محمدي دبير فيزيك عزيز
بسيار ممنون از نقد زيبايتان
اماچند نكته را اضافه مي كنم اگرجامعه ي ما كاستي دارد تقصيرمعلمان است چون آنها به مردم ياد ميدهند كه چطورمشكلات را حل نند. و صد لبته جامعه ي ماگل و بوستان است!
در ضمن كلامي از اسد الله غالب گفتيد بسيار عالي اماعلي تنها بنده ي خدا بود و با اين كلام گفت كه پرورش تنها از آن خداست چه آموزگاران ما بسيار گفتند و ما نفهميديم!!!!
در پايان ااگر از گفتار من نفهميديد كه حداقل 4 كلاس سوات دارم(عصباني شديم!!) اما الان مي گويم كه مطالب و تمثيلهايي كه گفتيد را فهميدم و قبول دارم اما به راس العين ديده ام كه بيشتر اقربين و همكللاسان قلاده شان را به اين و آن مي دهند.
با عرض مراتب ارادت
اميد
شنبه 13/7/1387 - 4:24 ع محمدي دبير فيزيكسلام
دوست و همکار خوبم
پست اخير شما را خواندم و نتوانستم بي تفاوت از کنار آن و نظر آن دوست گرانسنگ دانشمند و نيز نظري که دوست ديگرمان آقاي اميد در باره اين پست نگاشته اند بگذرم.
1- از نظر روانشناسي نگاهي گذرا به نوشته ((ش)) نشان مي دهد که ايشان در اوج ناراحتي و عصبانيت اين نظر را نگاشته اند و گرنه هرگز يک شخص در شرايط طبيعي به خود اجازه نمي دهد که منظور خود را با اين جمله توهين آميز و بي ادبانه ادا نمايد و صد البته آدمهاي فهيم در شرايط غير طبيعي و تحت استرس و فشار نيز معمولا در يک دنياي مجازي به چنين جملاتي متوسل نمي شوند.ممکن است در يک دنياي حقيقي و در رو در رو بودن با مخاطب به خاطر شرايط حاکم بر روابط بين دو نفر چنين جملاتي گفته شود ولي در دنياي مجازي از اين شرايط خبري نيست پس عصبانيت به مفهومي که ايشان بدان مبتلا شده اند جاي تامل و تفکر دارد.
2-منظور ((ش)) از کلمه «پرادعا» بسيار مبهم و کلي گويي است .در اين شرايط فعلي ادعايي که معلمان کشور ما دارند کدام است ؟ قشرفرهنگي و فرهيخته جامعه به دليل داشتن آگاهي و بينش ممکن است در مسائل زيادي اظهار نظر کنند و يا کسان زيادي باشند که به طريقي براي مشاوره فکري به آنها مراجعه کنند که اين با توجه به نوع کار آنها کاملا منطقي است و در يک نظر سنجي که نتايج آن در يکي از روزنامه هاي کثيرالانتشار کشور به چاپ رسيده بود معلمان از نظر مردم مورد اعتمادترين قشر جامعه به حساب آمده بودند شايد مطرح بودن معلمان از اين حيث براي اين دوست گران آمده و آن را تعبير به «ادعا» کرده اند و يا شايد وجود وبلاگ شما و جمعي نيز که به عنوان معلم به ارائه نظر مي پردازند اين دوست را واداشته تا موضع بگيرد و عقده هاي انباشته خود را که شايد ناشي از عدم موفقيت ايشان در تحصيل و نرسيدن به درجات عالي است بهانه قرار داده و خود را بدين طريق تخليه نمايد ولي ما معلمان هميشه سنگ صبور بوده ايم اگر بودن اين وبلاگ مجال براي کساني است که خود را از نظر روحي تخليه و هيجانات طغيان زده خويش را فروکش نمايند ما اين را به فال نيک مي گيريم چرا که کار معلم در هر شرايط سالم سازي جامعه است و اگر از طريق اين وبلاگ با تخليه هيجانات يک شخص فضاي عاطفي بهتري بر جامعه حاکم مي شود ما اين نظرات را با جان دل پذيراييم چرا که بسيار سخت تر از اينها را در کلاسهاي درس شنيده ايم و تحمل کرده ايم و لب فروبسته ايم.
3-اين دوست دانشمند بايد بدانند که تفکر به دليل ماهيتش همواره تئوري است بنابر اين نيازي به ذکر اين جمله نبود ولي همين تئوري ها مبناي عمليات اجرايي گوناگون هستند .نمي دانم چند بار شده است که در طول دوران تحصيلتان در يک مسئله اي که به زندگي شخصي شما مربوط بوده وامانده ايد و با مراجعه به معلمان خود از همين تفکرات تئوري استفاده کرده و مشکل خود را برطرف نموده ايد ؟منصف باشيد و اندکي دقيق تر به پيرامون خود بنگريد.
صبا يكشنبه 14/7/1387 - 12:25 صبا سلامبا توضيحات جديدي که در مورد بلاگتون داده ايد حالا بايد وبلاگتون را بانک اطلاعاتي مشکلات جامعه ايران دانست که اگر در برابر آن بانک راه حل ها هم وجود داشت خيلي عالي بود.
شنبه 13/7/1387 - 4:23 ع محمدي دبير فيزيك5- بردار من آقاي اميد: نظام آموزشي يک امر احساسي نيست که تنفر در آن جايگاهي داشته باشد شما مي توانيد با توجه به محاسن و يا معايب يک نظام آموزشي آن را به نقد و چالش بکشيد ولي عنوان کردن کلمه «تنفر» در اين مورد دور از انتظار است .
6- اينکه گفته مي شود در مدرسه بايد ذهن و فکر دانش آموزان را باز کرد در جاي خود درست است ولي بايد به شرايط اين کار نيز دقت کافي مبذول داشت .من از شما سوال مي کنم : آيا از يک چشم پزشک انتظار داريد که کليه شما را درمان کنند و يا از يک مکانيک انتظار داريد که خياطي کنند و .........طبيعي است که هر کسي متناسب با شغل و رشته خود مي تواند خدمتي را ارائه دهد و حال اگر فرض را بر اين بگذاريد که توسط يک آيين نامه همان مکانيک يا پزشک را محدود کرده باشند که فقط در زمينه تخصصي خودشان فعاليت کنند ديگر حتي اگر آنها در زمينه هاي ديگري توان ارائه خدمات داشته باشند از اين کار منع خواهند شد.چگونه ما انظار داريم که يک معلم فيزيک در سر کلاس فکر دانش آموزان را با منظوري که شما عنوان کرده ايد باز کند؟
اگر منظور شما ارائه درس است که طبيعي است خود درس به دليل داشتن ماهيت آموزشي خود فضاي ذهن را بازتر مي کند ولي اگر منظور چيز ديگري است که هر معلم ، حتي معلمان علوم اجتماعي و ديني نيز فقط مجازند در محدوده مطالب درسي به دانش آموز ارائه مطلب نمايند و اگر مطلبي خارج از اين قائده به مذاق حضرات بالا خوش نيايد همين معلمان مورد بازخواست قرار خواهندگرفت . پس مي بينيد که يک طرف به قاضي رفته ايد.حتي اگر روزي خود شما در يک درس نمره مطلوب کسب نکنيد و در منزل به اوليا خود بگوييد که فلان معلم به دليل پرداختن به مسائل حاشيه اي باعث اين وضعيت شده است خانواده شما نيز يکي از شاکيان خواهند بود .نيازي نيست به من جواب دهيد اندکي به درون خود بنگريد جواب را خواهيد يافت .
7- فرموده ايد معلمان شما «مظلوم »هستند اگر منظور اين است که با توجه به مدرک تحصيلي و پتانسيل بالاي آنها در جامعه حق مطلب در مورد آنها ادا نشده است من با نظر شما موافقم چرا که افراد ديگري با مدرک تحصيلي آنها در ارگانهاي ديگر از امکانات معيشتي بهتري برخوردارند ولي در مورد امنيت شغلي با نظر شما موافق نيستم چرا که معلمان ازامنيت شغلي بالايي برخوردارند مگر منظور شما معلمان حق التدريس باشد که آن بحث ديگري است . در هر حال حضرت اميد: بايد به طالبان علم يک جامعه نگريسته شود تا صاحبان علم قدر نهاده شوند
8- آقاي اميد مشکلات نظام آموزشي را لطفا به حساب معلمان نگذاريد درست مثل اين است که ما در مراجعه به مدرسه و هنگام ثبت نام دانش آموز تفاوت چند روزه سن دانش آموز را با سن استاندارد که منجر به ثبت نام نشدن آن دانش آموز مي گردد به حساب مدير مدرسه بگذاريم و وي را آدم بي سوادي بدانيم که تفاوت بين چند روز را نمي داند و......mohammadi1836@yahoo.com
شنبه 13/7/1387 - 4:23 ع محمدي دبير فيزيك9- بيشترين حساسيت نظر شما مربوط به نظرتان در مورد سواد معلمان و تدريس ناکامل کتابهاي درسي از سوي آنان است که شما در دوره پيش دانشگاهي متوجه آن شده ايد.در مورد شخص شما نمي توانم قضاوت کنم ولي نکاتي را کلي عرض مي کنم.نمي دانم رشته تحصيلي شما چيست ولي کاش تجربي يا رياضي باشيد تا حداقل مفهوم اين جملات مرا در يابيد.در فيزيک سال اول خيلي مطالب در مورد انرژي جنبشي و پتانسيل و حتي گرما و آينه ها و .....گفته مي شود که به دليل عدم توانايي دانش آموز در حل مسائل بردارها به خيلي از موارد که مي تواند به نحوي با محاسبات برداري ارتباط داشته باشد بيان نمي شود مثلا در بحث آينه ها وقتي جسم با زاويه خاصي نسبت به آينه نزديک يا از آن دور مي شود به دليل داشتن ماهيت برداري نمي توان اشاره کرد يا در فيزيک 2 در بحث کار و .......به دليل عدم توانايي دانش اموز در تجزيه بردار بسياري مسائل مرتبط به آن را نمي توان عنوان کرد و کتاب نيز به آن نپرداخته است بماند اينکه خيلي از دبيران از جمله خود من به اين موارد اشاره مي کنم و از آنها مسئله و تست حل مي کنم ولي اگر در امتحان پاياني از آنها سوالي طرح شود دانش آموزان پيراهن عثمان به دست مي گيرد و قيصريه را به آتش مي کشد. ولي وقتي بحث تحليل و تجزيه بردارها در فيزيک 3 مطرح مي شود حال در باز آموزي معلم مي تواند مطالب فيزيک 1 و 2 و 3 را با مفاهيم جديدتري بياميزد و آنگاه اگر اين معلم همان معلم دورهاي قبلي وي باشد اشکالي پيش نخواهد آمد ولي واي به روزي که اين معلمان از يکديگر جدا باشند در آن صورت شخصي مثل حضرتعالي گوش فلک را کر خواهيدکرد که معلمتان بي سواد است.و هزاران حرف ديگر....
10- اين بي انصافي است که بگوييد معلمان شما از همه جا رانده شده اند جالب است که شما وقتي يک شخص با مدرک ليسانس را در پيرامون خود مي بينيد به ديده احترام به وي مي نگريد ولي اينگونه غيرمنصفانه در مورد معلمانتان صحبت مي کنيد .يادتان نرود که حداقل تحصيلات معلمان شما در متوسط ليسانس است .پس برادرمن آهسته برانيد.
11- اميد عزيز : خود را تکريم کنيد تا ديگران شما را تکريم کنند يادتان نرود که لفظ «قلاده» مناسب حال دانش آموزان ما نيست .
12- اگر اندکي قدرداني و سپاسگزاري را يادمي گرفتيم هم جايگاه علم و هم جايگاه عالم به گونه اي ديگر رقم مي خورد . يادمان نرود که پيشواي ما حضرت علي گفته است «هرکسي کلمه اي به من ياد دهد مرا بنده خود ساخته است ».ولي ظاهرا در شرايط فعلي همه طلبکارند و تعليم دهندگان بدهکار
شنبه 13/7/1387 - 1:56 ع اميدحرفهاي خوب و درستي است
اول كلام بگويم كه من از نظام آموزشي پراگماتيك(عملگرا) متنفرم و بايد در مدرسه ها بيشتر فكر دانشآموزان را بازكرد .
بگذريم ، واقعا آموزگاران ما مظلومند. حقوق كم و دو ساعت كار اضافه درهفته و عدم امنيت شغلي و...
و بيشتر مشكلات هم مربوط به نظام آموزشي است كه درهرحال از اشتباه مبرا نيست.
اما من امسا كه پيشدانشگاهي مي خوانم و دوره كردن دروس پايه را در تابستان در مدرسه شروع كرديم، تازه فهميدم كه چقدر معلمان قبلي من ناكامل درس دادند، واقعا اين روا نيست. آيا اين انصاف است.
درست است كه كتابهاي ما بسيار زياد، با بديهيات منابع كتابهاي دانشگاهي مغاير است اما آيا معلمان ما نبايد آننمطالب درست را بلد باشند.
بعضي از معلمان، واقعا دانش كمي دارند و واقعا شايسته نيست هر كس از هر جا رانده شود به مدرسه بيايد و فكر دانش آموزان را به هر سو ببرد و دانش آموزان ما با اين تربيت بسيار بد به جامعه بيايند و هر ناكسي قلاده ي آنها را به هرجانب بكشاند و به تباهي كشيده شوند.
اين خلاف فتوت است.
متاسفانه بيشتر دبيران هم دبيري نمي كنند وگرنه نشايد(شايسته نيست) چنين وضعي براي جامعه ي ما كه حتي نمي توان بر زمين باير اي كاش هم براي اين طريق آموزشي اندكي بذر اميد پاشيد.(البته فعلا)
جمعه 12/7/1387 - 10:41 ص فارا عطاييسلام
هرچه را بايد گفته شود فرموديد..
خدا نکنه ادمي، بد بيني جلوي تفکرشو رو بگيره...
توي وضعيت فعلي كشور، همه ما بايد بدنبال چاره ايي براي حل مشكلات باشيم.....
نه اين كه بقول شما بياييم و تيشه به ريشه هم بزنيم و فرياد واويلا سر دهيم و توي دل همو خالي كنيم..
به اميد داشتن ايراني اباد..
موفق باشيدhttp://massi.parsiblog.com
جمعه 12/7/1387 - 10:23 ع توانگرسلام
1-نظر جناب اقاي ش بدون طرفدار نيست گروهي هستند در جامعه امروز ما كه از اين نگرش جانبداري مي كنند.
2- مگر معلمان خط ومشي سياسي مي كشند ؟
3- مگر معلمان غير از كار تيوري چه كار مي توانند انجام دهند؟
4- اين بابي كه جناب اقاي ش باز نموده چه ربطي به موضوع داشت.
5- خواهشمند است يك راه عملي كه در اينده بتوانيم يك مشت معلماني با عرضه وبدون ادعا وغرق درتفكرات عملي داشته باشيم پيشنهاد بفر ماييد .
6 -البته پيشنهاد مي كنم صاحب نظراني مانندجنابعالي سكان تعليم وتربيت رادر دست بگيرند. تا دراينده نز ديك نقطه نظراتشان به ثمر بنشيند. « از همكاري شما وساير همفكرانتا ن صميمانه سپاسگزارم »