سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

نگاهی به جایگاه «زن» درشعر فارسی

                                « خدا از جنس خودتان همسرانی برای شما پدید آورد.» ( سوره النحل)

اندیشه هایی که باورهای ما را می سازند:

   فردوسی می گوید:
 
زن و اژدها هر دو در خاک به_ جهان پاک از این هر دو ناپاک به
زنان را ستایی، سگان را ستای_ که یک سگ به از صد زن پارسای
زنان را همین بس بود یک هنر_ نشینند و زایند شیران نر
چو زن زاد دختر دهیش به گرگ_که نامش ضعیف است و ننگش بزرگ
 پس پرده هر که دختر بود_ اگر تاج است بداختر بود
به کاری مکن نیز فرمان زن_ که هرگز ندیدی زنی را رایزن
چون نقش وفا و عهد بستند_ بر نام زنان قلم شکستند
دل زن را دیو هست جای_ ز گفتار باشند جوینده رای
چه خوش گفت شاه جهان کیقباد_ که نفرین بد بر زن نیک باد
 ز کار زن آید همه کاستی_ خجسته زنی کو ز مادر نزاد

 نظامی می گوید:
 
زن از پهلوی چپ گویند برخاست_ کسی از چپ، راستی هرگز ندیده
نخواهی یافت اندر هیچ برزن_ وفا در اسب و در شمشیر و در زن
به گیلان درچه خوش گفت آن نکوزن_ مزن زن را چو خواهی زن، نکو زن
مزن زن را ولی چون برستیزد_ چنانش زن که هرگز برنخیزد
بسیار جفای زن کشیدم_ در هیچ زنی وفا ندیدم.
 
 سنایی می گوید:
 
چون کردی مشورت با زن_ خلاف زن کن ای نادان
حمله با شیر مرد همراه است_ حیله کار زن است و روباه است
از بدی های زن مشو ایمن_ گرچه از آسمان نزول کند
آنکه را دختر است جای پسر_ گرچه شاه است، هست بداختر
اشتقاقش ز چیست دانی زن_ یعنی آن قحبه را به تیر بزن
 
 سعدی می گوید:
 
در خرمی بر سرایی ببند_ که بانگ زن از آن برآید بلند
ز بیگانگان چشم زن کور باد_ چو بیرون شد از خانه در گور باد
یکی گفت کس را زن بد مباد_ دگر گفت در جهان زن خود مباد
 
 مولوی می گوید:
 
و حیوانی بر زن باشد فزون_ زانکه سوی رنگ و بو دارد س---
هر بلا که در جهان بینی عیان_ باشد از شومی زن در هر مکان
نفس خود را زن شناس و زان بتر_ زان که زن جزء است و نفست کل شر
 
 اوحدی می گوید:
 
زن چو مار است، زخم خود بزند_ بر سرش نیک زن که بد بزند. [یعنی زن مثل مار
است و همان طور که سر مار را باید کوفت، زن را هم باید زد [!
  
خاقانی می گوید:
نگاهی به جایگاه «زن» درشعر فارسی
 
سنگباران ابر لعنت باد_ بر زن نیک تا به بد چه رسد
 
 
ناصر خسرو می گوید:
 
به گفتار زنان هرگز مکن کار_ زنان را تا توانی مرده پندار
زنان چون ناقصان عقل و دینند _چرا مردان ره آنان گزینند ؟
 
  اسدی طوسی:
 
زن ارچه دلیر است و با زور و دست _همان نیم مرد است هرچه که هست
زنان چون درختند سبزآشکار _ولیک از نهان زهر دارند بار
 
 
فخرالدین اسعد گرگانی:
 
زنان درآفرینش ناتمام اند _ازیرا زشت کام و زشت نامند
دوکیهان گم کنند از بهر یک کام _چو کام آید نجویند از خرد نام
بود مهر زنان همچون دم خر _نگردد آن ز پیمودن فزون تر
  
رهی معیری می گوید:
 
نه تنها نامراد آن دل شکن باد_ که نفرین خدا بر هر چه زن باد
نباشد در مقام حیله و فن_ کم از ناپارسازن، پارسازن
 
 واین موضوع باورهای ما را می سازند از آن جمله درضرب المثل های ما آمده است که:
 بکوشید تا جامه ی زن نپوشید؛ از زن کمتری؛ از زن جفا ، از سگ وفا ؛خواب زن چپ است و ...


[ پنج شنبه 91/5/12 ] [ 12:22 عصر ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 74
بازدید دیروز: 209
کل بازدیدها: 1449536