درود

وقتي اتوبوس لکنده در پليس راه شهرکرد توقف کرد، صداي دانشجوي مقنعه پوشيده اي بلند شد، عرق ريزان مي گفت:"آقاي راننده مگر نگفتي شيشه را باز مي کنم؟ ما که مرديم". راننده گفت:"بخدا تازه اين اتوبوس را خريده ام شيشه هاش باز نمي شه".(تمام شيشه ها با چسب آکواريوم محکم شده بود). نگاهي به اتوبوس ها و ميني بوس هاي قراضه بين شهري که مردم را جابجا مي کنند بيندازيد؟ هر روز از خود کفائي و گام هاي جديد تر آن در هر زمينه مي شود و از افتخارات تازه مي گوئيم. اما به هر شهر و به هر کجا که نگاه مي کنيم. از آنچه که اين اجنبي!! گفته خبري نيست!! چرا؟ مرتب حصارها را بالا مي بريم و حلقه را بر زندگي مردم تنگتر مي کنيم. چرا؟ چون به نداشتن و کاستي ها عادت کرده ايم. وقتي غريبه اي به ايران مي آيد، تعجب مي کند. و من هم که سرويس اياب و ذهابم اتوبوس نيست، ديدن چنين صحنه اي برايم عجيب است!!

روزگارت خوش

سلام

مطلب ارزنده اي بود موفق باشيد

http://emamalidastambegirzs.parsiblog.com/

درود بر استاد

مطلب بسيار ارزنده اي بود، بدرد شهرداران مي خورد، شهرهاي که براي آينده خود چشم انداز طراحي مي کنند بايد از اين افراد بهره ببرند. توصيه هاي اين پژوهشگر واقعأ ستودني است. او نمي گويد از ما الگو بگيريد، بلکه مي گوييد خودتان الگو داريد.

روزگارت سرسبز و خرم

سلام

اي کاش عينک پروفسور بل را در ايران نگه ميداشتيم و با ان به ساير مسائل هم نگاه ميکرديم. خيلي از مسائل ايرانمان نيازمند چنين نگاههاييست...

شادي هاتان روز افزون باد جناب حسامي

روزي رسول خدا (ص)در ميان جمعي فرمود :آيا مي خواهيد بهترين اخلاق دنيا وآخرت را برايتان بگويم ؟ گفتند آري يا رسول الله پيامبر فرمود :با خويشاوندي که با شما قطع رابطه کرده ارتباط برقرار کنيدوبه کسي که چيزي به شما نداده کمک کنيدواز کسي که به شما ظلم وبدي کرده بگذريد.

منبع :کافي جلد 2 صفحه :107