• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : دوراهي تصميم..
  • نظرات : 6 خصوصي ، 23 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    + محمدي دبير فيزيك 

    از جناب حسامي و خوانندگان به دليل اشتباهي كه در ارسال نظرات صورت گرفت پوزش مي طلبم قصدم اين بود كه نظرات به صورت پيوسته نمايش داده شوند به همين دليل مجبور شدم آنها را دوبار ارسال كنم.

    پاسخ

    سلام بر دوست وهمكار ارجمندم بانوشته ها ونظراتتان موافقم اميد دارم روزي در اين سرزمين هماهنگي بيشتري بين ارگانهاي مختلف بويژه نهادهاي آموزشي ايجاد شود بااحترام بي شمار
    + محمدي دبير فيزيك 

    (1)

    با سلام و درود بر دوست نازنينم حسامي عزيز.

    بسيار خوشحالم که وبلاگي بسيار پر محتوا و ارزنده اي را مديريت مي کنيد ، حرفهايي خارج از قاعده تعارف و روزمرگي ،گوشهايي براي شنيدن و چشماني تيز براي خواندن را به سوي خود جذب مي کند . کلامي کز دل برآيد لاجرم بر دل نشيند. از نوشته هاي مفيد حضرتعالي نهايت استفاده را بردم وقطعا با شناختي که از من داريد حتما تاييد خواهيد کرد که قصدم تعريف وتمجيد بي حد وحصر نيست چرا که اعتقاد قلبي من اين است که تعريف و تمجيد نابجا مانع پيشرفت شخص و عاملي بسيار مهم در جهت رکود شخص خواهد بود البته به خوبي آگاهيم که تشويق ،مفهومي جدا از تعريف و تمجيد مغالطه آميز دارد و انگيزه رواني و نيروي محرکه لازم براي حرکت به سوي آينده اي روشن را فراهم مي سازد.

    حسامي عزيز، وقتي طرح نوين آموزشي به نام تدريس فعال و دانش آموز محوري را در چند سال اخير از مراکز آموزشي خارج از کشور اقتباس کردند و آن را چون شيري بي يال و اشکم به مدارس ايران و مخصوصا مقطع متوسطه تحميل کردند بدون اينکه زمينه فرهنگي و امکانات آموزشي آن را ايجاد کرده باشند و يا حتي توجه به

    ادامه..........

    + محمدي دبير فيزيك 

    (2)

    زمينه ها ، امکانات ، شرايط جغرافيايي و فرهنگي اجراي آن در کشوراقتباس شده ، داشته باشند ، نتيجه آن چيزي جز از هم پاشيدگي آموزش و دلزدگي افراد آگاه و روشنفکر بدليل اجراي بد يک طرح خوب نخواهد بود.طرحي که در نهايت مجريان اصلي آن را افرادي قصور الوظيفه و ناتوان و کساني را که مجري آن نبودند توانمند نشان خواهد داد و سرانجام نيز همانند تمام مسائل ديگر در کشور به دليل فراهم نبودن زمينه اجراي يک طرح کساني ،که مجري آن هستند که در واقع از نگاه شما قاعده اين هرم نام گرفته اند مقصر واقعي معرفي خواهند شد و همانند هميشه راس هرم مصون از هرخطا و اشتباهي باقي خواهد ماند و صد البته از نگاه تيزبين افراد آگاه و شايسته با نگاهي موشکافانه همه زواياي تاريک اين مسئله روشن است.

    ودر نهايت :

    ((خدايا همواره ، تو را سپاس ميگذارم که هر چه ، در راه تو و در راه پيام تو ، پيشتر مي روم و بيشتر رنج مي برم ، آنها که بايد مرا بنوازند ، مي زنند ، آنها که بايد همگامم شوند سد راهم مي شوند، آنها که بايد حق شناسي کنند ،حق کشي مي کنند ، آنها که بايد دستم را بفشارند ،سيلي به صورتم مي زنند آنها که بايد در برابر دشمن دفاع کنند ، پيش از دشمن حمله مي کنند و آنها که بايد در برابر سمپاشي هاي بيگانه ، ستايشم کنند ، تقويتم کنند ، اميدوارم کنند و تبرئه ام کنند، سرزنشم مي کنند و تضعيفم مي کنند، متهمم مي کنند ، تا در راه تو از تنها پايگاهي که چشم ياريي دارم و پاداشي ، نوميد شوم ، چشم بنندم ، رانده شوم، ......... تا تنها اميدم تو شود ، چشم انتظارم تنها به روي تو بازماند ،تنها از تو ياري طلبم ، تنها از تو پاداش گيرم .......))

    (دکتر شريعتي)

    اي داد که راه نفسي پيدا نيست

    راه نفسي بهر کسي پيدانيست

    شهريست پر از ناله و فرياد و فغان

    فرياد که فريادرسي پيدا نيست.

    + محمدي دبير فيزيك 

    (3)

    به جنگل باز مي گردند انسانها

    به تندِ آهنگِ سوزهستي سوز

    به فريادي که برهم مي زند قانون ديرين را

    در ايشان

    اعتقادي نيست ديگر چون پدرها

    خواب بي تعبير شيرين را

    تفوق را نمي جويند

    تهاجم را نمي بخشند

    تمدن را نمي خواهند

    زسنگرهاي آتش سوز بي سنگر بيفکن ها گريزانند

    کنار مرغ هاي جنگلي

    فريادشان سرشار از شادي

    به زير سايه هاي برگ ها

    گلبانگ آزادي

    دگر زنجير قانون را

    صدايي نيست بر پاشان

    نه ديگر

    هيچ پرواشان

    سکوت ترسشان

    فرياد وحشي مي شود

    در دورخيز کور جنگلها

    براي خواندن منشور جنگلها

    به جنگلها باز مي گردند انسانها

    به جنگلها باز مي گردند انسانها

    (معيني کرمانشاهي)

    با اهداء سلام
    به روي چشم در آينده از خودم مي نويسم
    از توجه شما متشكرم

    سلام دوست من

    مردگان هم مي توانند در جهت حركت رود شنا كنند هنر آن است كه بتواني در خلاف مسير رود شنا كني.

    گرچه آموزش و پرورش به فكرهاي خلاق بها نمي دهد ولي اين از ارزش و اعتبار فكرهاي بديع و نوين نمي كاهد در ضمن با نظر قبلي (اميد) كه اذعان مي كنند متاسفانه معلمان از توان علمي بالايي برخوردار نيستند حتي در سطح دكترا مخالفم. به دلايل بسيار زياد كه مجال بحث نيست .

    بدرود

    اين كه گفتي مختص معلم ها نيست فقط. محيط کار در سازمانهاي دولتي آدم را کم کم بي انگيزه مي کند و به قول دوستي کم کم آدم را در سيستم حل مي کند. کم کم انگيزه ات را از دست مي دهي وقتي مي بيني که يک تنه نمي تواني از پس تغيير دادن بربيايي و وقتي مي بيني که سازمان قدر انديشه خلاق و مبتکر و تلاشت را نمي فهمد وقتي مي بيني که بين تو و همکاري که ذهنش را آکبند نگه داشته فرقي نيست وقتي ... و با توجه به شرايط جديد و اين مديرهاي کاملا احمقي که سر کار آمده اند , ديگر خسته مي شوي ...

    ولي با تمام اينها به قول استادم که هميشه هروقت شکايت سيستم را به او مي کنم مي گويد تمام اينها درست ولي تو حق نداري خسته شوي و جا بزني!

    مي داني آقاي حسامي من هروقت دچار اين احساسي که گفتي مي شوم ( و اتفاقا اين روزها زياد دچارش مي شوم) ياد اين حديث مي افتم که "خداوند دوست دارد وقتي بنده اي کاري را شروع مي کند آنرا کامل و درست به پايان برساند." و نمي داني اين حديث چقدر به من آرامش مي دهد و توان براي ادامه دادن و تلاش دوباره.

    خاطره معلمي که از او مي آموزي هميشه با تو مي ماند چه بخواهي و چه نخواهي. خيلي سخت است متعهد ماندن اين روزها اما بگذار شاگردانت لااقل هفته اي يکبار با تو آموزش واقعي را تجربه کنند. و چه طعم خوشي دارد نشستن پاي درس مدرسي عاشقانه مي آموزد.

    سلام دوست عزيز

    من هم موافقم ، با اين كار تنها با اين كار اختلاف بين مردم زياد مي شود ولي در نظر بگيريد كه بعضي درسهاي ما هم واقعا ارزش ندارد

    مخصوصا كه در خبر جديدي كه درباره ي تغيير كتب درسي مثل طرح تفكيك دختر ها و پسرهاي كتب درسي و يكي ديگه كه بدتر از اين بود و ...، واقعا چرت و پرت است.

    البته در دانشگاه ها هم معلمان را واقعا با سواد بوجود نمي آورند حتي در سطح دكترا هم متاسفانه، تقريبا توانايي انتقال معلومات را ندارند.

    ارادتمند شما

    اميد

     <      1   2