در وبلاگهايي كه نظرهاي كيلويي وجودارد شاهد اين گونه كامنتها هستيم.البته اين كامنتها تلنگري براي نويسنده كه به او مي رسونه نمي خواد خودت و زياد بگيري خيلي از اينها كه به وبت سر زدن اصلا پستت و نخونده فقط كامنت دعوت برات گذاشته كه البته اگر به اين كامنتها بي توجه باشي ديگه پيداشون نميشه.
به نظر من اگر ما كامنت مفيد ميخواهيم ابتدا بايد خودمان كامنت گذار مفيدي باشيم .
پايدار و سلامت باشيد.
سلام
خيلي وقتا آدم واقعا نظري نداره
با سلام
چه اسراري است به نظر دادن بازديدكننده؟
موفق باشيد.
كاملا با شما موافقم
آقاي حسامي .كافيست به اين نظرات محل نگذاريد.اما به برخي نظران هم بي خيال نشويد.شايد مقدمه يك آشنايي بدردبخورشد.من اما يكي دو ماه قبل روي مطلب نوآوري در آموزش و پرورش شما يادداشتي گذاشتم اما نمي دانم شما چرا محل نگذاشتيد.اين كه حرف حساب بوده و لابدهم حرف حساب جواب ندارد كه در عالم وب نشد حرف.باري،به مخاطبان خود احترام بگذاريد حتي اگر مخالف شما باشندواين براي يك معلم بسيارضروري است.موفق باشيد.
سلام ...
حرف حساب ...
احتمالا اكثر وبلاگ نويسها با چنين مشكلي مواجهند . بايد فرهنگ صحيح وبلاگ نويسي و نظر دهي رواج يابد يا بقولي نقد و بررسي اثار وبلاگ نويسان ... توسط خود انان و دوستان ...
راستي ستاره به مشكل برخورده شما ميتونيد كمكش كنيد؟...
ممنون . با تشكر فراوان و ارزوي سعادت وسلامتي و سربلندي برايتان .
جناب حسامي سلام
واقعا همين طور است
درد دل مارو هم گفتيد
اما فراموش نكنيد كه خيلي ها نظري ندارند راجع به نوشته ديگران
سلام دوست خوبم
يادم هست که وقتي اولين بار به وبلاگ شما سر زدم در پست «دوراهي تصميم» بود همانجا نوشتم که تعريف و تمجيد نابجا و بي حد و حصر عامل بسيار مهمي در جهت رکود شخص و مانع بسيار عظيمي دراعتلاي نوشتن است .متاسفانه فرهنگ غلط ما ايرانيها در تعريف و تمجيد از شناخته ها و ناشناخته ها و خوانده ها وناخواندها درد عظيمي است که همواره انديشمندان جامعه آن را به دوش مي کشند و کار فرهنگي بسيار بزرگي نياز است تااين کار عبث و بيهوده از جامعه رخت بربندد که تاکنون چنين کاري در خور شايسته و تامل صورت نگرفته است و متاسفانه برداشت عمومي جامعه هم از اينها تلقي به مهرباني و صبوري و گذشت و......است و حال آنکه هر انساني که از بيشن روشن و از آگاهي اجتماعي برخوردار است به خوبي مي داند که اين معاني بسيار متفاوت هستند و تعارف وتمجيد هرگزدر قالب مهرباني نمي گنجد .
اگر نظر دهندگان ما که صد البته نمي توان به يقين گفت همان خوانندگان وبلاگمان هستند به اين مسئله واقف بودند که گاهي ارائه نظر مغالطه آميز نوعي خيانت به نويسنده است که مي تواند در نويسندگان نوعي احساس خودبيني ايجادکند و آنها گاها به اشتباه تصور ميکنندکه در قله قرار گرفته اند و ديگر نيازي به صعود و ترقي در خودنمي يابند واين يعني سقوط بزرگ.شايد هرگز اينگونه قلم فرسايي نمي کردند.البته نويسندگان واقعي از نوع نظرات خوانندگان خود به خوبي به کنه واقعيت پي مي برند ولي اين مورد در همه افراد صدق نمي کند .و در ضمن يک نويسنده واقعي هر گز با يک نظر خود را نمي بازد و در روياي قله بودن سير نمي کند.
ادامه
آنها بزنيم و درمورد هر نوشته آنها حتما نظر بدهيم و حتي در بسياري از موارد خود نويسنده وبلاگ نيز سر مي زند و گله سر مي دهد که چرا به وبلاگش سر نزده ايم .به نظر مي رسد که اين نوع نظر دهي و نظرخواهي يک رسم اين جامعه مجازي شده است گاهي در وبلاگها با پست هايي مواجه مي شويم که انواع غلط هاي تايپي ، دستوري ، و علمي دارند ولي هيچ کدام ا زنظر دهندگان کوچکترين اشاره اي به آنها نمي کنند و فقط در مقام تعريف و تمجيد بر مي آيند و حال سوال اين است که وقتي شخصي به صورت خصوصي اين اشکالات فاحش را به نويسنده اعلام مي کندآيا خود نويسنده نمي تواند از ميزان توجه نظر دهندگان به وبلاگش آگاهي يابد ؟
مسئله مهم ديگر اين است که ظاهرا تمام خوانندگان ثابت وبلاگها با يک نيروي مرموز دروني مجبور هستند در مورد هر پستي نظر بدهند همه ما در همه زمينه ها متخصص نيستيم ولي در همه زمينه ها به ارائه نظر مي پردازيم !!وقتي يک مسئله ساده اجتماعي را مطرح مي کنيم باهمان نوع نظراتي مواجه مي شويم که يک مقاله بسيار سنگين علمي را در وبلاگمان مي گنجانيم و در هر حال خيل ((بسيار عالي بود/زيبا بود/........))روانه ما مي شوندبدون اينکه حتي کوچکترين سوالي در ذهن خوانندگان ايجاد شود چرا که لااقل مي توانسنتد به صورت سوال آن را مطرح کنند و قطعا نويسنده وبلاگ مي تواند در همان قسمت به سوالات آنها در حد مقدور پاسخ دهد.
آدم زماني مي تواند بيشتر به پوچ بودن اين نظرات يقين پيدا کند که غير از دنياي مجازي در دنياي واقعي نيز طرف مقابل را بشناسد و از حرفه و يا تخصص وي آگاهي داشته باشد و به نظر مي رسد که تعداد زيادي از نظر دهندگان وبلاگ حضرتعالي در دنياي واقعي نيز براي شما شناخته شده هستند البته اين درد شما نيست درد تمام وبلاگ نويسان ا ست و صد البته خود وبلاگ نويسان نيز در گسترده کردن دامنه اين درد کم تقصير نيستند .کار
شما در ارائه اين پست قابل تقدير وستايش است در واقع با اينکه به خوبي آگاهيد که اين نوع نوشتن مي تواند تعدادي از نظر دهندگان شما را کاهش دهد ولي ايمان دارم که شما به کيفيت مي انديشيد نه کميت .چرا که تعداد نظرات مهم نيست بلکه نوع نظر مهم است .يک نظر که از روي تعقل و بيشن کافي و ذهن کاوشگر و سوال برانگيز ارائه شود بسيار مهمتر از چندين ده نظري است که صرفا قصد تشکر و در باطن دعوت از ما براي بازديد از وبلاگشان را دارند.
اما چيزي که نبايد از ذهن دور داشت اين است که بسياري از خوانندگان وبلاگ براي اينکه ثابت کنندکه به وبلاگ سر زده اند خود را مکلف مي بينند که بااين نوع نظر دهي اعلام حضور کنند يعني در واقع درست است که اين نظرات در حيطه ارائه نظر در موضوع جاي نمي گيرند ولي روشي براي اثبات حضور آنها در وبلاگ است و گاهي ناچارا ما بايد به اين نظرات بسنده کنيم چرا که نظردهندگان در همه زمينه ها تبحر کافي ندارند و گاهي وقتي مطلبي مورد توجه آنها قرار مي گيرد و در سطح دانش آنهاست نظراتي ارائه مي دهند ولي گاهي که يک مقاله از توان علمي آنها خارج است فقط به اشاره اي کوتاه بسنده مي کنند که در واقع حضورشان را اعلام کرده باشند.
با عرض پوزش از شما و خوانندگان وبلاگتان به دليل طولاني بودن نظر
خدا نگهدار
با سلام و احترام
اين از موارد قابل تامل در فضاي مجازي است
البته انتظاري هم نيست كه هميشه همه افراد همه ي مطالب را بخوانند من فرض را در چنين مواردي بر حضور افراد مي گذارم و از طرفي اين را مي دانم كه خيلي از بازديد كنند گان نظر نمي گذارنند
از طرفي شرايط سني و ميزان تحصيلات ، عدم مواجهه چهره به چهره و گمنامي و.... مي تواند در اين امر موثر باشد
در واقع در بسياري مواقع نظرات ارائه شده مطابق با شان مطلب نمي باشد و از دست ما كاري ساخته نيست جز احترام به بازديدكنندگان
پيروز باشيد
انگاه توانسته ايم ازوقت وهزينه هامان در دنياي مجازي درست استفاده كنيم وقتي است كه احساس كنيم در اين مدت كسي را به تفكر واداشته وياچيزي اموخته ايم دراين راستا بايد با وسواس نوشت وبا دقت خواند وعميق فكر كرد و نظر داد .اين نظرات مي تواند نويسنده را واداركندتااز سطحي نگري پرهيزكرده وجوابگوي تك تك جملاتش باشد . اينگونه نظرات به نويسنده اجازه نمي دهد مطالب ابكي بنويسد. من كه از بعضي مطالب به فكر فرو مي روم واز برخي نظرات دچار ياس مي شوم.درانتظار مطالب جديدترتان هستم.
خوشا به حالهشما! براي من كه ياتبليغمياندازند يا حرفهاي بي مورد سياسي م يزنند يا اينكه در بهترين حالت دعوت به ديدار از وبلاگشان را مي كنند.!!؟ تنها يك يا دو نظر درست و حسابي در وبلاگ من موجوداست !
اگر راهكاري يافتيد به من هم بگوييد بسيار خرسند خواهم شد.