ما اگر بخواهيم به سينماي کودک به معناي فيلمهاي مخصوصِ کودکان نگاه کنيم، فيلم کودک مهجور است. درصد فيلمهاي سينمايي مخصوص کودکان خيلي پايين است. اما تأثيراتي که خود سينما روي کودک دارد کم نيست. کودکان ما به سينما ميروند اما اينکه چرا سينماي ما سراغ کودک نميرود . براي همين اصلاً به کودک نميپردازد. مي?شود گفت تقريباً کاراکتر کودک در سينماي ايران نداريم. مگر در همان فيلم?هاي خاص موزيکال که بچه بايد دست بزند و بخندد.
در رسانه به بحث کودک اصلاً درست پرداخته نشده است. البته وضع کودک نسبت به نوجوان و جوان بهتر است. اين دو گروه سني که در رسانه کاملاً فراموش شده هستند. اگر هم به آنها پرداخته ميشود با نگاهي حداقلي است. اگر نگاهي آماري داشته باشيم، بيشتر برنامه?ها و توليدات فرهنگي و رسانه?اي فرزندان يک خانواده براي دوره کودکي است. اسباب? بازيها براي کودک است. کتابها براي کودک است. اما براي مقطع نوجوان که مقطع بسيار حساستر و مهمتري است چيزي وجود ندارد. اين دوره بسيار مغفول واقع شده است. اخيراً صدا و سيما کارتونهايي جنگي و انيميشنهايي ميسازد، ولي به نسبت برنامههاي کودک خيلي کمتر است. محور آنها هم بر اساس هيجانات دوران نوجواني است. به جاي اينکه هيجانات را کنترل و هدايت کنند، به آنها دامن ميزنند و نوجوان را سردرگم ميکنند.
مهمترين مقطع سني که جامعه بايد در خدمت آن باشد، مقطع نوجواني است. ما براي هفت سال دوم که در روايات به آن تأکيد شده هيچ برنامه?اي نداريم. ما برنامه?ي بزرگترها را براي نوجوانان ميسازيم.
گاهي بايد به دور خود يک ديوار تنهايي کشيد نه براي اينکه ديگران را از خودت دور کني بلکه براي اينکه ببيني براي چه کساني اهميت داري...... که اين ديوار را بشکنند
بهترينها رو براتون آرزومندم ...موفق باشيد