• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : اشيادر آينه،نزديکتر ازآنند که ديده مي شوند
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    خيلي چيزها نزديكتر از آنند كه ديده مي شوند. گاهي خطرات و گاهي...
    + توانگر 
    درود
    عاشق آئينه اي هستم که نه محدب باشد نه مقعر ونه مواج ، بلکه مسطح، آنقدر سطح آن صاف که پرتويي ازعالم بالا در ساخت آن دخيل تا بتواندزشتي هايي که پنهان کرده ام و به مرور زمان آنها را به دست فراموشي سپرده ام را به من نشان دهد .
    + شهريار 

    دلم مي خواست سقف معبد هستي فرو مي ريخت
    پليدي ها و زشتي ها ، به زير خاک مي ماندند
    بهاري جاودان آغوش وا مي کرد.
    جهان در موجي از زيبايي و خوبي شنا مي کرد!
    بهشت عشق مي خنديد.
    به روي آسمان آبي آرام ،
    پرستو هاي مهر و دوستي پرواز مي کردند.
    به روي بام ها ، ناقوس آزادي صدا مي کرد...
    مگو:« اين آرزو خام است»!
    مگو:« روح بشر همواره سرگردان و ناکام است.»
    اگر اين کهکشان از هم نمي پاشد؛
    وگر اين آسمان در هم نمي ريزد؛
    بيا تا ما :« فلک را سقف بشکافيم و طرحي نو در اندازيم»
    به شادي:« گل بر افشانيم و مي در ساغر اندازيم»!

    "فريدون مشيري"

    + شهريار 

    غنچه با دل گرفته گفت: زندگي لب زخنده بستن است گوشه اي درون خود نشستن است گل به خنده گفت: زندگي شکفتن است با زبان سبز راز گفتن است گفتگوي غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش مي رسد تو چه فکر ميکني کدام يک درست گفته اند من فکر مي کنم گل به راز زندگي اشاره کرده است هر چه باشد او گل است گل يکي دو پيرهن بيشتر ز غنچه پاره کرده است!

    "قيصر امين پور"
    + شهريار 
    و به من خنديدي
    و نمي دانستي
    من به چه دلهره از باغچه همسايه
    سيب را دزديدم
    باغبان از پي من تند دويد
    سيب را دست تو ديد

    تو به من خنديدي
    و نمي دانستي
    من به چه دلهره از باغچه همسايه
    سيب را دزديدم
    باغبان از پي من تند دويد
    سيب را دست تو ديد
    غضب آلود به من کرد نگاه
    سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
    و تو رفتي
    و هنوز ...
    سال هاست که در گوش من آرام آرام
    خش خش گام تو تکرار کنان
    مي دهد آزارم
    ومن انديشه کنان? غرق اين پندارم
    که چرا باغچه کوچک ما سيب نداشت ؟!!!

    "حميد مصدق"