از تکنولوژي خسته شدم
دلم تنگ شده براي خونه پدربزرگ اون خونه ي قديمي با در چوبي وکوبه هاي قشنگش ، حياط سنگ فرش وسيع ، درختاي خرمالوي سر به فلک کشيده ، حوض آب ، ايون بلند ، اتاقاي تودر تو که جون ميداد برا خاله بازي ما دخترا .........
در خونه اي که کله سحر باز ميشد وآب وجارو موقع خواب اگه يادشون بود بسته ميشد . اي خدا !!
آيفون تصويري نمي خوام ، من اون خونه رو مي خوام