سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

روزهای خوش انتخابات

روزهای انتخابات که می رسد دردل این جامعه اتفاقاتی می افتد که با روزهای قبل از آن تفاوت هایی دارد ؛نه،فکر نکنید قصد دارم درباره شخص خاصی تبلیغ کنم که به او رای بدهید یا ندهید!اصلا چنین قصدی ندارم اما روزهای انتخابات که می رسد همه (به جز متعصبین وشاید بعضی از نامزدها که می خواهند به هرقیمتی برنده شوند)باهم مهربان تر می شوند، صدا وسیما بیشتر به میان مردم می آید،سرودهای ملی از رسانه ها مکرر پخش می شود،می توانیم «ای ایران ای مرز پرگهر»را با صدای زیبای استاد بنان بشنویم و«نام جاوید وطن» را باصدای سالار عقیلی .پوشش افراد دراین ایام اهمیتی ندارد وصدا وسیما درنشان دادن افرادبا آرایش وپوشش های مختلف حساسیت گذشته را به خرج نمی دهد ونامزدها هم از مواجهه با هرقشر وطبقه ای برای دریافت رای فروگذارنیستند چرا که درابن روزها، همه اینها را «مردم» به حساب می آورند. دراین روزهاحساسیت مردم نسبت به منطقه وکشورشان حتی به صورت کوتاه مدت افزایش می یابد ویادشان می آید که«حق دارند»درباره رشد آماربیکاری وآلودگی محیط زیست ونیز مشکلات اجتماعی وفرهنگی «کسانی را»مورد سئوال قرار دهند ومی فهمند وباورمی کنندکه:

« مسئول یعنی کسی که مورد سئوال قرارمی گیرد »

روزهای خوش انتخابات

با فرارسیدن روزهای انتخابات آزادی عمل افراد درنقد مسئولان اجرایی وقانون گذار امر مذمومی شمرده نمی شود ومی توان افرادرا نقد کرد وبرنامه هایشان را مورد پرسش قرارداد آنان نیز دراین روزها آری فقط دراین روزها خود را موظف می دانند به پرسش های«مردم»پاسخ درخوری بدهند، این که پاسخ آنان تاچه اندازه منطقی وقانع کننده است به اطلاعات «مردم» باز می گردد «مردم کم اطلاع» را با هر توجیه وترفندی می توان راضی کرد وفریب داد اما....

باگذشت بیش از سه دهه از برگزاری انتخابات درجمهوری اسلامی ایران به نظر می رسد رشد سیاسی ومهم تر از آن رشد اجتماعی مردم ما تا آنجا افزایش داشته که دیگر نمی توان مانند دهه اول انقلاب با معیارهایی مانند:متعهد،مبارز،مجاهد، و...از دیگران رای گرفت! امروز مردم سیرتفکر وخط وربط سیاسی افراد را مورد ارزیابی قرارمی دهند ومعتقدند هرفرد دربیان دیدگاهها ودادن رای به هرپدیده ای نمی تواند فارغ از طرزتفکری که دارد عمل کندامروزمردم از نامزدها برنامه طلب می کنند ومی پرسند شما برای انجام وعده هایی که می دهید چه توانایی هایی دارید،از اقتصاد چه می دانید؟درکتان از روابط بین المللی چیست؟در سمت های قبلی یا دوره های قبلی که برگزیده شده اید درزمینه انتصاب مدیران لایق به مدیریت درهرسطحی که اختیار عمل داشته اید چگونه عمل کرده اید؟تصمیماتتان تاچه اندازه حقوق مردم را رعایت کرده وپاسخگو بوده است ؟عدالت را که درعبارات وگفته هایتان از آن دم می زنید چگونه تعریف می کنید وبرای اجرای آن چه اقداماتی کرده اید؟ و....

روزهای خوش انتخابات

درجلسه ای یکی از حاضران به یکی از دواطلبان نمایندگی گفت:یادتان باشد اگر برگزیده شدید باید ارتباطتان را بامردم قطع نکنید واین گونه نباشد که چهارسال دیگر برای اخذ رای شما راببینیم!ونامزد مورد نظر قول داد!که اینگونه نباشد! وارتباطش را با مردم قطع نکند!!این پرسش درستی بود اما ما «مردم» شریف یادمان می رود که خودمان جمع می شویم وکسی رابا سلام وصلوات به نمایندگی یا ریاست جمهوری برمی گزینیم وبعد به جای آن که اورا مستقیم وغیر مستقیم مورد ارزیابی وپرسش ونقد قراردهیم به دنبالش روان می شویم واز او «شخصیت غیرمتعارفی می سازیم» که به هیچ عنوان قابل نقد نیست این موقعیت را «مامردم» برای او فراهم کرده ایم شاید باورش کمی دشوار بیاید اما تازمانی که«مامردم» تغییر نکنیم اگر صدها باردیگرنمایندگان دیگری برای مجلس شورای اسلامی یا ریاست جمهوری برگزینیم به همین سرنوشت دچارخواهیم شد باید امروز برای تغییر خودمان که یکی از این «مردم» هستیم فکر جانانه ای بکنیم که فردا خیلی دیر است ....

 


[ جمعه 90/11/28 ] [ 11:56 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

کنکاشی درتغییر انتخاب رئیس قوه مجریه به پارلمانی

برای نخستین بار در سال 1364 بحث ترجیح نظام پارلمانی یا ریاستی بر یکدیگر مطرح شد، و این مساله به دلیل بروز اختلاف میان رییس‌جمهور و مجلس درباره انتخاب نخست‌وزیرمطرح  می‌شد و حال پس از 26 سال مجددا این مساله مطرح شده است. نظام‌های مبتنی بر رای مردم یا به‌صورت پارلمانی هستند( مثل ایتالیا، آلمان، بریتانیا، هند و ژاپن )یا به‌صورت ریاستی ( مثل امریکا و اکثر کشورهای در حال توسعه). برخی کشورها هم مثل فرانسه از هر دوحالت متاثرند. در نظام پارلمانی، رییس‌جمهور به وسیله مجلس انتخاب می‌شود و کارکردی تشریفاتی دارد، و فقط در مواقع بحرانی می‌تواند دخالت‌هایی را انجام دهد. بنابراین به علت آنکه مردم فقط مجلس را برمی‌گزینند، تضادی میان مجلس و رییس‌جمهور نخواهد بود، و فرد اصلی قوه مجریه هم نخست‌وزیر است که رییس حزب اکثریت بوده و از سوی مجلس انتخاب می‌شود. این نوع نظام‌ها در کشورهایی که سنت دموکراتیک قوی‌تری دارند مرسوم‌تر است. در برخی از آنها، رییس‌جمهور هم وجود ندارد (مثل بریتانیا و ژاپن) و امپراتور یا ملکه یا شاه، مقام نمادین کشور است، بنابراین در این نظام‌ها تضاد میان دو انتخاب جداگانه مردم از مجلس و ریاست‌جمهوری وجود نخواهدداشت. البته این نظام‌ها در مواردی از فقدان حزب دارای اکثریت و شکنندگی ائتلاف‌های حزبی نیز رنج می‌برند، به طوری که در برخی موارد ماه‌های متمادی تشکیل دولت به تاخیر می‌افتد که وضع بلژیک در سال گذشته نمونه مناسبی برای آن است. در نظام‌های ریاستی دو مقام اجرایی و تقنینی مستقیما با رای مردم انتخاب می‌شوند، در مواردی پیش می‌آید که این دو مرجع انتخابی از جانب مردم در تقابل یا عدم تفاهم با هم هستند، و چنین وضعی موجب اختلال جدی در روندامور می‌شود.در نظام‌های دموکراتیک که شیوه‌های حل اختلاف را بصورت سنتی تجربه کرده‌اند، هنگام اختلاف به نحوی با یکدیگر کنار می‌آیند، مثلا در فرانسه رییس‌جمهور وقتی که اکثریت مجلس با او نیست، نخست وزیر را از حزب مخالف انتخاب می‌کند، ولی اداره وزارت دفاع و خارجه را وزرای منسوب به رییس‌جمهور عهده‌دار می‌شوند. اما در کشورهای در حال توسعه حل این اختلافات به درازا کشیده می‌شود و حتی بنیان دموکراسی را به‌خطر می‌اندازد. نظام‌های موجود، در هر دو صورت نظام‌های حزبی هستند، ولی نظام پارلمانی اگر همراه با احزاب قوی و جاافتاده‌یی نباشد، فاسدترین نظام‌ها خواهد شد. از این‌نظر برای رسیدن به نظام پارلمانی نیازمند شدید به ‌وجود احزاب کارآمد و باثبات هستیم. مدتی است که در ایران به دلیل اختلافات موجود میان مجلس و رییس‌جمهوری، مجددا بحث رجوع به نظام پارلمانی مطرح شده است. ولی نباید فراموش کرد که اختلافات موجود در ایران، بیش از آنکه ناشی از نارسایی در ساختارهای حقوقی باشد، به عوامل دیگری مربوط می‌شود که حتی اگر نظام پارلمانی هم بود، این اختلافات کماکان وجود می‌داشت. بعلاوه برای رسیدن به نظام پارلمانی کارآمد، باید مقدمات آن از جمله احزاب قوی و منضبط و مطبوعات حزبی آزاد فراهم شود که اگر این شرایط نباشد، نظام شبه پارلمانی ایجاد می‌شود که تمام مضار نظام پارلمانی را خواهد داشت بدون اینکه هیچ یک از محاسن آن را داشته باشد. به نظر می رسد نظام پارلمانی در ایران هم می‌تواند بهترین باشد و هم بدترین. بویژه آنکه با تنوع قومی و زبانی و گستردگی کشور ،نظام پارلمانی در شرایط مناسب، بهترین گزینه است و البته در این صورت نظام انتخابات نمایندگان مجلس باید از حالت انتخاب اکثریتی خارج و سهمیه‌یی شود، ولی در سوی مقابل در غیاب نهادهای مدنی قوی از جمله احزاب و مطبوعات، نظام پارلمانی بدترین گزینه نیز خواهد بود، و نه تنها سطح مشارکت سیاسی را بیشتر نمی‌کند، بلکه آن را کاهش داده و در حد بند و بست‌های فردی و باندی تنزل می‌دهد.در مقابل، نظام ریاستی در شرایط کنونی ضررهایش کمتر است، هرچند در وضع ایده‌آل منافع آن نیز کمتر ازنظام پارلمانی خواهد بود. با این حال همیشه این امکان فراهم است که در رقابت انتخاباتی ریاست‌جمهوری تغییر و تحولی که مطلوب مردم است محقق شود، در حالی که چنین تغییری را در نظام پارلمانی غیرحزبی مثل جامعه ایران نمی‌توان انتظار داشت. متاسفانه در بازنگری قانون اساسی بیش از آنکه به دلایل و الزامات تغییر نظام پارلمانی به ریاستی توجه شود، نظام جدید چون لباسی بر قامت افراد اندازه‌گیری و دوخته شد. امیدواریم که اگر احیانا فرصتی پیش آمد، در نوبت بعدی، به جای توجه به منافع و خوشایند ‌این و آن، به ساختارهای سیاسی و اجتماعی و الزامات هر یک از این دو نظام توجه و بر اساس آن یک نظام بر دیگری ترجیح داده و قانونی شود.

چند نکته:

1- دروضعیت کنونی بسیاری از نمایندگان مجلس شورای اسلامی (که درحکم پارلمان کشور است) بدون پشتوانه اجرایی وسیاسی لازم ودربرخی موارد با رأی پایین به نمایندگی انتخاب می شوند ودرصورت تغییر انتخاب رئیس دولت از طریق پارلمان این ضعف بر انتخاب رئیس قوه مجریه اثر چشمگیر خواهد گذاشت .

2- درنظام پارلمانی پس از انتخاب نمایندگان چه کسی می خواهد نخست وزیر یا رئیس جمهور را برای اخذ رأی اعتماد به مجلس معرفی کند ؟ آیا درصورت نبود مرجع مشخص معرفی رئیس دولت ،امکان رأی بسیار ضعیف از طرف مجلس که پشتوانه اجرایی رئیس قوه مجریه را کاهش خواهد داد وشکنندگی رأی اعتماد به وی بالا نخواهد رفت ؟ وآیا امکان ندارد که این فرد با تفاوت یک یا دو رأی استیضاح وبرکنار شود ؟

3-واضح است که بدون وجود احزاب قوی دریک کشور امکان تعیین رئیس قوه مجریه توسط پارلمان نیست واگر تغییر انتخاب رئیس قوه مجریه به ریاستی محقق شود وجود چنین قانونی خود به بی ثباتی کار اجرایی دولت دامن خواهد زد اما پرسش مهمی که دراینجا مطرح می گردد این است که آیا لازم است  ابتدا حزب وتشکیلات آن ایجاد شود وسپس به تغییر قانون به سمت پارلمانی شدن حرکت نماییم یا برعکس یعنی با انتخاب پارلمانی زمینه تشکیل احزاب قوی فراهم گردد؟ آن هم احزابی که مطابق قانون امکان ایجاد تشکیلات واستفاده از رسانه های مرسوم در دنیای ارتباطی امروزی را داشته باشند . به نظر می رسد چنانچه تشکیل احزاب به بعد از تغییر قانون موکول شود این پروسه به تاخیر خواهدافتاد وچه بسا دولت در ایجاد احزاب سنگ اندازی کند .

4-تقویت نگاه حزبی در کشور منوط به نگاه مسئولان نظام به تحزب است به نظر می رسد از ابتدای انقلاب نگاه مثبتی به تحزب نداشته ایم و بر همین اساس حتی اگر رویکرد سیاسی و جناحی هم داشته باشم در سیستم فعلی تعلق حزبی در مجلس برای خود احساس نمی کنیم. چون هیچ تنبیه حزبی نمی توان درباره فردی اعمال کرد. در حالی که مثلا" در ترکیه اگر نماینده ای عضو حزب عدالت و توسعه است و از طریق ساختار حزبی وارد مجلس شده نمی تواند درمجلس ،مخالف نظر حزب نظر بدهد.چرا که حزب یک ساز و کار تصمیم گیری دارد و از طریق نمایندگان ،بررسی های خود را انجام می دهد و بعد راجع به موضوعی خاص، موضع گیری می کند به همین دلیل است که در نظام پارلمانی حتی نحوه نشستن نمایندگان بر اساس تعلق حزبی آنها است وحزب اکثریت در ردیف جلو می نشینند.در حالی که نمایندگان  ما «وکیل مردم» هستند وترتیب نشستن آنهایا براساس معیار حزبی ویا تشکیلاتی نیست چه برسد به اظهارنظر درباره مسائل مختلف کشور. به نظر می رسدلازم است دربازبینی وتغییر قانون اساسی علاوه بر نظام ریاستی وپارلمانی توجه به رویکرد احزاب و موارد دیگر نیز مورد توجه قرارگیرد و همه این موارد  باز تعریف شود.

5-به هر حال درزمان حاضر فقط بحث دراین زمینه بر زبان ها جاری است وتااجرایی شدن ورسیدن به مرحله همه پرسی زمان زیادی باقی است اما کوشش برای روشن شدن زوایای این تغییر که بر روند اجرایی کشور تأثیر خواهد گذاشت از هم اکنون ضروری به نظر می رسد چرا که همه افراد این سرزمین درهمه پرسی حضور خواهند داشت واگر باشناخت به تایید یا عدم تایید همه پرسی اقدام کنند جامعه ضررکمتری متحمل خواهد گردید .


[ جمعه 90/8/20 ] [ 11:24 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

 جالب ترین تبلیغات برای انتخابات شورای دانش آموزی

انتخابات شوراهای دانش آموزی چندسالی است که درمدارس کشورما برگزارمی شود وبرگزیدگانش تاانتخاب نمایندگان مجلس دانش آموزی پیش می روند نگاهی به طرز بیان ولحن نمایندگان این مجلس خطاب به وزیرآموزش وپرورش وسایرمسئولان نشان از شیوع تملق وچرب زبانی دربین برگزیدگان دانش آموزان کشور دارد این که چرا آنان به جای آموختن شیوه های درست انتقاد ویابیان دیدگاههای خود به چرب  زبانی روی می آورند جای بررسی بیشتری دارد اما واقعییت این است که بعضی مدیران ودست اندرکاران آموزشی وغیر آموزشی ما ( که کم هم نیستند)درمواجهه با پدیده انتخابات نوعی کج سلیقگی پیشه کرده اند نمود این کج سلیقگی را درگزینش دانش آموزان نخبه ، ردصلاحیت داوطلبان انتخابات به بهانه های غیراصولی وبنابرسلیقه فردی ،انجام انتخابات به صورت بازیچه ونه مشقی از بازی انتخاباتی به معنای واقعی و..می توان دید . پیشتر نظرم را درباره انتخابات شورای دانش آموزی اینجا نوشته ام  اما آنچه موجب شد دوباره دراین باره بنویسم تراکت تبلیغاتی یکی از دانش آموزان درباره اهداف وبرنامه هایش برای شرکت درانتخابات بود اگر این اهداف را بخوانیم بعد از تلخندی که برلبانمان خواهد نشست به چند نکته پی خواهیم برد:

یکم: بازار انتخابات آنچنان آشفته وبی ارزش شده که همه آنچه داوطلبان انتخات های مختلف بر آن تاکید ویا اصرارداشته اند مورد نیشخند دانش آموزان قرارگرفته است.

دوم: استفاده از زبان طنز برای جذب آرای جامعه ی مورد نظر درفضایی که همه چیز رسمی وخشک وبی روح است نشان از خلاقیت بالای جوانان درشکستن فضای موجود دارد .

سوم: اندیشه های پوپولیستی(عوام گرایانه) مطرح شده دراخراجی های 3 دراین تراکت بخوبی نمایش داده شده است به گمانم ضمن خسته نباشید جانانه به تهیه کننده ،کارگردان وبازیگران این فیلم باید ثمره تلاششان را به آنان یادآوری کرد .

چهارم :باگذشت بیش از 30 سال از برگزاری انتخابات مختلف به نظر می رسد هنوز نسل جدید ما برای دست ورزی و مهم تر از آن اندیشه ورزی برای مردم سالاری گام برنداشته است این که مدارس در این زمینه تاچه اندازه سهل انگاری کرده اند پرسشی است که نیاز به بررسی بیشتری دارد .

 


[ سه شنبه 90/8/3 ] [ 10:49 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

مناظره انتخاباتی درافغانستان

اولین مناظره انتخاباتی ریاست جمهوری افغانستان در تلویزیون خصوصی «طلوع» بدون حضور حامد کرزای، رئیس جمهور فعلی و نامزد انتخابات، برگزار شد. آقای عبدالله و آقای غنی، دو نامزد مطرح دیگر این انتخابات دلیل اصلی ناامنی در افغانستان را «دولت ناسالم» عنوان کردند و به ارائه برنامه های خود پرداختند. کرزای دلیل عدم حضور خود را ارائه ندادن این وقت به 38 نامزد دیگر دانست در حالی که کارشناسان بر این عقیده اند که وی برای فرار از انتقادات در آن حضور پیدا نکرد.

شکل مناظره تداعی کننده حضور شاهدان وناظران دراجتماعی انبوه رانشان می دهد که از طریق تلویزیون خصوصی این کشور پخش می شود . آیا این روش برگرفته از غرب است ؟ وآیا باساختار اجتماعی وسیاسی افغانستان هماهنگی دارد ؟


[ یکشنبه 88/5/4 ] [ 1:4 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

دوراهی

این روزها دارم همه ی اندوخته های ذهنی ام رامرور می کنم ، همه ی آنچه از درس وبحث ومنبر وخطابه شنیده ام ، بعضی حرف ها وآموخته هایم بعضی دیگر را نقض می کنند شاید این خود دانشگاهی باشد که دانش های فلّه ای ام را به محکی بسپارم تا سره از ناسره بازشناسم؛ اگرچه اختلاف چیز خوبی نیست اما درسایه ی همین اختلاف است که رشد ایجاد می شود.دانه تابا خاک مخالفت نکند رشد نمی کند .

پی نوشت :

1- هرجا می روی بحث سیاست است گاه بحث ها به مشاجره لفظی هم می کشد اما رشد مردم به جایی رسیده است که آزادانه بگویند به چه کسی رای داده اند وبرای رای خود اعتباری قائل شوند .

2- گاهی جانبداری از یک نامزد انتخاباتی فقط درحد تعصب وشنیده هایی است که طرفداری کننده جسارت وجرات دفاع از افکار خود را ندارد کاش شناخت جای تعصب را می گرفت کاش می شدبه آنجا برسیم که هرکسی ، باهر سواد وجایگاهی  به خود جرات ندهد برای دیگران خط وربط بکشد ووظیفه وتکلیف دیگران را به آنان یاد آوری نماید  .


[ شنبه 88/3/30 ] [ 12:50 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

سوگند به قرآن

وقتی مناظره محمود احمدی نژاد ومیرحسین موسوی را به دقت دیدم وشنیدم تادو روز نتوانستم هیچ مطلبی بنویسم واکنون پس از دو روز به سراغ میثاق ملی ایرانیان یعنی «قانون اساسی» می روم وبه اصل 121 آن نگاهی دوباره می افکنم .کلماتش را بارها وبارها می خوانم وباخود می اندیشم که آیا رئیس جمهور می داند دربادی امر کدام تعهدنامه را دربرابر نمایندگان ملت ودیدگان آگاه مردم خوانده وبه اجرای آن پایبند شده است ؟

اصل 121قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران. سوگند رئیس جمهور

رئیس جمهور درمجلس شورای اسلامی درجلسه ای که باحضور رئیس قوه قضائیه واعضای شورای نگهبان تشکیل می شود به ترتیب زیر سوگند یاد می کند :

بسم الله الرحمن الرحیم

 " من به عنوان رئیس جمهور درپیشگاه قرآن کریم ودربرابر ملت ایران به خداوندقادرمتعال سوگندیادمی کنم که پاسدارمذهب رسمی ونظام جمهوری اسلامی وقانون اساسی کشورباشم وهمه استعداد وصلاحیت خویش را در راه ایفای مسوولیت هایی که برعهده گرفته ام به کارگیرم وخود راوقف خدمت به مردم واعتلای کشور، ترویج دین واخلاق ، پشتیبانی از حق وگسترش عدالت سازم واز هرگونه خودکامگی بپرهیزم واز آزادی وحرمت اشخاص وحقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است حمایت کنم .درحراست از مرزها واستقلال سیاسی واقتصادی وفرهنگی کشور از هیچ اقدامی دریغ نورزم وبااستعانت ازخداوند وپیروی از پیامبر اسلام وائمه اطهارعلیهم السلام ، قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا وفداکار نگاهدارباشم وآن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم"

 

پی نوشت:

 «ایها الناس! هیچ چیز مملکت شما را آباد نمی‌کند، مگر متابعت قانون، مگر ملاحظه قانون، مگر حفظ قانون، مگر احترام قانون و باز هم قانون و ایضاً قانون. اطفال باید از طفولیت در مکاتب و مدارس قانون بخوانند و بدانند که هیچ معصیتی در شریعت و دین بالاتر از مخالفت قانون نیست. معنی معصیت یعنی خلاف قانون، عمل کردن به دین یعنی قانون؛ مذهب یعنی قانون؛ دین اسلام، قرآن یعنی قانون خدایی؛ آقاجانم قانون! قانون!. بچه ها باید بفهمند، زنها باید بفهمند که حاکم قانون است و بس. هیچ کس در مملکت حکمش مجری نیست، مگر قانون. مجلس شورای ملی یعنی حافظ قانون. وکیل یعنی کسی که تدوین قانون کند. مجلس مقننه یعنی مجلسی که قانون وضع می کند. وزیر یعنی مجری قانون. سلطان یعنی رئیس قوه مجریه قانون. سرباز یعنی محافظ قانون. پلیس یعنی حافظ قانون. عدالت یعنی قانون. استقلال سلطنت یعنی احکام قانون و خلاصه اینکه آبادی مملکت، شیرازه بندی ملیت و قومیت هر ملت منوط است به اجرای قانون».

 این خطابه پرشور سید جمال‌الدین واعظ اصفهانی از واعظان و اندیشمندان سرشناس جنبش مشروطه در ستایش از قانون است.


[ جمعه 88/3/15 ] [ 7:19 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]

چه کسی باید رئیس جمهور شود ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

درباره این که «چه کسی باید رئیس جمهور شود» دیدگاهها ونظرات زیادی گفته وشنیده می شود . هریک از ما دراین باره صاحب ایده ونظری هستیم ولی دیدگاه سیاسیون وعلمای علم سیاست در این باره چیست ؟ آیا آنان نظر« عامه مردم» را درباره سیاستمداران تایید می کنند ؟ آیا اصولا" برای انتخاب رئیس جمهور ونمایندگان مجلس شورای اسلامی معیار علمی قابل دفاعی وجود دارد یانه؟ دراین باره بهتر آن دیدم که مواردی را از سخنان ومصاحبه دکتر محمود سریع القلم ،دکترای علوم سیاسی واستاد دانشگاه شهید بهشتی تهران که بیست سال است این مفاهیم را می اندیشد وتدریس می کند برگزینم، نگاه او به سیاست بانگاه بسیاری از مردم باسواد وتحصیل کرده والبته مردم بی سواد وفقیر متفاوت است :

1- به نظر من سیاستمدار کسی است که ازشنیدن صدای رودخانه درجنگل لذت ببرد،تمام وقت 24ساعته اش درجلسه های مختلف سپری نشود،گُل را دوست داشته باشد، روز تعطیل بایک پیراهن قرمز به کوه برود ،باسینما آشناباشد،یک لیوان آب رایکباره سرنکشد، زبان انگلیسی رابه اندازه فارسی خوب بداند ، احساسی تصمیم نگیرد.پیش از آن که حرف بزندفکر کند ، نیازهای اولیه اش برطرف شده باشد،برایش مهم باشدکه رنگ جورابش بارنگ کت وشلوارش جوردربیاید،خوب درس خوانده باشد،علوم انسانی رابفهمد وبا روان شناسی ایرانیان آشناباشد .

2- بزرگ‌ترین خدمتی که یک مدیر، یک اندیشمند، یک رئیس جمهور و یک نماینده مجلس می‌تواند، برای ایران و ایرانی انجام دهد، این است که در تحول شخصیتی ایرانیان بکوشد. ما به یک ایرانی جدید نیاز داریم؛ یک ایرانی وظیفه‌شناس، مسئولیت‌پذیر، حدشناس، منصف، پرکار، متدین، بدون هیاهو، با حس تعلق به سرزمین، قدر‌شناس، انتقاد‌پذیر، جوناپذیر، مطمئن از خود، خود اتکا، کم سخن، کم ادعاو خود شناس.

3- انسان متعادل انسانی است که تمام ابعاد او باهم رشدکنند . بعضی ها هستند که درموارد خام واطلاعات، قوی هستند اما شخصیت آنها بچه گانه است بعضی ها هم به یک درجه ی فوق تخصص دریک رشته رسیده اند اما از لحاظ رفتاری بسیار عقب افتاده اند.

4- سیاستمدار نامتعادل کسی است که «سیر» نیست آن هم درزندگی . سیاستمدار متعادل کسی است که قبل از این که به قدرت برسد خوب زندگی کند.از طبقه متوسط جامعه باشد ، غذای خوب خورده قبل از این که به قدرت برسد ،به هتل پنج ستاره رفته،چندتا آدم بزرگ درزندگی اش دیده ، مسائل اولیه غریزی او حل شده ومی خواهد کارهای بزرگ انجام بدهد .

کشورش برایش مهم است تااین که چندماه تلاش کند تاوسیله نقلیه اش راحل وفصل کند . وسیله نقلیه اش باید در22،23 سالگی اش حل وفصل شده باشد تا این که در50سالگی تلفن بزند که ماشین لوکس بگیرد این یک ضعف است .

5- اگر صد سیاستمدار کشور راجمع کنیم وبگوییم لطفا" یک لحظه تشریف بیاورید! یک تکلیف می خواهیم به شما بدهیم وآن این که 50صفحه در مورد خودتان بنویسید . من نمی خواهم ازپیش قضاوت کنم اما حدس می زنم اکثر آنها درصفحه 10 گیر می کنند وکلی می نویسند . انسان های جالب آنهایی هستند که متوجه جزئیات هستند . انسان از حرف زدنش مشخص می شود که چقدر روی خودش کار کرده وبرای خودش وقت گذاشته درحالی که بسیاری از سیاستمداران ما بامحیط حرکت کرده اند تااین که برای خودشان وقت گذاشته باشند .به خاطر همین می بینید که با یک سفر پیشنهادی رفتارشان عوض می شود وچیزی را که سالها به آن اعتقاد داشته اند با یک پیشنهاد رها می کنند اینها نشان می دهد افراد نپخته اند ، روی خودشان کار نکرده اند وبیشتر با ارتباطات وروابط به صحنه قدرت رسیده اند .

6- باید قضاوت های عامه مردم براساس توانایی های سیاستمداران باشد برفرض اگر «شرودر» درآلمان برای مبارزات انتخابی گریه کند شما مطمئن باشید که مردم آلمان به او راَی نمی دهند حتی کارگر ساختمان درآلمان می گوید: سیاستمداری که گریه کند آدم ضعیفی است اما درجامعه ما اگر سیاستمداری قدری گریه کند رای اوبالا می رود ، اگر بغض کند رای او دوبرابر می شود واگر غش کند سه برابر می شود ما درتاریخ معاصر ایران از این نمونه ها زیاد داریم . سیاستمداری 50سال پیش عمدا" غش می کرد تانفوذ اجتماعی خودش رادرمیان مردم بالا ببرد  سیاستمداران ما « ناتوانی » خود را با « مظلوم نمایی» جبران می کنند . جامعه به جای احترام برای غش کردن افراد باید به افکار وکیفیت عملکرد او اهمیت دهد، ماباید جنبه های احساسی راکناربگذاریم واز قوای احساسی به به سمت قوای عقلی برویم گرچه مهم ترین مشکل ما درحوزه سیاست ، فقدان سازماندهی سیاسی است .سیاستمداران باید افراد توانایی باشند ابعاد اخلاقی آنها لازم است اما کافی نیست؛ فراموش نکنیم که ماهاتیرمحمد درمالزی یک نفر بود اما کشوری رااز هیچ به یک مرکز کار، تجارت ، صنعت ونوآوری مدیریت کرد.

7- سیاستمدار باید روش پدرسالاری را درخانواده، معلم سالاری را در مدرسه ودولت سالاری را درجامعه بشکند وراه رابرای رشد افراد باز نماید .

8- درعلم مدیریت می گویند : مدیر خوب کسی است که بی کار باشد نه این که هر شب باخودش چندین پوشه یه خانه ببرد .

ادامه مطلب...

[ سه شنبه 88/3/12 ] [ 6:0 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 50
بازدید دیروز: 118
کل بازدیدها: 1448725