وبلاگ :
حسام ســرا
يادداشت :
نگاهي به جايگاه «زن» درشعر فارسي
نظرات :
1
خصوصي ،
28
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
قزل حصاري
چطور ميتوان با آوردن ابياتي الحاقي از فردوسي بر تصوير زنان فرهيختهاي چون سيندخت و کتايون در شاهنامه ي فردوسي خط بطلان کشيد؟! چگونه ميتوان نقش زن ايراندوست و پهلواني چون گرديه را ناديده انگاشت؟! چگونه ميتوان از داستانهاي لطيف عاشقانهي "زال و رودابه" و "بيژن و منيژه " گذشت و به تصوير و موقعيت زنان اين داستانها نپرداخت؟! چطور ميتوان تصوير گردآفريد، تهمينه، فريگيس، فرانک، جريره، شيرين، هماي، بوراندخت، آزرميدخت و ديگر زنان يگانه در شاهنامه را زنستيز معرفي کرد. شاهنامه اي که با اينکه يک اثر حماسي است، بيش از ديگر متون ادبيات فارسي باستان در عرصههاي متفاوت زناني فرهيخته، پهلوان، قدرتمند و خردمند را به تصوير کشيده است.
" معرفتشناسي تصوير زن " در متن اين داستانها نهفته است و نه در ابياتي الحاقي يا غيرالحاقي که از زبان يکي از شخصيتهاي داستان و يا حتي خود شاعر طرح شود. منظومههاي عاشقانه و حماسي نيز همچون يک داستان، متني به هم پيوستهاند که براي نقد آنان بايد زبان و کُنش شخصيتها تنيده در سير روايت بررسي شود و نه يک بيت از يک منظومه همچون جملهاي از يک داستان براي بررسي کل آن.
در شاهنامه ي فردوسي به شاهبانواني برميخوريم که دادگر و آبادگرند. از هماي گرفته تا بوراندخت و آزرميدخت دورهي ساسانيان
پاسخ
آنجه آورده بودم نظر شاعران ايراني درباره زن است نظر من البته با اين ديدگاهها تفاوت دارد