سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

آیا انسانیت وعاطفه رو به زوال است؟

 یادش به خیر  روزها وسالهایی که «کار فی سبیل الله» درجامعه بیش از الآن ارزش بود ورونق داشت،کاری که نه از روی ریا وخودنمایی که برای رضایت خالق وخلق انجام می شد فرقی هم نمی کرد؛ کشاورزی به یاری کشاورز دیگر می شتافت واجر ومزدی درخواست نمی کرد ، معلمی ساعتی از وقتش را به آموزش دانش آموزان نیازمند مشغول بود وحق الزحمه ای درخواست نمی کرد ، راننده ای مسافر بی پناه ودر راه مانده ای را به جایی می رساند ، پزشکی از نیازمندان ویزیت وحق العملی دریافت نمی کرد و...

می دانم این موارد کاملا" از یادها نرفته اند اینها را می دانم کسانی برایم خواهند نوشت که من کشاورزی، معلمی، راننده ای ، پزشکی رامی شناسم که عصاره انسانیت است کمی چشماهایت راباز کن تا آنها راببینی ، اینها را می دانم اما نمی توانم از کم رنگ شدن این موارد سخن نگویم . جامعه با شدت وسرعت برق وباد مادی شده است درست است که صاحبان همه مشاغل انسانند اما درچنبره مادیات گرفتارآمده اند.  اما چه باید کرد که ما انسانیم ولابد فرقمان با دیگر چارپایان وبهایم آن است که قدرت تفکر وشعور داریم ومی دانیم عاطفه یعنی چه،می دانیم داشتن ونداشتن یعنی چه؟ می دانیم بیماری وتنگدستی یعنی چه؟ یعنی فرض بر این است که بدانیم . این راهم می دانم که نقش بازی کردن های ما  انسانها در بی رنگ شدن عواطف واحساسات انسانی بی تاثیر نیست فرض کنید بیمار تهی دستی درمطب از شدت نداری چنان  اشک بریزد که دل پزشک غیر احساسی بر حال این بیمار بسوزد ورایگان درمانش کند... چند روز  وماهی بگذرد وپزشک درگذر از خیابان ، بیمار بخت برگشته دیروز را با اوضاع مالی متفاوتی مشاهده کند ... نتیجه چه می شود؟ عدم اعتماد به همه بیماران ، تر وخشک باهم سوختن . ترویج روحیه بی اعتمادی درجامعه و ...

می دانم امروز هم کسانی برای کمک به ایتام ونیازمندان آستین ها را بالا زده اند، می دانم پزشکان شریف و اخلاق مداری درجامعه ما به تلاش مشغولند ، می دانم معلمانی بی ادعا با سیلی صورتشان راسرخ نگه می دارند اما از کمک به نیازمندان دریغ نمی کنند ، می دانم رانندگانی هستند که با وجود نداری هوای نیازمندان را دارند ، می دانم کشاورزانی هستند که هوای زمین کشاورزی همسایه شان را مثل زمین خودشان دارند اما..

باور کنید ای موارد دارند رنگ می بازند شاید روزگاری کمک به همنوع ، دستگیری از انسانها، عاطفه انسانی و.. در داستانها وفیلم های قدیمی خوانده ودیده شوند ومن از آن روز وحشتناک بیم دارم . باید از تبدیل شدن خود انسانیم به این غول بی شاخ ودم بپرهیزم...


[ سه شنبه 93/6/11 ] [ 1:55 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 33
بازدید دیروز: 285
کل بازدیدها: 1450020