از ايشان سوال کردم که چرا امام رضا فقط بيماراني از اين دست را شفا مي دهد کساني که بيماري لاعلاج دروني دارند و مثلا چرا وقتي انگشتش قطع مي شود و دچار نقص عضو مي گردد از امام رضا کاري بر نمي آيد که متاسفانه هيچ جواب قانع کننده اي بهم داده نشد يا وقتي از ايشان سوال کردم که چرا وقتي اين ائمه زنده بودند چنين بيماراني را شفا نمي دادند ولي بعد از وفاتشان به چنين نيرويي دست يافته اند هيچ جوابي برايم نداشت . وقتي از ايشان سوال کردم که مگه : فرقي دارد که شما خواسته خود را از امام از چه نقطه اي از حرم بخواهيد ؟ پس چرا اين مردم بر روي هم سوار مي شوند و خود را به تکه اي فلز مي چسبانند ؟ و اگر غير از اين است چرا مسئولين جلوي اين کار را نمي گيرند و يا حداقل نمي گويند که چنين کاري شايسته نيست ؟ تنها جوابي که به من داد گفت من هم با شما موافقم و فکر مي کنم که خود مسئولين چنين چيزي را مي خواهند و حتما منافعي در اين کار است .در نهايت هم چون ديد که در مقابل سوالات من چيزي براي گفتن ندارد کتابي به نام شفا يافتگان به من هديه داد تا بخونم .