سلام
جناب دوست چرا كه نه؟ من داعيه اديب بودن نخواهم داشت اما همين كه هست از من بپذيريد نه چيزي بيش از آن . اما حسامي عزيزم ايران كشوري است كه طوفانهاي سهمگين تاريخي را از سر خود گذرانده است و ناچار خصوصياتي ويژه در ايراني از آن همه حوادث غير مترقبه به جا مانده است دروغ محصول بي اعتمادي و ترس است در واقع پنهان كردن واقعيت به هر صورت ممكن . اين است كه ايراني در تمرين و ممارست قرون دراز براي حفظ خود و به طور كلي علايق اش به ملتي تحويل شده است كه امروزه در تمام ملل دنيا در اين ويژگي زشت اخلاقي شاخص شده است . شما به تاريخ برگرديد تمام اقوام از ترك و عرب و بيابان گرد مغولي و يوناني...پهنه ايران را در نورديده اند و ايراني بر خلاف ملل ديگر توانسته است جزئياتي از فرهنگ و زبان خود را حفظ
كند ناگفته نماند هر يك از اين اقوام گاه قرنها در ايران مانده و سلسله هاي حكومتي بر پا كرده اند و خواستها و منش خود را در مملكت جا كرده اند. خواهيم ديد كه مردم ايران تا چه اندازه در اين مهم ظرافت و زيركي و سازگاري با ناهنجاريهاي اجتماعي از خود بروز داده اند. اين همه ما را با چهره اي نه چندان حقيقي به جهانيان شناسانيده است و چون خود نيز تلويحا اين راپذيرفته ايم قدري دشوارتر شده است.وگرنه زشتترين گناه در چشم ايرانيان چه با توجه به آيينهاي كهن ايراني زردشت و آيين مهر و..و چه دين مقدس اسلام دروغ بوده و هست.من چون ارتجالا و با مراجعه به محفوظاتم عرض مي كنم شايد قدري دقيق نباشد ولي در كتيبه اي كه ظاهرا در استان سليمانيه عراق يافته شد آمده است:
زور كار ارب كردنه خاپور گناي پاله حتا شاله زور
ژن و كنيكا و ديل بشينا مرد آزا تلي و ري خوينا
اين در تحسر از حجم خرابي و يراني ناشي از تهاجم عرب به آن خطه آمده است نزديك به اين معني: ستمگر عرب از گناي پاله تا شهر شاره زور يا همان شهر زور را خراب كرده است.زن و دختران به اسيري مي روند و مرد آزاده به خون خود مي غلتد.اين يكي از حوادثي است كه ايراني با آن در تعارض قرار گرفته استدر همين ستون توحش بيابان گردان ديگري از مغولستان و سرزمينهاي دور با فرهنگ صحرانشيني بسيار غير همگن و تركان و يونانيان و سكاها و ... را جمع بزنيدو در نكبتهاي ايام ايراني و سلاطين قومي و محلي نادان ضرب كنيد ببينيد محصول آن چه خواهد شد