• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : وقتي قبح قباحت مي ريزد!
  • نظرات : 6 خصوصي ، 34 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    مطلب تکميلي

    1- اين مسئله به هيچ وجه مطلوب نيست. متاسفانه يک اضطرار است. که البته در اجراي آن شرايط و لوازم بسياري وجود دارد و من هيچگاه حمايت بي قيد و شرط از آن نمي کنم. خود شرع هم مختصات و چارچوب دقيقي براي آن تعريف کرده. يکي از آن عرفي بودن مسئله است. شايد در جايي مثل ... اين قضيه چندان ناپسند نباشد ولي در جايي مثل تهران باشد. در مجموع، "قائل بودن به اصل آن" اصلي ترين موضوع است و باقي شرايط فرع آن. بحث من تنها در حوزه "ماهيت" آن است نه فرعيات آن. مثل رضايت همسر اول، رعايت عدالت يا موضوعاتي از اين دست، يا نيت واقعي يک مرد مشخص و قتي مبادرت به چنين گناهي! مي کند.

    2- متاسفانه خانمهاي ايراني در بخشي از مقوله ازدواج به شدت "سنتي" اند و در بخشي از آن بسيار "مدرن".

    مثلا دوست دارند بر طبق سنت اسلامي، دادن مهريه و نفقه و در کل "نان در آوردن" بر عهده مرد باشد. شما نگاه کنيد، اغلب خانواده هايي که به شماره "تاريخ تولد دخترشان" سکه براي مهريه طلب مي کنند، اينها يا به طبقه مرفه تر جامعه تعلق دارند يا بعضا خود را مدرن تر و امروزي تر مي دانند!!

    از طرف ديگر "نامين مخارج خانواده" مشکلي است که بخشي از زنان شاغل با شوهرانشان دارند. آنها حقوق خود را از بانک مي گيرند و در راه برگشت به خانه، اگر خريدي براي خانه بکنند به حساب شوهر مي نويسند!!! (انکار هم نمي کنم که بسياري از خانمها چنين نيستند).

    يا دقت کنيد در ابتداي ازدواج همه از مرد انتظار دارند تا مقدمات اصلي زندگي جديد را شکل بدهد. چون در اين هنگام همه مي گويند او "مرد" است و بايد تقبل کند.مي گويند از نظر اسلام اين طوري است يا آنطوري!!

    در سوي ديگر موضوع وقتي نوبت به "رفتار مرد بر حسب قواعد و حقوق اسلامي اش" مي رسد همه مدرن مي شوند و "برخي از حقوق مردان را مخل قواعد زندگي در قرن 21 مي شمارند. (مثل لزوم اجازه گرفتن زن از شوهرش براي خروج از منزل، امکان چند همسري براي مرد(به شرطها و شروطها)، ...).

    من نمي دانم اين چه نگاهي به زندگي است. مگر قرار نيست "زن و مرد" با هم يک زندگي را شکل بدهند. به همان اندازه که مرد از "رابطه زناشوئي" و "تشکيل خانواده" بهره مي گيرد به همان اندازه هم زن منتفع است. بايد هر دو طرف در ايجاد و ادامه زندگي "مشارکت" کنند به يک اندازه.

    پاسخ

    تكمله اي بر مطلب تكميلي از توجهتان دراين مبحث ممنون اما:اين كه جامعه ما دچار نوعي بي ثباتي است وتوقعات مرد وزن از يكديگر شفاف نيست امري واضح ومورد قبول اما فرهنگ سازان جامعه مانيز در تصميم گيري هاي خانوادگي كه اخبارش به سرعت رعد درجامعه انتشار مي يابد نيز رعايت اعتدال ندارند (مي توانيد نمونه پيدا كنيد؟) خب وقتي همين تصميم ساز نه از سر نياز كه از روي .... به چند همسري رو مي آورد تاثيرش را تا سطوح پايين ومردان بيكار ويا كم سوادي كه چند روزي است راه بانك را آموخته اند بررسي كنيد. راستي مراسم ازدواج فرزندان مسئولان جامعه ما ــ باز تاكيد دارم بعضي نه همه ــ را قبل از مسئوليت ،هنگام مسئوليت وبعد از آن ديده ايد؟ از ميزان مهريه دختر وپسرشان آگاهيد؟درست است كه زن ومرد بايد به يك اندازه در همه چيز زندگي مشاركت داشته واز مواهب واحتمالا مضار آن منتفع شوند ولي نمايش بي لياقتي وبي عاري يك مرد وتمرين آواز مسخره ــ ونه حرفه اي وهدفمند كه شايد قابل دفاع باشد ـــدريك فيلم ورضايت زن وخانواده اش چه تفكري را مي ترويجاند؟مي گويند درغرب اگر كسي همسر قانوني داشته باشد وميل ازدواج مجدد كند قانون !! پوست ازسرش برخواهد كند وبايد به نوعي تكليف همسر اولش را مشخص كند اما وقتي قرار شد از شوهرش جداشود دارايي شان به نسبت برابر نصف مي شود وحضانت فرزندان را به كسي مي سپارند كه دادگاه تعيين مي كند __ شايد كسي كه لياقت وشرايط بهتري دارد؟ ــ وبه هرحال تكليف فرزندان را تاسن 18سالگي به روشني مشخص مي نمايند واگر خانواده تهي دست بود برايشان از محل امكانات تامين اجتماعي مقرري تعيين مي نمايند تامرد به دنبال عشقش برود وزن درآتش عشقش بسوزد وبسازد وگاهي نيز برعكس!! خب اين رابا وضعيت ما مقايسه كنيد افسوس كه ما از غرب فقط پياده رو وكاباره وفيلم سكسش را مي شناسيم واين واقعيت را همه كذب وبي فرهنگي وبي ناموسي تلقي مي كنيم!! شوربختانه اين كه ما اقتباسمان از غرب وفرهنگ هاي ديگر گزينشي است وچيزي درست كرده ايم به تمثيل شتر گاو پلنگ كه هيچش به چيزي نمي خواند زيرا درگذشته فرهنگ سازان جامعه _ نكات منفي شان بماند براي بعد _ اندك بودند وبا توجه به نبود امكانات ارتباطي اين فرهنگ كمتر دچار التهاب مي شد اما امروزه همه درمسير كار فرهنگي گام نهاده اند ، از اداره آب وفاضلاب گرفته تا وزارت نفت ! ودستگاههاي فرهنگي نيز ساز را از سر گشادش مي زنند. خب دراين اوضاع چه انتظاري مي توان داشت ؟راستي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي وزراي فرهنگ وارشاد اسلامي كه داعيه دار فرهنگ عمومي واختصاصي جامعه اند ، مجوز ساخت واكران فيلم مي دهند وبر توليد وپخش روزنامه وكتاب و... نظارت دارند چه تخصصي داشته اند ؟ مهندسين عمدتا داراي مدرك كارشناسي كه بايد سالها مي دويدند تا با مباني فرهنگي آشنا شوند درانديشه حفظ ميز نيز!خب اين آقاي وزير چگونه بر امور فرهنگي جامعه نظارت اصولي خواهد داشت ؟ مي بينيد كه كار در خيلي موارد دچار ضعف است ومردم دراين زمينه كمتر مقصرند ولي مقصرند . باز مي گرديم به اين جمله كه: الناس علي دين ملوكهم!!براي ساماندهي رفتار زن ومرد درانتخاب ،ازدواج وادامه زندگي نياز به بازتعريفي از مباني اين موضوعات داريم ومن را عقيده بر آن است كه ترويج لجام گسيخته وبا عذربسيار لجام ناگسيخته ازدواج مجدد آن هم دركنار همسر قانوني آن هم بدون اشكال جسماني وعقلاني ، دردي رادوانمي كند وتازه زخمي بر زخم هاي بيشمار اين پيكر نحيف وارد مي نمايد . تا بعد كه مادر حوادث چه بزايد. از توجهتان بي اندازه سپاسمندم حتي اگر با اين گفته ها موافقت نورزيد .