سلام آقاي حسامي اگه اجازه بديد من چند خطي براي اين داداشمون بنويسم ... با اجازه سلام آقاي خط شكن آوارهاگه باور داشته باشيم كه قرآن يك كتاب درسي است و نازل شد تا منبعي واحد، براي آموزش انسان ها باشد و اگه پيامبر را معلمي بدونيم كه منبع مورد تدريسش ، قران است ديگه جاي هيچ گونه بحثي باقي نمي مونه .اگر خدا در كتاب آموزشي خود ، مجلس را زنونه مردونه كرد و پيامبرش ديواري بين زن و مرد كشيد و در احاديثش ذكر كرد كه اين حديث مال آقايونه و اين مال خانم ها و يك منبر براي خانم ها مي رفت و يك منبر براي آقايون ؛ خب اشكالي نداره برنامه ريزان و مديران ما نيز چنين كنند.ببينم الان كه رهبر براي مردم سخنراني مي كنند صحبت هاشون را به تفكيك جنسيت ، دسته بندي مي كنند ؟ آموزش انسان ها تحت هر شرايطي به تفكيك جنسيت، جدا شدني نيست ؛ حتي موارد خاص، كه فقط مختص زن يا مرد است ( ناگفته نماند همان مواردخاص نيز ، روزي به هم گره خواهد خورد) زن و مرد مكمل هم و جز لاينفك هم هستند واي بر زماني كه مرد و زن نسبت هم شناخت درستي نداشته باشند ، ديده ايد و خواهيد ديد كه سنگ روي سنگ بند نخواهد شد ... اگه بپذيريد كه عمده ي مشكلات بين زنان و مردان ناشي از عدم آگاهي و شناخت آن ها نسبت به هم است و هرچه شناخت ، بيشتر باشد زندگي در كنار هم با آرامش بيشتري همراه است ؛ هرگز نيازي به مطرح كردن چنين طرحي نيست . پيشنهاد چنين طرحي ، از ذهني خام و نپخته بر مي خيزد . زن و مرد بايد از هم شناخت كامل داشته باشند و هيچ چيز مبهمي بين آنان نباشد حتي وضعيت فيزيولوژي بدن شان . انسان ذاتا كنجكاو آفريده شده است و براي رسيدن به ناشناخته ها هرگز از پاي ننشسته است . آيا علومي كه مربوط به زنان مي شود ؛ فقط زنان كشف كرده اند؟ و يا بالعكس حتي در سوره ي نسا (كه به نظر مي آيد اين سوره آموزشي است براي زنان) هم اين گونه نيست ، در اين سوره هم ، به مسائل مشتركي اشاره شده كه هر دو جنس بايد آن ها را بدانند .نعوذ بالله فراتر از خدا كه نيستيم ، پيامبر هرگز در آموزش هاش زن و مرد را تفكيك نكرد و هر چه به اعراب عامي آن زمان آموزش داد ، كلي بود و براي هر دو جنس ؛ حتي مسائل اختصاصي زنان را فقط براي آنان بازگو نكرد .به عنوان كسي كه عضو كوچكي از اين ارگان بزرگم و به عينه واقعيت ها را در مورد دختران و پسران مي بينم با جداسازي آموزش دختران و پسران به شدت مخالفم چون مي دانم كه : انسان حريص است به آن چه كه منع مي شود كه در اين موردنيازي به مثال و برهان نيست چون مي دانم كه هم علم و هم آگاهي لازم را داريد. نكته ي دوم : طبق فرمايش خودتون: وقتي که قرار حرف يک نفر رو نقد کنيد اولين موضوعي که بايد پرداخته بشه بحث سابقه و شخصيت اون فرده شما چقدر روي آقاي حسامي شناخت داريد ، كه اين گونه انديشه هاشون نقد كرديد ؟ !! اگرچه من معتقدم ما در جايگاهي نيستيم كه بتونيم كسي را يا افكار كسي را نقد كنيم ، ما نمي تونيم افكار مان را به ديگران تزريق و تلقين كنيم ؛ خدا انسان را آزاد آفريد .و همه ي زيبايي هاي زندگي به همين تفاوت ها و تضاد هاست. در مورد وزراي آموزش و پروش ، بايد بگم همه شون نحوه ي عملكردشون يكي بوده فقط شعارها شون و واژه هاشون فرق مي كرده ،هيچ كدوم تا كنون عملكرد اساسي (تاكيد مي كنم اساسي) را ارائه ندادند . اگه به سطحي بالاتر از معيشت و منزلت معلمان بينديشيم و فقط بعد آموزش را در نظر بگيريم بهتر مي تونم منظورم را تفهيم كنم . سال هاي تحصيلت را كه فراموش نكردي (مرور كن ؛ ميدونم خيلي باهوشي ، پيداشون مي كني) كدوم تصميمات شون ، مسير زندگي تو و يا دوستانت را عوض كرد ؟وزراي ما بايد اين نكته را آويزه ي گوش شون كنند آزموده را آزمودن خطاست ... ؟كوچك تر از آنم كه توصيه اي بهتون بكنم اما همين جا به همه ميگم كه : سعي كنيم كامنت هامون آزادي افراد را به مخاطره نيندازه و فرشته ها را مجبور نكنيم كه يه بخش حق الناس مجازي هم به پرونده مون اضافه كنند (حق الناس حقيقي مون كه همواره دائر و فعاله ) در پناه حق باشيد