• وبلاگ : حسام ســرا
  • يادداشت : روزنامه در لنجان
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهرگان 
    سلام
    بعد از مدتها ناگهان به خاطرم رسيد که در فضاي اينترنت خبري هم از نويد لنجان بگيرم که از طريق صفحه گوگل به وبگاه شما هدايت شدم. دغدغه شما درباره نشريات منطقه قابل تقديره. فقط يک نکته را دوست دارم به محضرتان اطلاع بدم و آن هم اين که تا جايي که بنده مطلعم نويد لنجان تعطيل نشده، بلکه تبديل به هفته نامه اي استاني شده که البته به طور محدود با لوگويي تغيير يافته در شهر اصفهان توزيع ميشه.
    البته چون ديگر در لنجان توزيع نميشه، بازهم ميشه نويد لنجان را براي شهرستان لنجان تعطيل شده محسوب کرد.
    + امير 


    سلام و سپاس از مطالب خوبتان

    هستم حدودا دو سال است ساكن چمگردان هستيم از اصفهان به اتفاق خانواده به لنجان آمده ايم از اينكه شهرستاني به اين ابهت و بزرگي تنها يك نشريه دارد جاي بسي تاسف است ولي به نظر حقير بايد دليل يا دلايل اين معضل را يافت. يكي از دوستان بنده كه خبرنگار است ميگويد گراني كاغذ و چاپ و عدم توجه و حمايت مسئولين از علل عمده اين مسئله است البته نشريه ديگري هم در لنجان هست به نام تندر كه ويژه نامه لنجان است از قضا مطالب جالب و متنوعي دارد ولي بايد باز هم تاسف خورد اين يك معضل است كم كاري در حوزه فرهنگ چه از طرف متوليان و مسئولان باشد جه از طرف علاقمندان و كارشناسان قابل قبول نيست. پاينده و شاد باشيد امير


    سلام واقعا يک نياز است روزنامه داشتن اما فکر مي کنم عپغير از مسائل که بيان شد هر جا عرصه مسائل اقتصادي تنگ شود بهترين جا بريدن دم فرهنگ است واينکه صرف جويي در اين گونه مسائل روزنامه وغيره مطرح مي شود

    اما به گفته ديگران منطقه ما برابري مي کنند با نيمي از استانها يمحروم کشور اما چرا جاي بسياري مسائل رفاهي وروزنامه وغيره خالي است بايد از منيت ها در آمد ومنطقه اي فکر کرد

    سلام
    ميشه بدونم چرا تعطيلي يه ماهنامه يا روزنامه و... براتون اينقدر مهمه؟
    به روزم سر بزنيد و نظر بديد خوشحال ميشم.
    پاسخ

    به صدها دليل
    + پارسا 

    درود بر شما

    فرمايشات جناب شهريار بسيار کامل و دلنشين بود

    به نظر بنده نيز در جامعه ما از هر چيزي استفاده ابزاري ميشود از جمله همين نشريات.

    ÷اينده باشيد

    با سلام من هميشه به وبلاگ شما سر ميزنم و مطالب جديد را ميخونم از اينکه اينقدر به فکر مردم هستيد ممنونم.
    + شهريار 
    عمده ترين علت شکست در مسايل فرهنگي اين منطقه پديده ي بسيار شديد نژاد پرستي و قوم مداري مي باشد.
    هر کسي جايي را که خود در آن متولد شده است را مرکز دنيا مي داند وخود را نژاد برتر و براي هر کاري بهتر ولايق تر .
    اگر به وبلاگ ها و سايت هايي که از اين منطقه برخاسته اند نگاهي بيندازيد اين پديده کاملا آشکارا به چشم مي خورد .
    متاسفانه حتي افرادي قاعدتا بايد به تفکر منطقي رسيده باشند ، ظاهرا در مراحل قبلي رشد شناور مانده اند و هنوز متوجه نشده اند که ما در يک دهکده ي جهاني زندگي مي کنيم وتمام انسانهاي جهان بر هم اثر گذارند . من اگر اينجا نهالي بنشانم ، سودش به کودکي يا ميانسالي يا سالمندي در گوشه ي ديگر دنيا خواهد رسيد . من اگر اينجا با حسن نيت رفتار کنم سودش به تک تک افراد دنيا خواهد رسيد.
    چه خوب است که از نژاد پرستي و قوم مداري که خصيصه ي جوامع عقب افتاده است دست برداريم .
    اين را هم بدانيم همه ديگر در جهان به دنبال انسانهايي با جسم و روان سالم براي زندگي سالم و شهر وندي سالم و مسالمت آميز در کنار ساير انسانها هستند و کودکان در مدرسه اينگونه تربيت ميشوند نه براي دکتر ، مهندس ، پرفسور و ....... شدن .
    مگر چند در صد کودکان ميتوانند به آنجا برسند و اگر هم رسيدند رجز خواني براي چيست ؟ با پول و هزينه ي اين مردم درس خوانده اند بايد به همين مردم خدمت کنند .

    درود بر شما. جاي يك نقد حسابي در باب ژورناليسم و نشريات شهرستان لنجان خالي ست. نوشته شما فتح بابي بر اين موضوع شد. اميدوارم اين نوشتار را ژرف تر ادامه بدهيد. در اين خصوص به عنوان كسي كه از دهه هفتاد با نشريات مختلف سراسري و محلي همكاري داشته ام بايد بگويم آنچنان كه از ظاهر امر بر مي آيد همه فعاليت هاي فرهنگي اجتماعي در اين شهرستان محكوم به كاناليزه شدن هستند. يعني يا به نوعي وابسته به دولت باشند يا به نام فرهنگ و هنر و اطلاع رساني و... كار تجاري صرف بكنند. فعاليت هاي غيرمستقل و مردمي هم به دليل مشكلات مالي دوام نمي آورد. نمونه فعاليت هاي فرهنگي هنري از اين دست "انجمن هاي ادبي" و نمونه مطبوعاتي اش ويژه نامه "تندر" شهرستان لنجان است. خودتان هم كه كم و بيش در جريان انتشار "بيكران" شهرداري چمگردان و "نويدلنجان" بوده ايد. البته گويا "نويد" از كما خارج شده؛ اولين شماره آن را به سردبيري آقاي ناظم پور در قالب هفته نامه استاني بر روي كيوسك مطبوعات ديدم كه البته همچون رويه گذشته صرفا اخبار كلان و اقتصادي و سياسي مي نويسد... به اميد فضايي كه موجب رشد روزافزون آگاهي رساني آزاد و به معناي واقعي "مردمي"در شهرستان باشد.

    سلام
    ممنون
    سال نو شما هم مبارک
    هم چنين اميدوارم شما هم سال خوبي داشته باشيد

    انشاءالله هروقت که شما خواستيد و اگه لياقت داشتيم زيارتتون ميکنيم

    يــــاعــلـــي


    + البندي 
    درود

    جاي تأمل بسيار دارد.
    “هيچگاه بحث هاي چالشي رابرنمي تابيد دلش مي خواست بدون مُردن به بهشت برود! از نقد منصفانه عملکرد مسئولان مي گريخت”
    براي رشد و تعالي در هر زمينه اي نياز به چنين نقدهايي داريم.
    برقرار باشيد

    با سلام
    مطلب ارزشمند شما در سايت ناظم سرا زينت تارنما شد.افزون بر ان با اجازه شما در فيسبوك نيز منتشر شد
    دلش مي خواست بدون مُردن به بهشت برود!

    به تاريخچه روزنامه و تولد آن که بنگريم مي بينيم اين رسانه در زمان شکوفايي صنعت در غرب و از بين کارگران صنعت و معدن سر برآورد تا بتواند از حقوق کارگران و قشر سطح پايين جامعه حمايت کند
    روزنامه اي را که از به
    چالش کشيدن مسائل و مشکلات بگريزد چه سود؟!