شبچره اي بود و آتشي،گفت و شنود و قصه و نقلي ز سير و گشت ...وقتي که برشکفت گل هندوانه، سرخدر اوج سرگذشتيلدا، شب بلند، شب بي ستارگيلختي به تن طپيد و به هم رفت و درشکستبه خانه مي شديم که گرد سپيده دمبر بام مي نشست "سياوش کسرايي"
درود بر شما
اي اولين سفيرفصل زمستان خوش آمدي ، جاويد بادسنت نيكوي اين ديار، نوروز بي بهار، يلداي بي قرار جشن يلدا پيشاپيش بر شما و ساير وارثان انديشه آريايي خجسته باد.