سلام
گويند بهشت عدن با حور خوش است
من مي گويم که آب انگور خوش است
اين نقد بگير و دست از آن نسيه بدار
کاواز دهل برادر از دور خوش است
يه سوال :
شما از كي سراينده اين اشعار را شناختيد .
آيا به نظر شما اين شاعر ملحد است .وكفر گفته است .
حداقل من كه حدود 31سال از خدا عمر گرفته ام از زماني كه شنده ام مي گفتند كه خيام كفر گفته وملحد است .
وهمين سخنان باعث شده بود بنده اشتياق عجيبي نسبت به خواندن اشعار اين شاعر گرانمايه پيداكنم وموفق هم شدم .
وبعد از اين كه كم وبيش با اشعار وي آشنا شدم به اين نتيجه رسيدم .حكيم خيام شاعري بوده است كه با ستيزه جوئي وبه قول گفتني ، كفر گفتن به حقانيت رسيده است . در حقيقت عشق خيام عشقي پاك است . او به يقين رسيده است .
چيزيكه بايد در جامعه ما جاافتاده باشد .
يعني كافر شوي وخودت خدارا جستجو كني تا به يقين برسي .
مـن هيچ ندانم که مرا آن که سرشت
از اهل بهشت کرد يا دوزخ زشت
جامي و بتي و بربطي بر لب کشت
اين هر سه مرا نقد و ترا نسيه بهشت
اما متأسفانه تقليد كوركورانه باعث شده ما از تفكري مثل خيام دور باشيم .
بنشينيم پاي منبر يكي هم بگويد خداهست ما هم بگوئيم هست . بگويد آخرتي هست ، ماهم بگوئيم هست .چرا چون عالم روي منبر مي گويد .(( نقل همان شكر گفتنهاي كوركورانه كه در پستم به آن اشاره شده است .))
گويند که دوزخي بود عاشق و مست
قولي است خلاف دل در آن نتوان بست
گر عاشق و مست دوزخي خواهد بود
فردا باشد بهشـت همچون کف دست