاری دست به گریبان است: ضعف وناکارآمدی نظام آموزشی،بی محتوا بودن کتابهای درسی، سیاست زدگی در انتصابها، ضعف بنیه مالی وزارتخانه، نامناسب بودن توزیع معلمان درگستره جغرافیایی کشور، توزیع نامناسب مدارس دولتی ،شبه دولتی وغیردولتی، کم ارتباط وحتی بی ارتباط بودن آموزش وپرورش باآموزش عالی، ضعف آموزش معلمان، سبقت کمیت برکیفیت، محتوای زیاد کتابهای درسی وعدم نیاز به بسیاری از آموزش های مطرح شده درکتابها ومدارس، نامتناسب بودن همبستگی بین دومقوله ی آموزش وپرورش، تنوع ناموزون مسابقات وبرنامه های پرورشی، بی انگیزه شدن معلمان، ضعف پایه حقوقی معلمان در رشته های مختلف بخصوص رشته هایی که به نوعی باکنکور رابطه ای ندارند، کنکورزدگی مدارس، گسیختگی بین مطالعه کتابهای درسی وغیردرسی، ضعف میزان مطالعه بین معلمان وبالمآل دردانش آموزان ، بی تفاوتی معلمان به سرنوشت نظام آموزشی نسبت به سالهای گذشته ، تغییرات مکرر وبی دلیل نظام آموزشی باتوجه به آماده نبودن ساختارها و... تنها بخشی از این مشکلات است که به ذهن این بنده کمترین رسیده است . این مشکلات یک شبه وتوسط یک نفر ایجاد نشده اند اینها محصول تفکر، برنامه ریزی، اجرا ودرخواست بسیاری از کسانی است که اکنون خود منتقد نظام آموزشی اند . آموزش وپرورش خروجی قابل قبولی برای جامعه مصرفی ما دارد جامعه به شدت مدرک گرا شده است این که چرا این اتفاق افتاده به عوامل دیگری برمی گردد مثلا به عدم شایسته سالاری واستفاده نکردن از نخبگان درتصمیم گیری ها اما به هرحال خانواده ها خروجی مدارس را درنمره هایی می بینند که درکارنامه درج شده اند برای بسیاری از خانواده ها فرایند آموزش مهم نیست آنچه برای اینان اهیمت دارد نتیجه است . وآموزش وپرورش درحال راضی کردن این قشر عظیم است به نحوی که با دادن نمرات بی خاصیت وگاه با برگزاری کلاسهای جبرانی وتقویتی به خواسته اولیا جامه عمل می پوشاند . درچنین شرایطی لزومی به تغییر رویکردهای آموزش وپرورش احساس نمی شود اگر هم خانواده یا خانواده هایی از شیوه آموزش درمدارس دولتی سرخورده شوند فرزندشان را به مدارس نمونه دولتی ، شاهد وغیرانتفاعی منتقل می کنند وگمان می برند مشکل رابرطرف کرده اند غافل از آن که در اینگونه مدارس هم به دلیل نظام آموزشی نادرست برون داد آموزشی براساس خواست والدین طراحی می گردد . دریک کلام : کسی با فرایندها کاری ندارد... دراین اوضاع واحوال وزیر آموزش وپرورش - هرکه باشد- چه می تواند بکند؟ به دنبال حقوق مادی معلمان باشد تا همین آب باریکه به موقع به دستشان برسد؟ مشکل نظام آموزشی عجولانه تغییریافته را حل کند؟به فکر معلمان نداشته ای باشد که اجازه استخدام آنان را ندارد؟مدارس کپری را برچیند؟به کیفیت آموزش وپرورش توجه کند؟با غول کنکور درآویزد؟ ویا... سخن بسیار است اما به نظر می رسد حل مشکلات آموزش وپرورش به اراده ای فراتراز وزیرآموزش وپرورش مربوط باشد حل مشکلات نظام آموزشی درایران کنونی ما اراده ای درحد رفع مشکلات درمانی مردم می طلبد درموضوع سلامت اختصاص یارانه از طرف مجلس بود که دولت رامکلف کرد آن را اجراکند.دراین زمینه نقش وزیر بهداشت ، درمان وآموزش پزشکی مهم وغیرقابل انکاراست اما تعیین کننده نیست . آموزش وپرورش به تغییر نگاه مردم ومسئولان نیازمند است نمایندگان مردم درمجلس قانونگذاری باید فراتر از موضوعات دیگر به آموزش وپرورش بیندیشند و کلیت دولت باید بداند هرگونه سهل انگاری ومسامحه درآموزش وپرورش به معنای نابودی عنصرخلاقیت، ابتکار و عدم وجود شهروندانی قانونگرا واجتماعی خواهد بود . کارآموزش وپرورش با رفتن این وآمدن آن حل نمی شود کما این که درتاریخ 36ساله بعد از انقلاب اسلامی ایران با تغییر 12وزیر آموزش وپرورش، بدون احتساب سرپرستان این وزارتخانه (میانگین عمر سه ساله برای هروزیر) مشکلات آموزش وپرورش حل نشده است . دوستی می گفت برای من مهم این است که این وزیر برکنارشود مشکلات هرچه می خواهد بشود...... گفتم این هم رفتنی است ....اما این خط واین نشان، آموزش وپرورش با رفتن این وآمدن آن اصلاح نخواهد شد.... باید خیلی چیزها تغییر کند تا نیاز به تغییر آموزش وپرورش درمسئولان وکلیت دولت ایجاد گردد... اما اگر با رفتن وزیر جگرت خنک می شود حرفی نیست کورباد چشمی که خنکی جگر تورا نتواند ببیند......
[ یکشنبه 93/10/14 ] [ 11:23 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |