• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : داستان عمه ي عطار
  • نظرات : 2 خصوصي ، 12 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    اول اينطوري شدم :

    بعدش با خوندن ادامه مطلب اينطوري شدم :

    و بعدش هم :

    اما جدا خيلي هم اينطوري شدما :

    در هر حال صبح يكشنبه ي خوبي را با خواندن اين مطلب شروع كرديم

    و

    اما از دست اين بچه شيطونا !!!!!!!!!

    پاسخ

    فكر كنم همه ما به ياد سوء برداشت هاي خودمان وسوء برداشت هايي كه ايجاد كرده ايم مي افتيم