• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : نگاهي به جايگاه «زن» درشعر فارسي
  • نظرات : 1 خصوصي ، 28 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    در عجبم از قدرت زنان واز توان آنها که قابل قياس با هيچ تواني نيست

    اما در تعجبم از باور مردان که زن را ضعيفه مي پندارند

    در عجبم از توان زنها در مقابل نا ملايمات که هم بايد خودشان را تسکين دهند هم مرد را ولي بازهم مردم براين باورنند که بيچاره مادر

    در عجبم از عشق زنها که حاضرند از خواب وخوراک خود به خاطره بچه بزنند تا او بخوابد واز پدر بودن مرد که بعد از يک ساعت نشده عصباني مي گوييد خفه اش کن وقاضي که مي گوييد حق تقدم نگهداري بچه با مرد است .

    در عجبم از فداکاري زن که غذا را مي پزد با توجه به سليقه همه را در نظر مي گيرد اما هيچ وقت کسي از او نمي پرسد ونمي داند که مادر چي دوست دارد اگر سالي فقط يک بار آش مورد علاقه خودرا دور هم درست کنند تا ماهها با يد سوال وجواب پس بدهد که خوب با خواهران خودت آش مي پزي وفلان

    در عجبم از مهر مادر که اگر پس انداز دارد صرف وسايل خانه مي کنند تا مهمانان بابا خوش حال باشند وخانه متنوع

    در عجبم از فداکاري مادر آخرين کسي است که در عيد به فکر رخت ولباس خودش است واگر هم نگيرد کسي متوجه نيست .

    در عجبم از اينکه مادر تاريخ تولد اعضاء خانه را بايد حفظ باشد وسالها مي گذرد تا تاريخ تولد مادر را بچه ها بدانند

    در عجبم از عشق مادر

    توان مادر

    فداکاري مادر

    مهر مادر

    گذشت مادر

    از قدرت مادر

    به خاطر همين دنياي خارج از ما به اين توانها زودتر از ما واقف شده اند ودر کارهاي کليدي از توان زنها استفاده مي کنند ومقام وپست هاي حساس را به آنها مي سپارند

    وما که هنوز در اين انديشه ايم آيا عقل زنها به اندازه مردان است يا نصف آنها ؟

    اين گلها تقديم به تمام زنهاي توانمند ومادران ايران