خب واقعيت هاي ديگري هم براي گفتن هست! مثلا حرمسراها و شراب خواري و کودک آزاري و ضرب و شتم زنان توسط مردان ! مرداني که زنان خود را مجبور به تن فروشي مي کنند تا عفت همسر شان را شب دود کنند و نعشه شوند!
آيا کودک آزاري و سو استفاده از زنان ؛ باورهاي ما را مي سازد ؟!!!
شاعران براي سرودن شعر ، نياز به قلقک ذهن دارد .
گاهي سرخوش از باده ي عشق ؛ در مدح زن مي سرايند و زماني به دليل ناکامي از معشوق ، در مذمت وي سخن مي رانند.لذا همه ي اشعار نمي توانند باورهاي فعلي ما را بسازند.
روي کثافت را بايد خاک ريخت و پوشاند تا صحنه ي زشت و بوي تعفنش جامعه را آلوده نکند.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
اشاعه و ترويج افکار و عقايد تلخ و پوچ بعيد بود
نسل امروز کمتر از اوحدي و خاقاني و ناصر خسرو و اسدي طوسي و فخرالدين اسعد گرگاني مي خوانند و مي دانند .( لااقل تا اين حد نمي خوانند)
چنان چه اين قبيل اشعار بازگو نشوند يقينا به دست فراموشي سپرده مي شوند اما اگر به هر دليلي بيان شوند :
1- همين باورهاي کهنه ، در ذهن ها جامه اي نو مي پوشند و افراد ناخواسته درصدد مشابهت سازي بر مي آيند.
2- صحه اي بر بي فرهنگي مردان ما خواهد گذاشت .
اگر باوري تلخ و غلط است بيان و اشاعه ي آن ناگوارتر از خود باور است و قطعا نتايجي را که شما درپي آن هستيد، به دنبال نخواهد داشت . باز گويي اين اشعار ؛ باز کردن زخم کهنه بود .