• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : امتحان يا انتقام؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام استاد

    دبيري داشتم به اسم آقاي مير حسيني

    دبير رياضيات

    با موهاي نارنجي

    چشمان سبز

    لاداي آبي

    و دفتر چه ي جيبي كوچكي كه

    همه ي ما و ديگران در آن جا ميشديم

    خوب فوتبالي داشت

    عالي دزس ميداد

    و سوالات را از آسان به سخت ميچيد

    هميشه در پايان

    سوالي دو نمره اي بود

    پاداشي براي آنهايي كه نكته هايش را گوش داده اند

    روزي گفت

    از من بخواهيد

    وگرنه

    من هم بي انگيزه ميشوم

    (( مثل خيلي هاي ديگر))

    اين جمله از خودم بود

    يادش بخير

    آخرين روز جمله اي روي تابلو نوشت

    سال چهارم دبيرستان

    كلاس 2 رياضي

    گوش خر بفروش و ديگر خوش خر

    اين سخن را در نيابد گوش خر

    و يكي از بچه ها گفت

    يعني چي آقا؟!