سلام
اين فرزاد حسني هم عجب حكايتي داره ها؟ آخرش هم من نفهميدم كه بركنار شد يا خودش رفت. چند شب قبل از برنامه رادان و اين جنجال ها مي گفت كه به خاطر فشار كاري اش قراره كه اين كار را به كس ديگه اي تحويل بده و تاكيد كرد كه براش شايعه نسازند همون روزهايي كه همه مي گفتند فرزاد حسني بايد بره! البته درمورد انتقادناپذير بودن ما كه هيچ جاي شكي نيست اما قبول كنيم كه كشور ما هم كشور شايعه خيزي است.
در مورد دادگاههاي خيابوني راستش نمي دونم چي بگم. جرم بعضي هاشون را كه مي شنوم اونقدر دچار تنفر مي شوم از اين همه رذالت كه نمي تونم منطقي نظر بدم. فكر مي كنم هر رفتاري باهاشون بشه حقشونه. و اونهايي كه اذيت شدن بايد يك جوري دلشون خنك بشه ديگه نه؟ همه رو كه اعدام نمي كنن مي كنن؟