سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حسام ســرا
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تنبیه کودکتوجه به کودک و دوران کودکی امری تازه و جدید است. کودکی که طی قرن های متمادی «بزرگسالی کوچک» یا الگوی کوچک شده بزرگسالان تلقی می شد، با گذشت زمان به یکباره در جوامع امروزی افسار خانواده را به دست گرفته و پدیده یی موسوم به فرزندسالاری را شکل داده است. کودک امروز، تصویر بشریتی است که به سوی آینده گام برمی دارد؛ آینده یی که مرهون تربیت اصولی این انسان های کوچک است و این تربیت در دستان پدران و مادران امروز است. این مقاله بر آن است تا به مطلب بسیار مهمی بپردازد که امروزه بسیاری از پدر و مادرها با آن دست و پنجه نرم می کنند اما کمتر به آن اهمیت می دهند
برخلاف توجه به کودک که امری نو و تازه است، خشونت پدیده یی است که متاسفانه در همه ابنای بشر وجود داشته و دارد، ولی به دلیل اینکه خشونت می تواند موجب بروز حوادث فاجعه باری شود، در چارچوب قرار دادن و قانونمند کردن آن بسیار کلیدی است. به رغم نظر شخصی نگارنده که معتقد است خشونت حاصل ترکیب غریزه (که بخش غریزی بازتاب ترس از مرگ و نابودی است) و محیط است، بسیاری از محققان بر این باورند که گرایش به خشونت پدیده یی مادرزادی نیست و صرفاً پدیده یی اکتسابی است و در واقع کودکان می آموزند که خشونت یکی از راه های موثر دستیابی به اهداف و همین طور کنترل دیگران است. صرف نظر از ریشه ذاتی یا اکتسابی خشونت، موضوع مهم، راه های جلوگیری از نهادینه شدن آن در کودک است چرا که انسان ها توانسته اند طی سالیان متمادی حتی بنیادی ترین غریزه های خود را تحت کنترل درآورده و به تمدن دست یابند. برای اینکه بدانیم چه عواملی می تواند در اکتساب این پدیده دخالت داشته باشد، باید به عوامل زیر اشاره کرد.
کودکان درمی یابند که والدین شان از طریق خشونت به خواسته های خود دست می یابند و از آنجایی که کودکان آینه تمام نمای والدین به حساب می آیند، از آنها تقلید کرده و برای دستیابی به اهداف شان دست به خشونت می زنند. همچنین والدینی که بر کودک خود خشونت می ورزند، در واقع او را به این سمت سوق می دهند که اگر کودک ضعیف تری را یافت، نسبت به او خشونت ورزد. البته به جز الگوپذیری، می توان از ناکامی، تضادهای درونی، اضطراب و افسردگی به عنوان دیگر عوامل اکتسابی خشونت یاد کرد. این گونه الگوهای رفتاری می تواند باعث تقویت روحیه یی خشن در کودک شود و چون متاسفانه خشونت در کودکان صفتی نیست که با بزرگ شدن محو شود، می تواند در سراسر زندگی حضور پررنگی را ایفا کرده و در نهایت تمایل به جرم و جنایت را افزایش دهد. در ادامه با ارائه رویکردی عملی، برای رفع این مشکل راهکارهایی مناسب به خوانندگان ارائه می شود. تقریباً تمام متخصصان بر این باورند که قدرت نفوذ والدین در سنین کودکی و نوجوانی موثرترین عامل جلوگیری از خشونت در انسان است. معمولاً پدر و مادر ناآگاه در خصوص خشونت، توصیه های غلطی را به کودکان خود می کنند. از جمله این توصیه ها می توان به این جملات اشاره کرد؛ «اگر کسی به تو زور گفت، تو هم مقابله به مثل کن» یا «واکنشی در برابر او نشان نده». این توصیه ها کاملاً غیرعلمی و ناصحیح است. والدین باید الگوهای شخصیتی مناسبی برای فرزندان خود باشند و بیاموزند که برای تغییر رفتار فرزندشان، در وهله اول باید خودشان را تغییر دهند. دنیای مدرن دنیای نصیحت و پند و اندرز نیست. این رفتار آنهاست که به عنوان الگو از طرف کودک انتخاب می شود. اگر خشونت در محیط خانه به عنوان پدیده یی عادی تلقی شود کودک قادر به درک مضر بودن آن نخواهد بود. از دیگر عوامل شکل گیری خشونت در کودک می توان به عدم درک احساسات او توسط والدین اشاره کرد. والدین باید حس مسوولیت پذیری و کمک به همنوع را در فرزندان خود تقویت کنند و اگر فرزندشان به کسی کمک کرد، او را تشویق کنند یا اگر به نیازها و احساسات دیگران توجه کرد با تحسین او به او بفهمانند که این رفتار مورد پسندشان است.
«زدن»، «گاز گرفتن» و «پرتاب کردن» اشیا در هر حالتی ممنوع است؛ این قانون را بارها و بارها برای کودک توضیح دهید و بدانید این قانون جزء بزرگ ترین و مهم ترین قانون هر خانه یی باید قرار بگیرد. کودک در حول و حوش شش ماهگی و زمانی که دندان های او جوانه می زند، اول گاز گرفتن را یاد می گیرد. سپس یاد می گیرد با دست های خود بزند و پرتاب کند و حدود دو سالگی لگد زدن را خواهد آموخت. این پدر و مادر هستند که باید با اقتدار کودک را از این امر یعنی زدن، گاز گرفتن و پرتاب کردن بر حذر دارند. به یاد داشته باشید که اگر در دوران کودکی توانستید جلوی این گونه خشونت کودک را بگیرید، موفق بوده اید، در غیر این صورت در بزرگسالی این پلیس است که از خشونت او جلوگیری خواهد کرد. از آنجا که معمولاً در بسیاری از کودکان زیر شش سال مفهوم منطق و زمان شکل نگرفته است و همین طور به دلیل اینکه کودکان موجودات فراموشکاری هستند و باید قوانین را بارها و بارها برای آنها توضیح داد، نیازی نیست که در صورت بروز رفتار خشن از سوی کودک او را سرزنش کنید یا درصدد نصیحت کردن و پند دادن برآیید. کافی است اول به او تذکر داده و قانون را شفاف و واضح برایش توضیح دهید و اگر کودک به صحبت های شما اهمیت نداد، تنبیه را برای او اعمال کنید. البته تنبیه، قوانینی دارد که باید والدین آن را به درستی آموزش دیده و به اجرا بگذارند زیرا کودکی که مرتکب عمل خلافی شده و شما بارها قانون را برای او توضیح داده اید، باید بداند که عدم رعایت قوانین برای او چه پیامدی را در بر خواهد داشت. مطمئن باشید که نشان دادن پیامد کار بد به کودک بی رحمی نیست و شما صرفاً در جهت رشد او گام برمی دارید پس به هیچ وجه احساس گناه نکنید.
- در تنبیه کردن کودکان هیچ گاه با کنایه و جملاتی که بار منفی دارند مانند «تو هیچ وقت درست نمی شی» یا «تو هیچ وقت به حرف من گوش نمیدی» صحبت نکنید (این جملات مخرب هستند).
- در تنبیه، اول باید به کودک هشدار داد. به این گونه؛ «اگر فقط یک بار دیگر این کار را بکنی، تنبیه می شوی».
- توقیف اسباب بازی، شیوه دیگری از تنبیه به حساب می آید، خصوصاً زمانی که خود اسباب بازی مشکل ساز شده است. به این شکل که تمام اسباب بازی های کودک به جز 10 تای آنها را جمع آوری کرده و به ازای هر کار بد یکی را بگیرید و به ازای هر کار خوب یکی را پس دهید.

نکته بسیار مهمی که والدین باید در خصوص تنبیه رعایت کنند، این است که تنبیه صرفاً جهت رفتارهای پرخاشگرانه کودک اعمال می شود و به هیچ وجه نباید برای رفتارهای ناپسند کودک که خشن تلقی نمی شوند، استفاده شود. برای حذف رفتارهای آزاردهنده یی مانند نق زدن، گریه کردن یا سر وقت نخوابیدن و... کافی است بی اعتنایی را برای کودک اعمال کنید و مطمئن باشید کودک به طور خودبه خود آن را حذف خواهد کرد. در خصوص بی اعتنایی ذکر این نکته مهم است که کودک از بدو تولد نیازمند مراقبت والدین است و از آنجایی که با عدم مراقبت والدین، جانش به خطر می افتد، دائماً درصدد جلب توجه آنها به خود است و از طرق مختلف سعی بر آن دارد که این توجه را از آنها بگیرد.
اصول تربیت بر پایه «توجه» و «بی توجهی» نسبت به کودک است؛ «توجه» به رفتار خوب آن را درکودک تقویت کرده و «بی اعتنایی» به رفتار بد و نامطلوب، آن رفتار را در کودک خاموش می سازد و موثرترین عملی است که آن رفتار را در کودک قطع خواهد کرد.
توجه بر سه قسم است؛ توجه مثبت، توجه منفی و بی توجهی؛ این نکته را همیشه به یاد داشته باشید که هر رفتاری به جز بی توجهی مانند داد زدن، حرکت انگشت، گشاد کردن چشم ها و حتی کتک زدن در ذهن کودک توجه تلقی خواهد شد. هر رفتاری را که دوست دارید در کودک تثبیت شود، باید به آن توجه نشان دهید و او را تشویق کنید و هر کاری را که می خواهید کودک تکرار نکند یا در او حذف شود، باید به آن توجه نکنید.
تفاوت پاداش و رشوه
پاداش، هدیه یی است که بعد از انجام عمل مثبت کودک به او داده می شود. (سازنده)
رشوه، هدیه یی است که قبل از انجام عمل به کودک داده می شود)مخرب)
دوست داشتن تنها و تنها «سه» ابزار بیشتر ندارد؛ 1- گفتن جمله دوستت دارم 2- نگاه چشم در چشم 3- نوازش با دست.
اگر شما برای باز کردن پیچ دوسو از انبردست یا آچار چهارسو استفاده کنید، آن پیچ خراب خواهد شد و شما به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. سعی نکنید از ابزارهایی مانند خریدن اسباب بازی یا خوراکی پیام دوست داشتن را به کودک بدهید. برای دوست داشتن، شرط نگذارید. هیچ گاه به کودک نگویید به شرط فلان دوستت دارم. هیچ گاه به کودک نگویید چون دوستت دارم فلان چیز را برایت خریدم یا چون تو را دوست دارم، تو را به پارک می برم. می توانید اینها را به عنوان پاداش به کودک بدهید.
قوانین تشویق
این نکته را باید بدانید که تشویق کردن کودک او را لوس و پررو نمی کند بلکه رفتارهایی که مد نظر ماست، در او درونی می شود. حتی همین که کودک رفتار بدی انجام نمی دهد هم کار خوب به حساب می آید و باید او را تشویق کرد. تعریف و تمجید از آنان جزء اصولی ترین کارهاست.
-
در «تشویق» مسائل زیر رعایت شود؛
رابطه چشمی ایجاد کنید. به کودک نزدیک شده و لبخند بزنید. رفتاری که کودک انجام داده را نامگذاری و مشخص کنید دقیقاً از چه رفتاری خوش تان آمده است. تشویق را با حالت صورت عرضه کنید (همراه با عاطفه). فاصله یی نباید بین پاداش و رفتار وجود داشته باشد. همچنین تشویق بدنی را همراه تشویق کلامی همراه سازید. هیچ گاه صبر نکنید تا رفتار کامل شود. مرحله به مرحله تشویق کنید. مثلاً هر قطعه لباسی که کودک می پوشد او را تشویق کنید و منتظر نباشید تمام لباس هایش را بپوشد بعد او را تشویق کنید. تشویق بهتر است در حضور سایرین انجام گیرد.
-
در «بی اعتنایی» مسائل زیر رعایت شود؛
تماس چشمی قطع شود و به صورت فیزیکی از کودک دور شوید. همچنین حالت صورت بی تفاوت باشد و به تمام مطالبی که کودک عنوان می کند، بی اعتنا باشید و بی توجهی را ادامه دهید. فراموش نکنید اگر به خاطر رفتار نامناسب کودک تان واقعاً عصبانی شوید، خودتان را به سن آن کودک تنزل داده اید. همیشه سن کودک را به یاد بیاورید و بدانید که عصبانیت شما مشکلی را حل نخواهد کرد و اگر عصبانیت و خشم را با تنبیه یا اقتدار مخلوط کنید نه تنها نتیجه مطلوب نخواهید گرفت بلکه در حق کودک خود مرتکب بی رحمی شده اید. همچنین این نکته را نیز فراموش نکنید که تنبیه به معنای زدن نیست. به هیچ وجه کودکان را تنبیه بدنی نکنید، حتی «تهدید به زدن» با خود «زدن» تفاوتی ندارد. «زدن» یا «تهدید کردن» رشد کودک شما را به تعویق خواهد انداخت و مشکلاتی همچون خشونت طلبی و کاهش اعتماد به نفس برای او به ارمغان خواهد آورد.

 


[ چهارشنبه 88/11/21 ] [ 12:13 صبح ] [ اکبر حسامی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

اینجا محلی برای ارائه ی آرا و نظرات من است درباره آنچه که می بینم،می خوانم، می شنوم و آنچه در اطرافم اتفاق می افتد.چنانچه کسی یاکسانی عصبانی هستند ونمی توانند مخالف نظر خود رابا دادنِ «صفت» مخاطب قراردهند ویاقلمشان بادُشنام آشناست وبه آسانی به دیگران تهمت می زنند از نظردادن بپرهیزند چراکه درهر صورت نظر ایشان حذف خواهد شد. آوردن لینک وبلاگ ها به معنی تایید همه مطالب آنها ویامدیر وبلاگ نیست،بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم ..نقل واستفاده از مطالب این وبلاگ آزاد است اگر دوست داشتید منبع آن را نیز ذکر کنید.
امکانات وب


بازدید امروز: 139
بازدید دیروز: 200
کل بازدیدها: 1445427