سلام ...
باز همان ريتم قديمي ... شو !!
اين نوشته را باور کنم يا نص صريح قران را ؟!
که سهم زن از اموال دنيا يک دوم است و شهادتش در محکمه دو يکم !!
نه به درجه اجتهاد مي رسد ! نه امامت جماعتي را مي تواند داشته باشد !
بهتر نبود به جاي اين تا دير وقت روز ششم کار کند ؛ بهاي ديه ي مرد و زن را يکي مي کرد ! يا ...
دولت باقي فداي عشرت فاني مکن
چون که صد آمد نود هم طفل نادان! پيش ماست.
مساوات را بر قرار مي کرد زمان آفرينش به وقت اضافه
کشيده نمي شد و زن هم مثل بقيه ي موجودات ؛ شان واقعي خودش را داشت و نيازي به شرح
خلقت نبود که اين موجود لطيف است و سخت جان و
...!!
و اما
نويسنده اش کيه ؟ زن ؟ يا مرد ؟
اين متن مثل خيلي از زيبايي هاي دنياست که در موردشان زياد نوشته مي شود اما اعتقادي پشت کلماتش نيست !
مثل صداقت ، جوانمردي ، يکرنگي ، انسانيت ، غيرت ، تواضع ، بخشش و
...
متنفرم از حرف هايي که گفته و نوشته مي شود اما باوري در پس آن نيست !
آيا مردي را مي شناسيد که اين مطالب را بخواند و باور داشته باشه ! يا حتي زني را ؟
مثل قصه ي پري دريايي بود که وقتي عاشق ميشه دم زيباش به دو پاي دلربا تبديل ميشه و ... !!
پري دريايي فقط توي قصه وجود داره و هيچ کس باورش نداره ! داره ؟
معمولا زن را شخصيتي وراج ، ضعيف ، غرغرو و ... معرفي مي کنند. که فقط به درد پختن و شستن مي خوره !
جسمش توانايي زايش داره اما انديشه و تفکرش نه !!
از او مشاوره نمي گيرند چون او را ناقص العقل مي دانند !
مسند قضاوت را به او واگذار نمي کنند چون او احساساتي است!
او را در سياست دخيل نمي کنند چون سياست قبايي مردانه است!
از عرياني انديشه اش رنج ميبرند همانگونه که از عرياني تنش !
وقتي از عرض خيابان رد مي شود چونان نابينايان دست او را مي گيرند ...
ببخشيد مخاطبم شما نيستيد ... نويسنده ي اصلي متنه ... نکنه خودتون نوشتيد؟!!
اگر چه زيبا بود اما دوست نداشتم اين جابخونمش ..