سلام
تنها سريالي كه در ماه رمضان نگاه كردم ميوه ممنوعه بود. پس در مورد بقيه نمي توانم نظر بدهم
ميوه ممنوعه از معدود سريالهايي صدا سيما است كه بيننده را مجبور به فكر كردن كرد.
برداشت من از اين سريال يك زنگ خطر بود. وقتي آدم فكر مي كند كه خيلي خوب شده و همه جوره بنده و مطيع خداست ، چه امتحانهاي سختي بايد پس بدهد. من زياد به ميوه هاي ممنوعه زندگي ام فكر كردم.
همه ما نوعي يونس فتوحي هستيم و اگر در موقعيت دستيابي به ميوه ممنوعه يا وسوسه دست زدن به ان باشيم چقدر خودداري مي كنيم؟
من بارها و بارها به ميوه هاي ممنوعه زندگي ام فكر كرده ام . بارها براي چيدن آنها دست دراز كرده ام. بارها حتي آنها را چيده ام و تا اخر خورده ام!
شيطان هيچ گاه از ما نااميد نمي شود اما تا وقتي رشته اي باشد بين ما و خدا و اميدي كه قطع نشده باشد، راهي براي نجات هست.
اما در مورد نگاه شما به اين سريال:
موافقم . وضعيت زنان و ازدواج هاي اجباري هيچ تغييري نكرده فقط كمي متمدنانه تر! شده. در مورد استغفار فتوحي. خيلي جالب بود. عده اي مي گفتند اين سريال مهر تاييدي بر ازدواج موقت خواهد بود ولي استغفار فتوحي در مسجد يعني اينكه گناه را نمي شود با شرع توجيه كرد.
در مورد غزاله، معتقدم يك اشاره خيلي درست و به جا و هوشمندانه بود.
آقاي حسامي نمي دونم درست فهميدم يا نه . من از لحن شما اين طور برداشت كردم كه موافق اين قسمت از داستان نبوديد.
ولي اين قانون اجازه پدر براي ازدواج دختر زياد هم منطقي نيست.
يك دختر بچه 15 ساله كه به هرعلتي بيوه شده و من حتي چندي پيش در يك كتاب حقوقي خواندم كه حتي اگر بكارت خود را از طريق ازدواج هم از دست نداده باشد؛ هنگام ازدواج به اجازه پدر نيازي ندارد ولي يك دختر 30 ، 40 ساله و اصلا هر سني در صورت زنده بودن پدر براي ازدواج به اجازه او احتياج دارد. به نظر شما اين قانون منطقي است. البته موافقم كه اينكار از نظر عرفي درست نيست و نبايد به اين راحتي عرفها را هم شكست ولي كم كم بايد عرف را هم اصلاح كنيم. موافقيد؟
پايدار باشيد